خانه / آموزشی / اصول و مبانی مدیریت / گفت و گوی مجله ی مه یار با دکترخلیل علی محمدزاده

گفت و گوی مجله ی مه یار با دکترخلیل علی محمدزاده

مسئولیت‌ پذیری اجتماعی؛ ضرورت ها، وظایف و پیامدها

* نشریه ی سازمان تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم*

اشاره: دکتر خلیل علی محمدزاده در سال ۱۳۴۵ در شهر تبریز و در یک خانواده ی علمی،مذهبی و فرهنگی متولد شد. دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را با معدل ممتاز در مدرسه حافظ و صفا (والفجر) در همان شهر گذراند.
در طول دوره دبیرستان و پس از آن، در جریان جنگ تحمیلی، ماهها در جبهه های جنگ تحمیلی در لشگر ۳۱ عاشورا و سپس در گروه هفتم حدید ستاد مرکزی سپاه حضور یافت.
بعد از اخذ دیپلم، دوره تربیت مدرسی را طی و مدتی مشغول به تحصیل در رشته الهیات و حقوق شد و پس از آن، با ورود به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال ۱۳۶۷،به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و بعد از آن نیز در رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، موفق به اخذ درجه دکترای تخصصی شد. وی در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه و رییس انجمن دوستی ایران و نیجریه است. ایشان دارای دهها مقاله علمی و بیش از ۲۰ کتاب چاپ شده و به عنوان استاد راهنما و مشاور چندین پایان نامه و همچنین تعدادی مقاله و کتاب در حال چاپ و پایان نامه در حال مشاوره و راهنمایی است.
آنچه در پی می آید گفت و گویی ست که با وی در باره مسئولیت پذیری انجام شده، ضمن تشکر از ایشان، مشروح این گفت و گوی چهار ساعته، تقدیم حضور خوانندگان می گردد.

۱٫مسئولیت‌ پذیری در سطح فردی و سازمانی به چه معناست و چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

به نظر اینجانب مسئولیت پذیری اول فردی ست و بعد نهادی و یا دولتی. چرا این حرف را می زنم؛ برای اینکه اولی رفتار را شکل می دهد و فرایندها را اصلاح می کند و دومی سیاست را قوام می بخشد و ساختار را پدید می آورد. خوانندگان عزیز مستحضر هستند که ریشه ی غالب مشکلات آنجا که حد متوسطی از مسئولیت پذیری فردی وجود دارد، سیستم ها هستند و اینجاست که، اگر این زمینه ها به خوبی فراهم شود، بستر مناسبی برای مسولیت پذیری سازمانی ایجاد می شود. همه این انواع مسئولیت پذیری ها ، در قالب مسئولیت پذیری اجتماعی تقسیم بندی می شوند.. مسئولیت پذیری یعنی پاسخگویی در قبال وظیفه و تکلیف ، بنابراین مسول در قبال رفتار خود و پیامدهای ناشی از آن ، مورد سوال و بازخواست قرار می گیرد و تشویق و یا تنبیه می گردد. البته پاداش و یا توبیخ فرع بر مسئولیت است و مسئولیت فرع بر تکلیف و تکلیف فرع بر اختیار و اختیار یا حق تصمیم گیری، نیز از جمله خصوصیات منحصر به انسان است.

مسئولیت هم مربوط به تک‌تک افراد و شهروندان است که برابر ارزش های مورد قبول خود در این رابطه پاسخگو هستند و هم مربوط به گروه‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌ها ست که بر اساس تکلیف و متناسب با اختیار و با ساختار مشخصی که دارند در قبال فرد و جامعه، دارای مسئولیتند. مثلاً، وقتی گفته می‌شود: نظام آموزشی کشور مسئول پرورش نیروی انسانی متعهد و متخصص است یا فلان سازمان مسئول واردات داروهای خاص است یا دولت مسئول تامین، حفظ و ارتقاء امنیت ملی است، در همه این موارد، مسئولیت کلی و اجتماعی است.

