حاکمیت بالینی و ممیزی بالینی
دکترخلیل علی محمدزاده
حاکمیت بالینی (به انگلیسی: Clinical governance)، اصطلاحی است که برای توصیف نوعی رویکرد طبقه بندی شده و برنامه ریزی شده (سیستماتیک)، به منظور حفظ کیفیت مراقبت از بیماران و بهبود این کیفیت در نظام سلامت، مورد استفاده قرار میگیرد. واژه حاکمیت بالینی در نظام سلامت به دنبال فاجعه بچههای بریستول در ۱۹۹۵ مصطلح شد که در آن متخصص بیهوشی دکتر استفان بولسین میزان بالای مرگ کودکان در جراحی قلب در بیمارستان سلطنتی بریستول را فاش ساخت. این پدیده، از آن پس بهطور بنیادین در نظام خدمات بهداشت ملی (بیمه خدمات درمانی)انگلستان مورد توجه دقیق قرار گرفت و مسائل مربوط به آن موشکافی شد، بهطوریکه تعریفی رسمی از آن به شرح ذیل، مورد پذیرش گسترده واقع شد:
-
- حاکمیت بالینی عبارت از چارچوبی است که در محدودهٔ آن، سازمانهای ارائه دهندهٔ خدمات درمانی موظف به پاسخگویی بهطور مستمر و بهبود و ارتقاء کیفیت خدمات خود هستند و لازم است ضمن حفظ استانداردهای بالای مراقبت از بیماران، به ایجاد محیطی بپردازند که در آن، مراقبتهای بالینی در برترین شکل خود به شکوفایی خواهد رسید.
تعریف بالا، سه ویژگی کلیدی و اساسی در نظر گرفته شده برای مفهوم حاکمیت بالینی را در بر گرفتهاست. این سه ویژگی عبارتند از:
قابل تصدیق بودن یا نمایان بودن استانداردهای بالای مراقبت،
مسئولیتپذیری و پاسخگویی شفاف در قبال این استانداردها،
و دستیابی به بهبودی و سلامت پویا و ثابت و پایدار.
مفهوم و محتوای این پدیده (حاکمیت بالینی)، دارای برخی شباهتها با مفهومی به مراتب وسیعتر و گستردهتر که با عنوان حاکمیت تعاونی ها شناخته میشود، میباشد. بر مبنای این مفهوم شرکتهای بزرگ، سازمانها، و سایر سیستمها و فرایندهای تولیدی و خدماتی، موظف به تضمین کیفیت پاسخگویی و إعمال مدیریت مناسب در عملیات سازمانی و ارائه خدمات خویش میباشند. با این حال حاکمیت بالینی تنها با سازمانها و مؤسساتی مربوط است که به امور بهداشتی و مراقبتهای اجتماعی میپردازند، و تنها جنبههایی از چنین سازمانهای را تحت تأثیر قرار میدهد، که در ارتباط با ارائه خدمات به بیماران و مراقبت از آنها باشند، و با سایر فرایندهای کسب و کار این سازمانها که با مقوله مراقبت و ارائه خدمات درمانی به بیماران مربوط نباشند، ارتباطی ندارد. در این ارتباط مفهوم «حاکمیت بالینی» به منظور اشاره به وظایف سازمانها و مؤسسات ارائهکنندهٔ خدمات بهداشتی و سلامتی بحش، در عرصه حاکمیت تعاونیها و حاکمیت بالینی به وجود آمدهاست که به اداره امور شرکتها با بهره از این دو پدیده میپردازد.
تا قبل از سال ۱۹۹۹ میلادی، مسئولیتهای قانونی اصلی هیئت امنای سازمانهای بیمه خدمات درمانی در بریتانیا منحصر به اطمینان یافتن از مدیریت مناسب مالی در سازمانهای ارائه دهندهٔ خدمات و سطح قابل قبول ایمنی بیمار در این سازمانها بود و هیئت امناء تا به آن زمان هیچگونه وظیفه قانونی برای اطمینان از سطح خاصی از کیفیت در این موسسات بر عهده نداشت. در واقع تا آن زمان، حفظ و بهبود کیفیت مراقبتها از جملهٔ مسئولیتهای حرفهای مربوط به مشاغل بالینی در نظر گرفته میشد. اما از سال ۱۹۹۹ هیئت امنای مذکور، مسئولیت قانونی حفظ و ارتقاء کیفیت مراقبتهای بهداشتی و درمانی را به عهده گرفت و مسئولیت ارزیابی این خدمات نیز به وظایف قانونی دیگر آن افزوده شد. حاکمیت بالینی، مکانیزم یا روشی است که به منظور انجام این مسئولیت از آن بهره گرفته میشود.
