خانه / آموزشی / اصول و مبانی مدیریت / امتحان میان ترم ۲ اصول و مبانی مدیریت شروع شد+ سوالات

امتحان میان ترم ۲ اصول و مبانی مدیریت شروع شد+ سوالات

بسم الله الرحمن الرحیم. با اهدای سلام و تحیت؛ امیدوارم مطالب تعیین شده را قبلا مطالعه کرده باشید و بر اساس برداشتی که از آن پیدا کرده اید، به سوالات زیر پاسخ کافی دهید. در جریان پاسخگویی از مراجعه به هرگونه کتاب، جزوه و سایر ارتباطات خودداری فرمایید. برای این نوع سنجش وجدان خودتان بهترین قاضی است. نمره ی ارزشیابی را از معلم و نمره ی وجدان و وفای به عهد را از خود بپرسید! آماده اید،

با صلوات بر محمد و آل محمد (ص) شروع کنید.

متن کامل سوالات بدین شرح است.

 
۱) در رابطه با مدل های تعالی کیفیت به سوالات زیر جواب دهید؟
الف) کدامیک را ترجیح می دهید؟ چرا؟
ب) درسازمان های ایرانی که به سوی کیفیت حرکت کرده اند، کدام بیشتر رایج است؟
 ج) اشتراک آن ها و تفاوت آن ها در چه مواردی ست؟
۲) در رابطه با مدیریت جامع کیفیت به سوالات زیر جواب دهید؟
الف) بهترین الگوی اجرایی کدام است؟
ب) چه مدت زمانی را برای استقرار آن پیش بینی می کنید؟
ج) شرط اول موفقیت اجرای TQMچیست؟
د) انتخاب یک روش ارتقای کیفیت در چه مرحله ای از اجرا پیشنهاد می شود؟
۳) در رابطه با مدیریت کیفیت به سوالات زیر جواب دهید؟
الف) عدم مشارکت کارکنان جه عوارضی خواهد داشت؟
ب) اینکه باید فرایندها از نو طراحی شوند، چه نامیده می شود؟
ج) آیا واژه ای به نام مشکلات همیشگی است، در مدیریت کیفیت وجود دارد؟
د) شعارهای صوری مدیران در سازمان چه عواقبی در پی دارد؟
ه) جایگاه کنترل، نظارت و بازرسی در این نوع مدیریت چیست؟

 

 

 

پاسخ به سوالات فقط روزجمعه ۸ آذرماه ماه از ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر

جواب ها  در این پست باشد و تا قبل از۶ بعد ازظهر ارسال گردد.

سایت https://hcsm.ir

این مطالب را نیز ببینید!

قابل توجه دانشجویان: اشتباهاتی که نباید در مکاتبات پذیرش دانشگاهی خود انجام دهید.

اشتباهاتی که نباید در مکاتبات پذیرش دانشگاهی خود انجام دهید. این اشتباهات را در مکاتبات ...

۳۱ دیدگاه

  1. فاطمه زهرایی بخش

    بسمه تعالی
    فاطمه زهرایی بخش

    ۱-الف : TQM زیرا برای دستیابی به هدفهای استراتژیک سازمان از طریق ارتقاء مستمر فرایند هاست انجام میگیرد که دران علاوه بر مدیران ارشد کلیه پرسنل نیز مشارکت می کنند
    ب: در ایران بیشتر TQM رایج است
    ج:هردو در چار چوب مدیریت کیفیت جامع قرار دارندو تفاوت اصولی در مفاهیم ومبانی ندارند وتنها در حد تعداد معیار ها وامتیاز دهی و رویه های اجرایی است

    ۲- الف :ارتقاء مستمر وفراگیر فرایند ها وسیستم ها
    ب: در مدیریت جامع کیفیت مدیریت چامع وبلند مدت وپویا است .
    ج: شروع اجرای صحیح مدیریت جامع کیفیت وصبر وشکیبایی شرط اول موفقیت است
    د:مرحل کسب دانش ومعرفت طمینان به