با این توصیف، مثلا منصبی مانند ریاست جمهوری یک مسئولیت اجتماعی کلان، نهادی و دولتی است و به همین دلیل افراد ذی‌صلاح نمی‌توانند از زیر بار آن شانه خالی کنند، فلذا در قبال مردم و کشور به لحاظ توانایی ها و مهارت هایی که در خود سراغ دارند، احساس مسئولیت می کنند و برای گرفتن زمام تدبیر و سیاست جامعه، خود را در معرض انتخاب قرار می دهند.

۲.ضرورت‌های نهادینه شدن مسئولیت‌ اجتماعی در سطح گسترده در جوامع امروزی چیست؟

قبل از پرداختن به این موضوع لازم می بینم به معنی و مفهوم سه واژه اشاره کنم.در هر نوع مدیریتی، به ویژه مدیریت کلان، توجه به سه مفهوم “مسئولیت اجتماعی”، “تعهد اجتماعی” و “انطباق پذیری اجتماعی” که به رغم درصدی تشابه معنایی، مرزبندی مشخصی با هم دارند، حائز اهمیت است.

یک مدیر از یک طرف در فعالیت ها، باید برابر با قانون، آیین نامه ها و دستورالعمل ها، استانداردهای حقوقی و اقتصادی و … عمل کند، تا “تعهد اجتماعی” خود را به جا آورده باشد، یعنی هنگامی که یک سازمان مسئولیت های قانونی خود را در فعالیت ها لحاظ می کند، به تعهد اجتماعی (ُSocial obligation) خود عمل کرده است.

از طرف دیگر باید فراتر از قانون و علم اقتصاد به دنبال اهداف بلند مدتی باشد که برای جامعه مفید است و این بستگی به مهارت های ادارکی بالایی نیز دارد که مدیران سطوح بالا باید واجد آن باشند، تا به مسوولیت های اجتماعی خود عمل کرده باشند. این حوزه مسوولیتی، ملاحظات اخلاقی را نیز در بر می گیرد. مثلا انجام کارهایی که باعث بهبود جامعه می شوند و اجتناب از کارهایی که وضع جامعه را بدتر می کنند، در این حیطه قرار می گیرند.

در کنار این دو مفهوم، انطباق پذیری اجتماعی نیز مطرح است و آن به توانایی های انطباق و پذیرش شرایط اجتماعی در حال تغییر اشاره دارد. این موضوع هم در فرهنگ های مختلف به صور گوناگونی اعمال می شود. مثلا در کشور ما که به دنبال استقرار گفتمان مسلط انقلاب اسلامی در عرصه های مختلف اداره جامعه هست، همراهی با موج ها تا جایی مجاز است که به اصول و ارزش های دینی و ملی، خللی وارد نشود. البته در این راستا، از موج ها به عنوان یک فرصت، برای ترویج اصول تا حد امکان باید بهره جست. انطباق پذیری اجتماعی (ُSocial adaptability) ، عمل گرا تر از بقیه است و به همین جهت تمرکزش بر ابزارهاست و تاکیدش بر واکنش ها و رخدادهاست و با الگوهای اجتماعی هدایت می شود و به دنبال آن است که در کوتاه مدت و میان مدت تصمیم گیری صورت گیرد.

یک مدیر وقتی می تواند به مسئولیت اجتماعی خود عمل نماید که سازمان او در انجام وظایف قانونی و اهداف اقتصادی خود سرآمد باشد، در غیر اینصورت مدیر نمی تواند به مسئولیت اجتماعی خود عمل نماید. در واقع با ورود به حوزه مسئولیت اجتماعی، یک چارچوب اخلاقی به آن اضافه می شود. مسئولیت اجتماعی جنبه های عملی، اخلاقی، محیط کار، رفتاری، به روز کردن سیاست ها و خط مشی ها و رویه ها و راهکارهای حل مشکلات اخلاقی و… را پوشش می دهد.

البته مسئولیت اجتماعی، به علت همین مسئله اخلاق و ارزش ها، درجوامع و فرهنگ های گوناگون در برخی ابعاد، تعاریف و تفاسیر متفاوت و متمایزی دارد.