«حاکمیت بالینی» هیچ گونه ساختار مخصوص، سیستم یا فرایندی را برای حفظ و بهبود کیفیت مراقبت به نهاد و سازمان دیگری وانمی گذارد، و هیچ مقولهای در عرصه حفظ و بهبود کیفیت مراقبت وجود ندارد، جز اینکه مسئولیت مربوط بدان در مجموعه حاکمیت بالینی تعیین و طراحی شدهاست.
اجزای حاکمیت بالینی
حاکمیت بالینی از هفت محور زیر تشکیل شدهاست:
- آموزش و تعلیم
- ممیزی بالینی
- اثربخشی بالینی
- مدیریت کارکنان
- استفاده ازاطلاعات
- مدیریت خطر
- مشارکت بیماران و همراهان
ممیزی بالینی (Clinical Audit)
تعریف
ممیزی بالینی در حقیقت آنچه در سیستم در حال انجام است را به طور مرتب منعکس می کند. از دیگر وظایف این محور معرفی فعالیتها و واحدهای برتر و عالی در سطح سازمان می باشد. با این وجود ممیزی بالینی باید واقع گرایانه همراه با بررسی منابع مورد نیاز باشد. در واقع ممیزی بالینی جنبه های مختلف طبابت فعلی اعم از تشخیص،درمان،مراقبت از بیماران و نحوه استفاده از منابع را مورد بررسی قرار داده و با استاندارد ها مقایسه می کند و با شناسایی و رفع تفاوت ها و نقص ها در جهت انطباق انها با بهترین طبابت ممکن اقدام نماید.این استاندارد ها که جنبه های قابل سنجش مراقبت از بیمار را تعریف می کنند باید همواره مبتنی بر شواهد باشند.
ساختار : مجموع منابعی است که سیستم را قادر به ارائه خدمت یا مراقبت درمانی میسازد.
فرایند : خود فرایند ارائه خدمات درمانی- مراقبتی و روشهای آن است.
نتیجه : اثر نهایی فعالیت های انجام شده بر سلامتی و کیفیت زندگی دریافت کنندگان خدمات
محور ممیزی بالینی: ممیزی بالینی چیست؟
ممیزی بالینی نوعی فرایند ارتقاء کیفیت است که در سال ۱۹۸۸ توسط مسئولین درمان به سازمان ملی خدمات بهداشتی بریتانیا معرفی شد.ممیزی بالینی،که تا قبل از اوایل دهه ی ۱۹۹۰ ممیزی پزشکی خوانده می شد،دز برگیرنده ی بررسی و نظارت بر مراقبت سلامت و اطمینان از اجرای آن به بهترین نحو ممکن است در حال حاضر ممیزی بالینی بخش ثابتی از دورنمای سازمان ملی خدمات بهداشتی بریتانیا و بخش کلیدی چهارچوب حاکمیت بالینی می باشد اخیراً نوعی تغییر رویکرد از حالت اختیاری ممیزی بالینی به اجباری شدن آن روی داده است.
مثال این تغییر رویکرد در سال ۲۰۰۵ در انجمن داروسازان بود که طی قراردادی بین اعضا فعالیت ممیزی بالینی به صورت اجباری قراردادی تعیین گردید هم اکنون از تمام متخصصین ارتقاء سلامت انتظار می رود تا در پروسه ی ممیزی بالینی شرکت داشته باشند و بزودی ممیزی بالینی به یک فعایت کلیدی ارتقاء کیفیت برای تایید پزشکان مبدل خواهد شد.
