دیدگاه هنری مینتزبرگ؛ مدیریت و یا رهبری؟!

مینتزبرگ صادقانه می گوید: در بررسی زندگی روزانه‌‌ سازمانها، من نمی‌توانم تفاوت این دو را بفهمم! شکی نیست که ما می‌توانیم مدیریت و رهبری را از بعد نظری تفکیک کنیم. اما آیا در عمل هم می توان چنین کاری را انجام داد؟ اصلاً چقدر انجام چنین کاری ضرورت دارد؟!

بعد او پرسش می کند: آیا کسی هست که دوست داشته باشد با مدیری کار کند که مسئله رهبری را نمی فهمد؟ آیا کسی است که تمایل داشته باشد با رهبری کار کند که از مدیریت سازمان درک درستی ندارد؟

بعد مثال می زند؛ وقتی مدیر ارشد بانک با یک دستگاه خودپرداز خراب در خیابان روبرو می شود، در حالی که آن بانک هزاران خودپرداز در سطح کشور دارد و بلافاصله تلفن زده و از مدیران بانک توضیح می خواهد و به آنها دستور رسیدگی می دهد، آیا این کار او را به حساب مدیریت ذره بینی او بگذاریم و به سبک مدیریتی او ربط دهیم؟ و یا او با این کار خواسته الگویی برای مدیران تحت نظر خود بسازد؟

او می گوید: من فکر می‌کنم ما اینک برای رهبری بیشتر از آنچه که باید، و برای مدیریت کمتر از آنچه باید، ارزش قائل می شویم.

نتیجه اینکه؛ این همه در پی تفکیک وظایف مدیر از رهبر و اینکه کی کدامیک است؟ نباشیم. بهتر است مدیران، ویژگی های رهبری را در خود تقویت کنند و  و رهبران هم تلاش کنند، اصول و مبانی مدیریت را در عمل به درستی بکار گیرند. به عبارت دیگر سازمان های امروز به مدیرانی نیاز دارند که رهبر باشند و به رهبرانی محتاجند که مدیر باشند.

#هنری_مینتزبرگ
#سازمان
#مدیریت
#رهبری
#پیتر_دراکر
#دکتر_خلیل_علی_محمد_زاده

شامگاه روز شنبه ۳ شهریور ماه ۱۴۰۰