اخلاقیات را نمی توان مستقیم مدیریت کرد، مثلاً رفتار مدیر سازمان بر کارکنان و محیط کار به شدت تأثیر می گذارد، اولویت های اهداف استراتژیک مانند حداکثر کردن سود، افزایش سهم بازار، کاهش هزینه ها و … خود تأثیر زیادی در اخلاق کارکنان دارد، حال باید توجه داشت قوانین و مقررات مستقیماً بر رفتارها در جهت اخلاقی تر شدن به گونه ای که ضررو زیان ناشی از رفتارهای بد اجتماع به حداقل برسد، مؤثر است. با توجه به آنچه که گفته شد، ضرورت‌ نهادینه شدن مسئولیت‌اجتماعی، به صحنه مشارکت آوردن مردم با کار تیمی و بهبود و تداوم کیفیت زندگی و محصولات و بهره گیری از فن آوری پیشرفته و به روز است. .

اما یک اصل مهم اینکه؛ همچون سایر فرایندهای مبتنی بر فعالیت های اجتماعی بشری، هیچ چیز نمی تواند برای همه مناسب باشد. بنابر این درکشورهای مختلف ،ارزش ها و اولویت های متفاوتی وجود خواهند داشت که چگونگی عمل به مسئو لیت پذیری را شکل خواهند داد. نگاه و جهت گیری مدیریت قرن بیست و یکم به سمت، مسئولیت پذیری اجتماعی و به بیانی دیگر به سوی ارزش هاست. در این نوع مدل مدیریتی، سازمان ها هم به سود و بازدهی خود فکر می کنند و هم در پی خیر و صلاح مردم هستند.

۳٫ چگونه می‌توان میزان مسئولیت‌ پذیری یک جامعه را سنجید؟

قبل از پرداختن به پاسخ این سوال باید یک مقدمه ای ذکر کنم. استاندارد (Standard) به معنای نظم، قاعده و قانون است و چنین تعریف می شود: تعیین و تدوین ویژگی های لازم در تولید یک محصول ( کالا ) و یا انجام یک خدمت. استاندارد، در واقع حد یا حدود قابل قبول از شاخص و به عبارت دیگر استاندارد، خط قرمز شاخص می باشد.شاخص (Index) نشان می دهد که وضعیت چیست؟ استاندارد نشان می دهد که آیا وضعیت مطلوب است یا نه؟ و آیا اهداف و سیاست های تحقق یافته اند یا نه؟ معیار (Metric)، نکات قابل اندازه گیری برای تشخیص درجه نزدیکی به اهداف است و با واژه ارزش تفاوت دارد. مقادیر قابل اندازه گیری، مجموعه مقادیر به دست آمده طی یک بررسی مانند اعداد و ارقام، نسبت ها و درصدهای مربوط به یک سازمان است.

در تعیین معیارها، رکورد ها و شاخص هایی که دیگر سازمان ها به آنها رسیده اند، مورد استفاده قرار می گیرند. سه مفهوم شاخص، استاندارد و معیار نیز، اگر چه با هم متفاوتند لکن سنجش هر یک برای پیشرفت و سنجش موفقیت کارها ضروری می باشند