“ممیزی بالینی یک فرایند ارتقاء کیفیت است که در جستجوی افزایش بازده خدمات درمانی از طریق بررسی جامع خدمات درمانی و مقایسه ی آنها با معیار های ممیزی موجود و اعمال تغییر می باشد. ابعاد ساختار، فرایند و بازده درمان انتخاب می شوند و به صورت جامع در مقایسه با معیار های ممیزی ارزیابی می شوند. و در جایی از سیستم که تغییرات مربوط اعمال می گردند(در سطح فرد،گروه یا کل سرویس)نیاز به نظارت در آینده دارند تا این تغییرات تثبیت شود” هرچند عبارت فوق تصیف دقیقی از ممیزی بالینی است نسبتا طولانی ست و به نظر نمی رسد بتواند توجه متخصصین بهداشت و سلامت را جلب کند تا در فرایند ممیزی بالینی شرکت کنند. بهمین دلیل مسئولین مشاوره و درمان در سال ۱۹۸۹ تعریف کوتاه تر وساده تری از این مفهوم ارائه کردند: “ممیزی بالینی “شامل ارتقاء کیفیت مراقبت از بیمار با توجه به وضعیت فعلی و تغییر ان در قسمتهای لازم می شود “ممیزی بالینی ” اساسا در بر گیرنده ی این موضوع است که بررسی کنیم آیا بهترین روش موجود دنبال می شود یا خیر و اطمینان از این که در جاهایی که نقصی در ارائه ی خدمات سلامت وجود دارد پیشرفت حاصل شود.
دانشجویان عزیز به منظور آشنایی با پژوهش های ممیزی بالینی، مقاله های زیر را مطالعه کنید.
URL: http://jhosp.tums.ac.ir/article-1-5438-fa.html
تبریزی جعفر صادق، پرتوی یگانه. ممیزی بالینی فرایند بهداشت دست پرستاران در یک بیمارستان دولتی در شهرتبریز. بیمارستان. ۱۳۹۴; ۱۴ (۲) :۲۳-۳۴
۲- دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز ، modirpy@yahoo.com
زمینه و هدف: رعایت بهداشت دست می تواند به صورت اثربخش عفونت های مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. شیوع عفونت در اثر رعایت نامناسب بهداشت دست منجر به افزایش مرگ و میرو هزینه ها خواهد شد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فرایند رعایت بهداشت دست پرستاران به روش ممیزی بالینی در یکی از بیمارستان های منتخب دولتی شهر تبریز صورت گرفت.
مواد و روشها : مطالعه حاضر از نوع مداخله ای به روش ممیزی بالینی در بخش های جراحی، زنان، داخلی و کودکان یکی از بیمارستان های دولتی منتخب شهر تبریز در سال ۹۲_۹۳ به مدت ۷ ماه انجام گرفت. مطالعه با همکاری پرسنل پرستاری در تمامی شیفت های کاری(صبح، عصروشب) انجام گرفت. ابزار مطالعه چک لیست پایش عملکرد و مشاهده شستن دست می باشد. چک لیست با استفاده از دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی و دستورالعمل تهیه شده توسط وزارت بهداشت تدوین گردید.
نتایج : تعداد کل موقعیت های شستن دست قبل از مداخله ۲۵۲ بود که با اجرای مداخلات، به ۳۳۶ موقعیت افزایش یافت.نتایج حاصل از ممیزی بالینی فرایند فوق نشان می دهد که میزان کلی مطابقت با استاندارد بهداشت دست قبل از مداخله ۵۹٫۹۴% بوده که بعد از اجرای مداخلات به ۸۰٫۵۶% ارتقا یافت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ممیزی بالینی به عنوان یکی از روش های ارتقای کیفیت منجر به بهبود فرایند بهداشت دست می شود.
دریافت: ۱۳۹۳/۱۰/۱۵ | پذیرش: ۱۳۹۴/۳/۲۷ | انتشار: ۱۳۹۴/۵/۲۸
تمامی حقوق انتشار این اثر، متعلق به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی می باشد. ۰۵۱
مقاله اصیل
ممیزی بالینی میزان انطباق درخواست گرافی گردن برای بیماران ترومایی با استاندارد های تصمیم گیری نکسوس و کانادایی
حمید کریمان، مصطفی علوی مقدم، ژاله رجوی، بتسابه مسجودی
بخش اورژانس، بیمارستان امام حسین، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بخش اورژانس، تهران، ایران.
نویسنده مسئول: بتسابه مسجودی؛ ایران، تهران، میدان امام حسین، خیابان شهید مدنی، بیمارستان امام حسین، بخش اورژانس. تلفن: ۱۱۸۹۸۰۰۱۱۰۸۱۰۵ ،پست الکترونیک: com.yahoo@masjoudi_drb*
تاریخ دریافت: تیرماه ۰۱۸۱
تاریخ پذیرش: شهریور ۰۱۸۱
خلاصه:
مقدمه: بررسی آسیب های ستون فقرات گردنی بخشی مهمی از ارزیابی بیماران ترومایی را به خود اختصاص می دهد. بر اساس منابع موجود بیش از ۸۹ درصد از تصویر برداری های ستون فقرات گردنی یافته مثبتی به همراه نداشته است.