    ۳-
    الف :نمی توان عملکرد کارکنان را ارزیابی کرد . که ریشه مشکلات در سیستم ها است پس کارایی فرایند ها و سیستم ها عملی نخواهد بود
    ب: مهندسی مجدد
    ج: خیر زیرا با پیشگیری از بروز نفص کلیدی ودست یابی به کیفیت ،مشکل همیشگی از بین خواهد رفت
    د:عدم اطمینان به گفته ها وبرنامه مدیریت ایجاد شده
    ه:بر عهده تیم ارتقاء است که در اجرایی ان از تیم های فرابخشی ار واحد ها وبخشهای مختلف سازمان استفاده میشود .با استفاده از روش وابزار های استاندارد استفاده میشود

  2. روح الله قاسم پور

    ۱ -الف: EFQM به علت جامع بودن استقرار سیستم ها در چار چوب مدیرت کیفیت جامع.
    ب: EFQM
    ج: هردو این مدلها در چارچوب مدیریت کیفیت جامع هستندو تفاوتشان در تعداد معیارها،امتیازدهی و رویه های اجرای است.
    ۲ – الف: بهترین الگوی اجرایی وجود ندارد.
    ب: معمولاً بیش از یک سال طول می کشد.
    ج: صبر و شکیبایی شرط اول موفقیت است.
    د: مرحله کسب دانش و مهارت ها.
    ۳ – الف : باعث عدم ارتقای مستمر کیفیت میشود.
    ب : مهندسی مجدد.
    ج :خیر
    د: باعث کاهش فعالیت کارکنان، سلب انگیزه،بی اعتمادی به سازمان.
    ه : نظارت و کنترل بر روی فرایند تولید نه محصول .

  3. سولماز محمدی وحیدی

    ۱الف)مدل EFQMزیرا در جهان عمومیت و استقبال بیشتری از ان شده و سازمان را در دو حوزه توانمند سازها و نتایج بررسی می کندو سعی میکند عملکرد سازمان ها را به اعداد تبدیل کند.
    ب)مدل EFQM
    ج)هر دو مدل EFQM و مدل مالکوم بالدریج در چارچوب مدیرت جامع کیفیت قرار میگیریند و ابزاری برای استقرار سیستم در درون سازمانها و نیز ابزاری هستند برای سنجش سازمان که چقدر در جهت استقرار سیستم ها در چارچوب مدیریت کیفیت جامع موفق بوده اند.و تفاوت انها عمدتا در حد تعداد معیارها،امتیازدهی و رویه اجرایی است.
    ۲الف)بهترین الگوی اجرایی وجود ندارد.
    ب)معمولا سالها زمان لازم است برای اجرای مدیریت جامع کیفیت
    ج)شروع صحیح اجرای مدیریت جامع کیفیت وصبروشکیبایی شرط اول موفقیت میباشد.
    د)مرحله کسب دانش و مهارت ها
    ۳٫الف)کارکنان سرمایه اصلی سازمان میباشند در صورت عدم مشارکت انها مدیریت کیفیت با موفقیت اجرا نمیشود.
    ب)مهندسی مجدد فرایند
    ج)خیر زیرا مدیریت کیفیت از مشکلات پیشگیری می کند و مسائل را به طور ریشه ای حل میکند.
    د)انگیزه کارکنان را سلب می کند باعث سلب اطمینان از مدیران ارشد میشود.
    ه)جایگاهی ندارد زیرا بازرسی و نظارت باعث مشکلاتی از جمله اختلاف و یا تبانی بین کارکنان بخش تولید و بازرسی ،افزایش هزینه و اشتباه در شناسایی عوامل اصلی ایجاد محصولات معیوب میشود.