با ذکر این مقدمه باید عرض شود که ما باید عملکرد واقعی را با ملاک ها و معیارهای درست، به سوی تحقق اهداف مسئولیت اجتماعی سوق دهیم تا استاندارها تحقق پیدا کنند. در این ارتباط باید شاخص های اقتصادی مانند مشارکت عادلانه خانوارها ، شاخص های قانونی مانند میزان برابری افراد در برابر دستورالعمل ها و شاخص های اخلاقی و رفتاری در حوزه های مختلف مانند میزان انتفاع و یا خسارتی که جامعه و یا سازمان از نحوه و سبک مدیریت مدیران می برد، مورد سنجش قرار گیرد. البته در این ارتباط دهها شاخص دیگر وجود دارند که میزان آن ها باید اندازه گیری شود. آنچه مسلم است، ارتقاء مسئولیت پذیری اجتماعی، بدون سنجش این موارد، بی معنی است.
همانطور که عرض شد، مسؤولیت‌پذیری اجتماعی (ُSocial responsibility) هم مانند انطباق پذیری اجتماعی، فراتر از پاسخگویی به نیازهای جامعه است. این گفته به این معناست که مثلاًٌ یک بیمارستان آموزشی باید با مردم تحت پوشش خود در تماس باشد و با جلب مشارکت جامعه، انتظارات و نیازهای آنها را شناسایی و اولویت‌بندی کند و براساس نیازها و مشکلات جامعه خدمات خود را عرضه کند. مدیریت بیمارستان باید در هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی، به نیازها و انتظارات جامعه، با نگاه به منافع کوتاه مدت و بلند مدت بهداشتی ـ درمانی و سیاست‌های ملی و منطقه‌ای توجه کند.
با توجه به این که آموزش نیروهای انسانی گروه پزشکی در بیمارستان‌های آموزشی صورت می‌گیرد، مسؤولیت‌پذیری اجتماعی برای این بیمارستان‌ها ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. به همین جهت مؤسسات آموزشی پزشکی باید مرتباً به بازنگری وظایف خود، ارزیابی از سلامت جامعه و سیستم بهداشتی بپردازند. مسؤولیت‌پذیری اجتماعی چهار پایه دارد شامل کیفیت عرضه خدمات، برابری یا عدالت اجتماعی ، مناسبت و اثربخشی هزینه‌ها.
این چهارپایه در سه حیطه اساسی ازمسؤولیت‌های بیمارستانی آموزشی قرار می‌گیرد. این سه حیطه عبارتند از : آموزش، پژوهش و عرضه خدمات.
پزشکی که فقط بیماری را تشخیص می دهد و نسخه می نویسد، تعهد اجتماعی خود را انجام می دهد ولی اگر سوالات او را پاسخ گفت و آموزش های لازم را در جهت بهبود زندگی بیمار و پیشگیری از شدت بیماری او داد و در کل انتظارات او را برآورد کرد، به مسئولیت اجتماعی خود نیز عمل کرده است و اگر به موازات همه اینها، به دنبال الگوها، مدل ها و ابزارهایی رفت که برای برون رفت در حداقل زمان ممکن از مشکلی که می تواند گریبانگیر او در طولانی مدت باشد، در جهت انطباق اجتماعی عمل کرده است، مثل پزشکی که در واکنش به درد شدید ناشی از عمل جراحی بیمارش و انتظارات او برای کاهش فوری از شدت درد، که وظایف قانونی و حرفه ای و اخلاقی خود را در ارتباط با او انجام داده، دستور تزریق مسکن قوی صادر می کند.

۴٫ مسئولیت‌ پذیری در کشور ایران را در مقایسه با جوامع غربی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسئولیت پذیری قاعدتا باید در ایران بیش از جوامع غربی باشد، اما آیا واقعا این طور است؟ آیا از نظر شاخص های عملکرد اقتصادی، قانونی و اخلاقی، ما وضع رو به رشدی نسبت به آنها داریم؟ آیا محصولات ما کیفیت بهتری در مقایسه با کالا های آنها دارد؟ آیا قیمت تمام شده محصولات ما، قابل رقابت با آنها است؟ آیا نهادهای تربیتی ما در درونی سازی ارزش ها، روش ها و ساز و کارهای درست و جذابی دارند؟ آیا ما در تربیت انسان برای ساختن آینده با ایمان و باورمندی بیشتری نسبت به آنها عمل می کنیم؟ آیا دغدغه آب و نان و مسکن و سایر گرفتاری ها، به مسئله اخلاق در سازمان ها و جامعه آسیب نزده است؟ آیا ساختار جامعه ما در توزیع قدرت، ثروت و منزلت عادلانه عمل می نماید؟ آیا روش ها و رفتار های ما برای رسیدن به آنچه در قانون اساسی و سایرقوانین موضوعه آمده، کفایت می کند؟ و …

قطعا در پاسخگویی به این سوالات و صدها سوال دیگر که عملکردهای مسئولیت پذیری را سنجش می کنند، با استانداردهای ملی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی خود فاصله داریم و همینطور در مواردی با استانداردهای جهانی. ولی واقعیت آن است که در همه بخش ها، حرکت به سمت کیفیت و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری و اصلاح فرایندها و ارتقاء مستمر وضعیت وجود دارد که باید سرعت گیرد و عمق پیدا کند.