روش کار: در مطالعه ممیزی بالینی حاضر، به ارزیابی میزان انطباق درخواست های تصویربرداری گردن در بیماران مالتیپل ترومای مراجعه کننده به بخش اورژانس با معیارهای تصمیم گیری بالینی بر گرفته از دو مدل تایید شده نکسوس و کانادایی پرداخته شده است. در ابتدا طی یک مطالعه میدانی به میزان انطباق مذکور ارزیابی و در ادامه ضمن آنالیز نتایج مرحله اول و با توجه به میزان پایین انطباق اقدام به طراحی یک دوره آموزشی برای تمامی پزشکان مسوول رسیدگی به بیماران گردید. در نهایت نتایج قبل و بعد از آموزش با استفاده از نرم افزار آماری ۲۱ SPSS مورد مقایسه قرار گرفت.
واژگان کلیدی: معیار های تصمیم گیری بالینی؛ رادیوگرافی؛ آسیب های ستون فقرات؛ سرویس اورژانس، بیمارستان؛ آسیب های گردن
اسلایدهای زیر را برای مطالعه بیشتر دانلود کنید.
http://www.nice.org.uk
جهت دریافت الگوی ممیزی بالینی ، نمونه های انجام شده و فرمت تدوین ممیزی بالینی فایل های زیر را دانلود نمایید. |
دانلود : اسلاید های آموزشی ممیزی بالینی حجم فایل ۱۰۸۸ KB |
دانلود : نمونه ممیزی بالینی حجم فایل ۱۱۹ KB |
دانلود : فرم گزارش نمونه ممیزی بالینی حجم فایل ۱۱۲ KB |
دانلود : ممیزی بهبود استاندارد های پانسمان در بخش آی سی یو سوختگی حجم فایل ۲۸۸ KB |
دانلود : ممیزی تحویل بیمار در بخش گوش و حلق و بینی حجم فایل ۲۵۶ KB |
دانلود : ممیزی مراقبت های فشار خون و پره اکلامپسی در دوران بارداری حجم فایل ۳۲۸ KB |
ممیزی بالینی (Clinical Audit):
ممیزی بالینی بخشی از پاسخگویی حرفه ای در حاکمیت بالینی محسوب می شود. یعنی ارائه دهندگان سطوح مختلف خدمات سلامت در برابر ارائه خدمات با کیفیت و ارتقا مستمر کیفیت آن خدمات، مسئول و پاسخگو هستند. ممیزی بالینی علاوه بر اینکه یکی از اجزای حاکمیت بالینی است، از اجزاء ثابت هر مرکز تعالی خدمات بالینی نیز محسوب می شود. این اجزا با یکدیگر در تعامل نزدیک بوده بر هم تأثیر دارند. به عنوان مثال از ممیزی بالینی به عنوان یکی از اجزا و ارکان اصلی مدیریت خطر نام برده می شود، چرا که ممیزی بالینی با ارتقاء کیفیت خدمات بالینی موجب کاهش خطر و خطاهای سیستم می شود.در ۱۹۹۳ مدیریت اجرایی نظام سلامت انگلستان مصوب نمود که ممیزی فرایندهای پزشکی ، پرستاری و کلیه مراقبتهای درمانی باید در یک برنامه ممیزی واحد ادغام شوند. بدین صورت و در سال ۱۹۹۳ ممیزی بالینی متولد شد و به فرایندی بین بخشی تبدیل گشت.
این فرایند چنین تعریف می شود:
یک فرایند ارتقا کیفیت، که با هدف ارتقای کیفیت خدمات و مراقبتهای ارائه شده به بیماران و بهبود نتایج حاصل از آن صورت می گیرد و این عمل را از طریق مرور نظام مند وضعیت موجود و تطابق آنها با استانداردهای صریح و روشن و انجام مداخله و ایجاد تغییر به انجام می رساند. یک تفاوت مهم میان ممیزی بالینی و سایر انواع ممیزی این است که ارائه دهندگان خدمات سلامت، ممیزی بالینی را از آن خود می دانند (در حالت ایده ال)، آنها خودشان فرایند ممیزی را انجام می دهند، خودشان در مورد یافته های حاصل از آن بحث می کنند و به نتیجه می رسند، خودشان تغییرات را اعمال نموده و منجر به ارتقا کیفیت می شوند. در حالیکه در سایر انواع ممیزی، شخصی از بیرون می آید و سازمان را ممیزی می کند. توجه داشته باشید که انجام فرایند ممیزی داخل یک مجموعه بالینی، الزاما به معنای انجام یک پروژه ممیزی بالینی نیست.