  4. ۱- الف) مدل EFQM چون عملکرد سازمان را به صورت عدد تبدیل کرده و راحتر میتوان آن را بررسی کرد.
    ب)EFQM
    ج) دو مدل بالدریج و EFQMازاین لحاظ شبیه اند که در چارچوب مدیریت کیفیت جامع قرار دارند و ابزاری هستند برای استقرار سیستم در درون سازمانها تفاوتهای انها در معیار ها و امتیاز دهی و رویه اجرایی است. (

    ۲- الف )الگو های متفاوتی هست اما بهترین الگوی اجرایی وجود ندارد.
    ب) تدریجی است سالها طول میکشد
    ج) شروع درست و صبر و شکیبایی
    د) در مرحله کسب دانش و مهارت ها که روش focus-pdca پیشنهاد شده است.
    ۳-
    الف) مدیریت کیفیت در اجرا ناموفق خواهد شد
    ب) مهندسی مجدد
    ج) خیر
    د) انگیزه را از کارکنان میگیرد و موجب میشود انها به سازمان و مدیرانشان بی اعتماد شوند.
    ه) به جای بازرسی صددرصد محصولات با اعمال نظارت و کنترل دقیق تر روی فرایند تولید از تولید محصولات معیوب جلوگیری میکند. درکنترل کیفیت از چزخه دمینگ pdca استفاده میشود

  5. ایران علیرضایی

    جواب سوال ۱ – الف efqm بدلیل اینکه این مدل در چارچوب tqm قرار دارد وبرای اینکه عمومیت بیشتری داشته و از ۲ حوزه توانمندسازها و نتایج استفاده کرده و میتواند عملکرد سازمان را به عدد تبدیل نماید
    ب efqm فولاد مبارکه که ۳۳۰ امتیاز توانسته کسب نماید
    ج ” اشتراک آنها : مدل efqm و مالکوم بالدریدج در مفاهیم و مبانی شبیه هم بوده در واقع هر دو در چارچوب tqm قرار گرفته و ابزاری هستند جهت استقرار سیستم در درون سازمانها و ابزاری هستند برای سنجش سازمان مبنی براینکه تا چه اندازه جهت استقرار سیستمها در چارچوب tqm موفق بوده است تفاوت آنها در این است در تعداد معیارها و امتیاز دهی و رویه اجرا efqm دارای ۲ حوزه و ۹ معیار مالکوم بالدریج دارای ۷ معیار ( که معیارها بر مبنی مجموعه ای از ارزشها و مفاهیم کلیدی تدوین شده است
    جواب سوال ۲ – الف ” برای استقرار tqm الکوهای اجرای مختلفی به وجود آمده اما بهترین الگوی اجرای وجود ندارد در ایران یک الگوی ۶ مرحله ای ارائه میشود که مرزبندی مشخصی برای مراحل آن وجود نداشته و سازمانهای متخلف در حین اجرا با سرعتهای متفاوت مراحل را اجرا میکنند
    ب : از زمان تصمیم به اجرای آن تا ادغام با کار روزمره کارکنان سالها طول میکشد و هیچ راه میانبری بر کوتاه کردن فاصله زمانی وجود ندارد
    ج: شروع صحیح اجرا مدیریت جامع کیفیت و صبر و شکیبایی شرط اول موفقیت
    د:مرحله کسب دانش و مهارتها که روش focus-pdca پیشنهاد میشود ( مرحله ۲ )