بپردازیم به شاخص های اخلاقی و ارزشی در حیطه مسئولیت پذیری. اخلاقیات (Ethics)، به طور عام اصول و قوانینی هستند که بایدها و نبایدها را تعریف می کنند. در ارتباط با مسئولیت اجتماعی هم اخلاق حرفه ای مطرح است و هم اخلاق عمومی (Common morality). اخلاق عمومی، شامل مقرراتی است که ما باید در سراسر عمر آن ها را رعایت کنیم. ارزشها (Value)، خواست و تمایل دایمی به سمت چیزهایی است که به خودی خود، خوب هستند و در واقع پاسخی ست که ما به چراهایمان می دهیم.ببینید نظام حقوقی اسلام یک نظام تکلیف گراست، یعنی انسان مسئول است و پاسخگو. به عنوان مثال ما وقتی صحبت از حقّ انسـان می کنیم، در حقیقت بحث از حقوقی ست که انسان های دیگر بر ما دارند. حق (Right) ادعایی است که فرد را مستحق شرایط و یا موقعیتی می کند که می تواند او را در آن وضع وادار به اقدامی نماید. البته این حقوق دو سویه است یعنی دیگران نیز این حقوق را بر عهده ما دارند. اینها کلی تکلیف و وظیفه و مسئولیّت، ایجاد می کند. وظیفه (Duty)، نوعی تعهد نسبت به انجام کار خاص است. حق و وظیفه وابستگی متقابل به هم دارند. متاسفانه در میدان عمل، با وجود اینکه مدیران و افراد کشورمان متعهد و مسلمان هستند ولی با استانداردهای دینی و اخلاقی در پاسخگویی اجتماعی به عملکردشان، فاصله دارند. بعضا حتی دیده شده که غیر مسلمان ها و مدیران برخی جوامع پیشرفته، در رعایت ارزش ها بر ما پیشی گرفته اند. امام سجّاد (ع) می فرماید؛ حقوقی شما را در بر گرفته؛ یعنی حقوقی که دیگران بر گردن شما دارند و شما باید از عهدۀ آنها برآیید، نمی فرماید شما بر گردن دیگران حقّی دارید که آنها باید در مورد شما رعایت کنند. نگاه مدیریت در کشور ما باید رعایت کننده همه این حقوق در رابطه با آحاد ذی نفع ها چه داخلی و چه خارجی و در هر حوزه ای باشد. تکلیف گرا بودن یعنی مسئولیّت پذیری و تعهّد و بدون اینها، چه معنایی دارد!

خداوند در قران می فرماید: هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد و ابعاد این پاسخگویی فوق العاده وسیع است، طوری که بالاتر از فرد، حتّی اعضاء و جوارح انسان را نیز در بر می گیرد. مفهوم این مطلب، از نظرمدیریتی این است که باید تک تک افراد و فرایندها درست شوند و پاسخگو باشند تا کل سیستم به طور مطلوب قادر به مسئولیت پذیری تمام عیار در قبال وظایفش باشد.

خداوند در قرآن می فرماید: وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ . از آنچه به آن آگاهی و دانش ندارید، پیروی نکنید . همه ما و اعضاء و جوارح ما در ارتباط یا همین استاندارد مسئولند. مدیری که اطلاعات به روز ندارد. فرصت ها را به باد می دهد، تهدیدها را نمی شناسد و یا در جهت مقابله با آن ها بر نمی آید، ضعف ها را برطرف نمی کند و یا آن ها را به غیر واقع قوت معرفی می کند و یا قوت ها را نادیده می گیرد و یا با سوء تدبیر آن ها را بلا استفاده می گذارد، مسئولیت پذیری لازم را ندارد.