چرخه انجام ممیزی بالینی:
در منابع مختلف اجزا و مراحل مختلف و بعضا متفاوتی برای انجام یک فرایند ممیزی بالینی ترسیم شده است. چرخه ممیزی بالینی می تواند این گونه توصیف شود:
- تعیین و تدوین استانداردها
- بررسی وضعیت موجود
- مقایسه نتایج با استانداردها
- انجام مداخله و تغییر عملکرد براساس نتایج مقایسه
- ممیزی مجدد جهت حصول اطمینان از بهبود عملکرد
همان طور که در چرخه ممیزی بالینی مشهود است، برای انجام ممیزی بالینی در مورد یک خدمت، استانداردهایی باید تعیین و به توافق رسانده شوند و سپس وضعیت موجود با آنها مقایسه شده و اگر اختلافی وجود دارد، در صورت امکان با انجام یک مداخله اصلاح شود و نهایتا با انجام یک ممیزی مجدد، از موفقیت مداخله انجام شده در ارتقاء کیفیت آن خدمت، اطمینان حاصل شود.
مراحل انجام ممیزی بالینی:
۱- انتخاب موضوع و عنوان پروژه ممیزی
پروژه های ممیزی معمولا باید بر روی موضوعاتی متمرکز شوند که بیشترین نتیجه را برای بیماران به همراه داشته باشند. مثلا بر روی پروسه ارائه مراقبت یا روشهای درمانی. چون منابع انجام ممیزی محدود هستند، همه عناوین و موضوعات باید به دقت انتخاب شوند و معیارهای زیر را داشته باشند:
- پیرامون یک مشکل مشخص و تعریف شده، باشند (که معمولا از شکایات یا عوارض درمان منتج شده اند).
- تواتر زیاد داشته باشند، خطرناک باشند یا هزینه زیادی به سیستم تحمیل کنند.
- راهنمای بالینی آنها در دسترس باشد
۲- تشکیل تیم ممیزی
ممیزی ها می توانند تک رشته ای (در حیطه کاری فقط پرستاران یا فقط پزشکان یا ……) یا چند رشته ای (با مشارکت بیش از یک رشته یا حرفه) باشند. اگر فرایندی که شما قصد ارتقای کیفیت آن را دارید اثراتی بر رشته ها یا حرفه های خارج از حیطه کاری شما دارد، حتما با صاحبان آن حرفه ها مشورت نمایید و مطمئن شوید که آنها در مراحلی از فرایند شما درگیر شده اند. به طور مثال اگر پروژه شما درمورد ارجاعات بیماران در سطوح مختلف نظام ارائه خدمات درمانی است، مثلا ارجاع از مطب پزشک به بیمارستان، سعی کنید تمام این افراد را، حتی اگر از سازمانهای مختلفی هستند در تیم ممیزی تان وارد نمایید. در نظر داشته باشید که ترجیحا تعدادی از بیمارانی که این مراحل را طی نموده اند (یا همراهان آنها) نیز در فعالیتهای تیم درگیر شوند یا حداقل نظرات آنها از طرق دیگری دریافت شده ودر اصلاح فرایندها لحاظ شود.
۳- تعیین اهداف عینی واستانداردها
در مورد اینکه هدف کلی تان از انجام پروژه چیست، تصمیم گیری نمایید و آن را در قالب یک عبارت که به بهترین شکل هدف و نتیجه مورد نظر شما از انجام این فرایند را بیان می دارد بنویسید یا سوالی مطرح نمایید که انجام پروژه به شما پاسخ دهد، سپس مراحلی را که باید طی کنید تا به این هدف کلی برسید، تعیین نموده و آنها را به صورت تعدادی کار یا جوانب مختلفی از کیفیت که پروسه ممیزی شما باید بر آنها تمرکز نماید، بیان کنید.