    جواب سوال ۳ : الف ” کارکنان کلید موفقیت اجرای tqm میباشند و به عنوان سرمایه اصلی سازمان هستند که آنان کارها را انجام میدهند بنابراین مشارکت آنان در تحقق مدیریت کیفیت امری حیاتی است زیرا به عنوان صاحبان فرآیند می توانند در تحلیل عملکرد و تصمیم گیری مربوط به ارتقاء دخالت نمایند
    ب: مهندسی مجدد فرآیند
    ج: در مدیریت سنتی این واژه وجود دارد ولی در tqm خیر زیرا با توجه به اینکه rca : حل ریشه ای مشکلات وپیشگیری از آنها جزء وظایف روزانه کارکنان بوده و کارکنان با اصلاح وارتقا فرآیندها سرچشمه مشکلات را میخشکانند : در tqm با ساده کردن روشهای انجام کار استاندارد کردن آنها و کوتاه کردن فرآیندها به پیشگیری از بروز مشکلات کمک میکند
    د: شعارهای صوری با گذشت زمان نه تنها باعث افزایش فعالیت کارکنان نمی شود بلکه انگیزه لازم را از آنها سلب کرده و آنها را نسبت به مدیران و سازمان بی اعتماد میکند مدیران جهت جلوگیری از تشنج و تنشها بهتر است از کاردانی ولغایت خود در عمل استفاده نمایند
    ه : بر اساس اصل سوم به منظور بهبود کیفیت به بازرسی نبباید اتکا کرد زیرا می تواند مشکلاتی چون اختلاف و توانی بین کارکنان تولید وبازرسی > افزایش هزینه ها اشتباه در شناسایی عامل ایجاد محصول معیوب نماید : لذا به جای بازرسی صد در صد محصولات با اعمال نظارت وکنترل دقیقتر روی فرآیند تولید از محصولات معیوب جلوگیری شود تا اینکه بعد تولید به جدا کردن آنها از محصولات سالم سعی شود کیفیت را افزایش داد

  6. ۱- الف: (مدلEFQM ) به دلیل اینکه نه (۹) معیار را در حوزه ی توانمند سازی بررسی می کنند و نتایج را به صورت عددی و قابل فهم بیان می کند.
    ب : (مدلEFQM ) طبق مثال شرکت فولاد مبارکه.
    ج : هر سه مدل تعالی سازمانی در چارچوب مدیریت جامع کیفیت فعالیت میکنند. و ابزاری برای استقرار سیستم در درون سازمان اند.
    تفاوت ها عمدتا در حد معیارها ، رویه امتیاز دهی ، رویه اجرایی است .

    ۲- الف : وجود ندارد.
    ب : فاصله زمانی زیاد است و روند تدریجی دارد و سالها طول میکشد.
    ج : شروع صحیح با صبر و شکیبایی
    د : مرحله دو (کسب دانش و مهارت)

    ۳- الف : به دلیل اینکه سرمایه ی اصلی کارکنان هستند و مدیریت کیفیت مبتنی بر کارکنان می باشد و سهم اندکی در مشکلات دارند و کلید موفقیت کیفیت در دست کارکنان است عدم مشارکت کارکنان باعث کیفیت و پیشرفت در سازمان نمی شود.
    ب : مهندسی مجدد
    ج : خیر مربوط به مدیریت سنتی می باشد.
    د : به مرور زمان باعث کاهش فعالیت و کاهش انگیزه و در نتیجه بی اعتمادی به مدیران می شود.
    ه : به جای بازرسی با نظارت دقیق از تولید محصولات معیوب جلوگیری و پیشگیری می کند.
    name : mahdieh masoomi

  7. سوال ۱ : الف : با توجه به این که مدلهای تعالی سازمان در چهارچوب مدیریت کیفیت قرار می گیرند و ابزاری هستند برای اسقرار سیستم در درون سازمان، مدل EFQM عمومیت و مقبولیت بیشتری دارد.
    ب : مدل EFQM
    ج :تفاوتها عمدتاً در حد معیارها ، امتیاز دهی و رویه های اجرایی است و شباهت ها در چارچوب کلی هر دو مدل می باشد.
    ۲ – الف : بهترین الگوی اجرایی وجود ندارد.
    ب : تدریجی و طی مراحلی انجام می گیرد . ( سالها)
    ج : صبر و شکیبایی
    د :در مرحله کسب دانش و مهارتها
    سوال ۳- الف : کارکنان کلید موفقیت اجرای مدیریت جامع کیفیت می باشند . کارکنان سرمایه اصلی سازمان می باشند . آنان کارها را انجام می دهند . بنابراین مشارکت آنان در تحقق مدیریت امری حیاتی است .بدون مشارکت آنها هدف اصلی سازمان یعنی ارتقا مستمر کیفیت عملی نخواهد شد.
    ب : مهندسی مجدد
    ج :این جمله بیشتر در مدیریتهای سنتی دیده می شود . در سازمانی که در آن مدیریت جامع کیفیت پیاده می شود حل ریشه ای مشکلات و پیشگیری از آنها در وظایف روزانه کارکنان ادغام می شود.
    د:با گذشت زمان نه تنها باعث افزایش فعالیت کارکنان نمی شود ، بلکه انگیزه لازم را هم از کارکنان سلب می کند و سبب می شود آنها نسبت به سازمان و مدیرانشان بی اعتماد شوند.
    ه : با توجه به اصول ۱۴ گانه دمینگ ،لازم است به جای بازرسی صد درصد محصولات ، با اعمال نظارت و کنترل دقیقتر روی فرایند تولید از تولید محصولات معیوب جلوگیری کرد.نه اینکه بعد از تولید محصولات معیوب را از محصولات سالم جدا کنیم

