یادداشت های روزانه(39)
حکمرانی خودعالی
قطعه ای زیبا از مثنوی “بانگِ نی” از استاد هوشنگ ابتهاج(سایه) تقدیم می کنم، باشد که پیوسته خود را شریک غم ها و شادی جامعه و در جهت سازندگی آن قرار دهیم.
باز بانگی از نِیِستان میرسد
غم به دادِ غمپرستان میرسد
بشنوید این شرحِ هجران، بشنوید
با نیِ نالنده همـدستان شوید
باغها را گرچه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخهها را از جدایی گر غم است
ریشهها را دست در دستِ هم است
ای برادر در نشیب و در فراز
آدمی با آدمی دارد نیاز
گر تو چشمِ او شوی، او گوشِ تو
پس پدید آید چه دریاهای نو
یوسفی در چاه و این کنعانیان
بر سرِ بازارِ سودند و زیان
خندهشان دارد ز بیدردی نشان
گریه میگیرد مرا از خندهشان
امید آنکه آرمان شهر خود را بر آینده ای مطلوب و با حکمرانی خودعالی بر خوددانی، نیکوتر بسازیم و آن را با دیگران به اشتراک بگذاریم. اگر بر لب های دیگران، می توانیم لبخندی نشانیم و این چنین نمی کنیم، جامعه را از لبخند ما چه سود!
با نیِ نالنده همـدستان شویم.
#بانگ_نی
#هوشنگ_ابتهاج
#دست_در_دست_هم
#آرمان_شهر
#لب_خند
#حکم_رانی_خود_عالی
#دکتر_خلیل_علی_محمد_زاده
صبح روز پنجشنبه 22 مهر ماه 1400
پی نوشت: فیلم یادداشت در پیج اینستاگرامی
@hcsm.ir
@dr.khalil.amz
@dr.khalil_amz