در فرهنگ ما، مسئولیت یک امانت الهی است و همه انسان ها و بالاخص مدیران در گرو درستی سخن، شعار، وعده و برنامه خود هستند و نسبت به آن ها ضامنند، آن ها حتی در مقابل زمین و حیوانات نیز مسئولند . به ظرایف و عمق مسئولیت پذیری، هم در حوزه خرد (فردی) و هم در بعد کلان (اعم از ملی و یا بین المللی) و هم در ساختار سازمان ها، باید از این منظر، نگاه شود و مهمتر از همه اینها، عمل کردن بر این اساس است و گرنه بدون مستندات، نمی توان دم از مسئولیت پذیری اجتماعی زد. جنس مسئولیت پذیری اجتماعی ، جنس حرف نیست بلکه ارزیابی کردارها و عملکردها و تعیین فاصله آنها با استانداردهاست. حس، باور و استشمام هر آن چیزی که وجود دارد نه آن چیزی که باید باشد، تفسیر و حقیقت مسئولیت پذیری اجتماعی است. به عبارتی در مسائلی مثل مسئولیت پذیری اجتماعی باید دقت شود که عملکرد واقعی سنجیده شود یعنی هست ها نه بایدها، پس باید به عملکرد های مطابق با استانداردها نمره دهیم، نه سخن گفتن های مبتنی بر ارزش ها و استانداردها که در عمل متفاوت صورت می گیرد. در مسئولیت اجتماعی، تاکید بر تعهد و ملاحظات اخلاقی است و چارچوب تصمیم گیری، بلند مدت است و تمرکز بر نیل به مقصد، است.

۵٫ چگونه می‌توان مردم را در یک جامعه به سمت پذیرش مسئولیت اجتماعی ترغیب کرد؟

نهادهای تربیتی، معرفتی و رسانه ها و همه سازمان ها و همگان در این زمینه نقش اساسی دارند. الگوهای درست و به روز و متناسب با طبقات و سنین مختلف بسیار مهمند. تعیین استانداردها و آگاهی دادن نسبت به آنها و نحوه انجام کارها بر اساس آموزش ها و مهارت ها و حرکت به سوی تطابق هر چه بیشتر گفتارها و کردارها و نهایتا باید به گونه ای فرهنگ سازی شود که ارزشها درونی گردند و به هنجار تبدیل شوند. تحول در بخش های علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه صورت نمی گیرد مگر اینکه در سایه آموزش و تعالیم دینی در هر جامعه، تحول فرد و سپس فرهنگی اتفاق افتد . به عبارتی اگر فرد و فرهنگ که اساس مسئولیت پذیری است، اصلاح نشود نباید در انتظار مسئولیت پذیری اجتماعی ماند. دولت در این ارتباط به لحاظ تدبیر و سیاستگذاری نقش برحسته ای دارد. ریشه برخی موارد انحراف از مسئولیت پذیری ها، گاهی سهل انگاری های صورت گرفته از راس هرم است. بنابر این در صورتی که قاعده هرم یعنی آحاد مردم و راس هرم یعنی نهادها و مراجع حاکمیتی و دولتی در این خصوص نظم و سازمان نیابند، نمی شود به دستاورد های مسئولییت پذیری سازمانی امیدوار ماند.

۶٫ مسئولیت‌ پذیری اجتماعی فردی در کشور چه پیامدهایی در راستای توسعه و پیشرفت به همراه دارد؟

بسیار مهم است. همانطور که عرض شد، توسعه نقطه شروعش از تحول فردی و سپس تحول فرهنگی است. حضرت امام (ره) هم قائل به این معنا بودند. ایشان می فرمودند: اگر فرهنگ اصلاح نشود، اصلاح بقیه ی چیزها هم به آسانی ممکن نخواهد شد و یا آنجا که تزکیه و تهذیب را قبل از تعلیم و تربیت ذکر می کردند، اشاره به این موضوع است. بدون مسئولیت پذیری فردی و مسئولیت پذیری دولتی و یا تولیت، سخن گفتن از مسئولیت پذیری سازمانی، خیلی امکان پذیر نیست. ما حتما برای رسیدن به توسعه ی پایدار این مراحل را یکی پس از دیگری و یا به موازات هم و به قول معروف از مسیرهای میان بر باید طی کنیم. مسئولیت پذیری در واقع یکی از دستاوردهای تحول فرهنگی است که زمینه و ضمیمه و شتاب دهنده ی سایر ابعاد توسعه محسوب می شود. اینکه همه طرح های کلان کشور در هر زمینه و عرصه ای باید دارای پیوست فرهنگی باشد، در تعقیب این مسئله است.

 

این مطالب را نیز ببینید!

همایش سلامت، حکمت و حکمرانی

سومین همایش بین المللی سلامت، حکمت و حکمرانی The Third International conference on health, Wisdom & ...