  8. سمیرا اعتصامی نیا

    ۱٫الف) efqm چون از آن استقبال جهانی شده است عمومیت دارد معیارهای سازمان را بررسی کرده و عملکرد سازمان را مشخص می کند.
    ب) efqm
    ج) همگی مثل هم هستند از مدلهای تعالی سازمان هستند. هردو در مدیریت جامع کیفیت قرار دارند ابزاری برای استقرار سیستم در درون سازمان و سنجش انها
    تفاوت: در حد تعداد معیارها رویه های ااجرایی و امتیازدهی است
    ۲٫ الف) وجود ندارد
    ب) سالهای زیادی طول میکشد
    ج) شروع صحیح اجرای مدیریت با صبر و شکیبایی
    د) در مرحله کسب دانش و مهارت
    ۳٫ الف) کارکنان سرمایه اصلی سازمان هستند پس مشارکت انها در تحقق مدیریت کیفیت جامع امر حیاتی است. سهم اندکی در مشکلات دارند اما نقش مهمی در ارتقای کیفیت دارند.
    ب) مهندسی مجدد
    ج) نه خیر ساده کردن روش های انجام کار استاندارد سازی انها و کم کردن فرایندها باعث پیشگیری مشکلات می شود.
    د) کاهش فعالیت کارنان شده همچنین سلب انگیزه انان که باعث بی اعتمادی کارکنان به سازمان می شود.
    ه) به جای بازرسی و نظارت از تولی محصولات معیوب جلوگیری شود.
    باتشکر و خسته نباشید

  9. نيلوفر فريدفر

    ۱٫
    الف)EFQM زیرا با بررسی مجموع ۹ معیار در حوزه ی توانمند سازها و نتایج سعی می کند عملکرد سازمان ها را به عدد تبدیل می کند و کمک شایانی به مدیران سازمان می کند و این مدل عمومیت و استقبال زیادی در سطح جهان دارد.

    ب)EFQM در این راستا شرکت فولاد مبارکه در سال ۱۳۸۳ موفق به کسب ۳۳۰ امتیاز شده است را میتوان نام برد.

    ج)هر ۳ مدل های تعالی سازمانی هستند که در چارچوب مدیریت جامع کیفیت قرار دارند و ابزاری هستند برای استقرار سیستم درون سازمان ها و سنجش سیستم ها،تفاوت ها در حد معیارها و رویه اجرایی و بین ۲ مدل EFQM و مالکوم بالدریج در امتیاز دهی نیز هست.

    ۲٫
    الف)برای اجرای مدیریت جامع کیفیت الگوهای اجرایی مختلفی وجود دارد اما بهترین الگوی اجرایی وجود ندارد.

    ب) از زمان تصمیم به اجرای مدیریت جامع کیفیت تا ادغام کامل با کار روزمره کارکنان سا لها طول می کشد و هیچ راهی برای کوتاه کردن این فاصله زمانی وجود ندارد.

    ج)شروع صحیح اجرای مدیریت جامع کیفیت همراه با صبر و شکیبایی شرط اول موفقیت می باشد.

    د)مرحله کسب دانش و مهارت ها که در انتخاب روش ارتقا روش FOCUS-PDCAپیشنهاد می شود.

    ۳٫
    الف)چون مدیریت کیفیت یک رویکرد مبتنی بر کارکنان است و کارکنان کلید موفقیت اجرای مدیریت کیفیت هستند مشارکت آن ها به عنوان سرمایه اصلی سازمان در تحقق مدیریت کیفیت امری حیاتی است و مشارکتشان ناشی از وجود جو مناسب فرهنگی است.و عدم مشارکت کارکنان عدم دستیابی به ارتقای کیفیت و اجرای موفق مدیریت کیفیت است.

    ب)مهندسی مجدد

    ج)خیر-این عبارت مربوط به مدیریت سنتی بوده و در مدیریت کیفیت حل ریشه ای مشکلات و پیشگیری از آن ها در وظایف روزانه کارکنان ادغام می شود.

    د) با گذشت زمان نه تنها باعث افزایش فعالیت کارکنان نمی شود بلکه انگیزه لازم را از کارکنان سلب و باعث می شود نسبت به سازمان و مدیران بی اعتماد شوند.

    ه)لازم است به جای بازرسی ۱۰۰% محصولات با اعمال نظارت و کنترل دقیق تر روی فرایند تولید از تولید محصولات معیوب جلوگیری کرد و با جداسازی محصولات ناقص از سالم کیفیت را ارتقا دهیم

  10. حمیدرضا محسنی

    ۱-الف) مدل EFQM زیرا عمومیت و استقبال بیشتری دارد و این مدل سعی می کند عملکرد سازمان ها را به عددتبدیل کند.
    ۱-ب) مدل دمینگ
    ۱-ج)هر سه این مدل ها در چهارچوب مدیریت جامع کیفیت قرار داشته و ابزاری برای استقرار سیستم در درون سازمانها و نیز ابزاری برای سنجش اینکه یک سازمان تاچه اندازه در جهت استقرار سیستم ها در چهارچوب مدیریت کیفیت جامع موفق بوده است، می باشند. تفاوتشان عمدتاً در تعداد معیارها، امتیاز دهی و رویه های اجرایی است.
    ۲-الف) برای پیاده کردن مدیریت جامع کیفیت الگوهای اجرایی مختلفی وجود دارد، اما بهترین الگوی اجرایی وجود ندارد.
    ۲-ب) با توجه به سرعت سازمان متفاوت است ولی بین ۳ تا ۵ سال پیشنهاد میکنم
    ۲-ج) شروع صحیح و صبر و شکیبایی
    ۲-د) مرحله آگاهی
    ۳-الف) کارکنان سرمایه اصلی سازمان بوده بنابراین مشارکت آنان در تحقق مدیریت کیفیت امری حیاتی است. اگر نزدیکترین افراد به فرآیندها (کارکنان) در تحلیل عملکرد و تصمیم گیری های مربوط به ارتقای آنان دخالت داشته باشند، ارتقای مستمر کیفیت عملی خواهد شد.
    ۳-ب) مهندسی مجدد
    ۳-ج) خیر در مدیریت سنتی وجود دارد.
    ۳-د) در بلند مدت انگیزه کارکنان را سلب نموده و باعث میشود آنان نسبت به سازمان و مدیرانشان بی اعتماد شوند.
    ۳-ه) در این نوع مدیریت به بازرسی اتکا نمیشود زیرا مشکلاتی نظیر اختلاف بین کارکنان بخش تولید و بازرسی و یا تبانی آنها و نیز افزایش هزینه هایی نظیر دوباره کاری و .. را بوجود می آورد. پس به جای نظارت و کنترل دائمی کارکنان، بر نظارت و کنترل دقیق تر فرآیند تولید متمرکز میشوند.