استانداردهای ممیزی سطح قابل قبول کیفیت ارائه خدمت را مشخص نموده و با اهداف عینی پروژه مرتبط است. در تعریف هر استاندارد معمولا دو جز هدف (به معنای درصدی از افراد جمعیت مورد بررسی، که حتما باید خدمت مورد نظر را با کیفیت استاندارد دریافت کنند) و استثنا (مواردی که با دلایل موجه ممکن است خدمت استاندارد را دریافت ننمایند) تعریف می شود. استانداردها همیشه باید بر مبنای در دسترس ترین و به روزترین شواهد و مدارک موجود نگارش شوند. همیشه ابتدا باید به دنبال استانداردهایی بروید که در سطح محلی یا کشوری در قالب گایدلاینهای علمی مبتنی بر شواهد، یا پروتوکلها موجود هستند و اگر استاندارد مشخصی در این سطوح وجود ندارد خودتان باید برای تعریف آنها اقدام نمایید. قبل از شروع هر فرایند مطمئن شوید که در مورد استانداردها توافق جمعی و ناحیه ای وجود دارد.
۴- انتخاب نمونه و نمونه گیری
نمونه باید به قدری کوچک باشد که بتوان به سرعت اطلاعات آن را جمع آوری نمود وباید به اندازه ای بزرگ باشد که نتایج آن قابلیت تعمیم به جمعیت هدف را داشته باشد.
۵- طراحی روش جمع آوری داده ها و اجرای آن
فقط آن دسته از اطلاعات را جمع آوری نمایید که برای بررسی وضعیت موجود و مقایسه با استاندارد، مورد نیاز است. جمع آوری هر گونه اطلاعات اضافی به معنای هدر دادن زمان و انرژی بدون دریافت هر گونه فایده اضافه بوده وگاهی حتی با اصول اخلاقی نیز در تقابل است.
۶- تجزیه وتحلیل اطلاعات
همه داده هایی را که به دست آورده اید با هم یکی کنید و نتایجتان را با استانداردها مقایسه نمایید. چقدر با استانداردها تطابق داشتند؟ چرا در بعضی موارد اینقدر فاصله با استاندارد وجود دارد؟
۷- گزارش یافته ها و تهیه گزارش
نتایج حاصل از بررسی تان را برای همکاران ارائه دهید ودر مورد روشهای اصلاح آن به توافق برسید. در انتهای یک گزارش ممیزی باید نیاز به ایجاد مداخله و تغییر، نوع آن و نیاز به به روز سازی راهنماهای بالینی یا استانداردها مشخص شود. در نوشتن گزارش باید آن قدر جزییات رعایت شوند که مطمئن شوید اگر کس دیگری بخواهد با خواندن این گزارش، آن پروسه را تکرار کند، خواهد توانست.
۸- اعمال تغییرات و تکرار ممیزی
اگر فرایند ممیزی نشان داد که کیفیت ارائه خدمات نیاز به مداخله وارتقاء دارد، اعمال تغییرات مهم است.
جامعه حق دارد انتظار داشته باشد خدماتی که دریافت می کند مطابق با بهترین استانداردها باشد. توجه داشته باشید که هر تغییری منجر به ارتقا کیفیت نمی شود. تغییر را فقط برای اینکه تغییری داده باشید اعمال نکنید.
۹- انتشار نتایج
معمولا پروژه های ممیزی کارهای خوبی هستند که دیگران از دانستن آن بهره می برند. پس ماحصل کارتان را در قالب یک مقاله، پوستر یا سخنرانی در یک کنفرانس ارائه نمایید.
۱۰- در نظر داشتن اخلاقیات
بر خلاف طرح های تحقیقاتی، در پروژه های ممیزی بالینی نیازی به تصویب طرح در کمیته های اخلاق در پژوهش و کسب تاییدیه اخلاقی وجود ندارد. ولی پروژه های ممیزی بالینی نیز باید از ابتدا تا انتها در یک قالب کاملا اخلاقی، انجام و هدایت شوند.
نمونهای از نتایج ممیزی های بالینی انجام شده در یکی از مراکز درمانی کشور انگلستان درسال ۱۹۹۹ به شرح زیر است:
– در بیماران ترومایی با معرفی پروتکل برای لوله گذاری نای، ۷۵% افزایش در لوله گذاری مناسب دربیمارانی که GCS کمتر از ۸ دارند، ملاحظه شد.
– با بازبینی ترمیم فتق ها و انجام روش lichtenstien، ۶% کاهش در عود اتفاق افتاد.
– با آموزش دادن به ماماها به منظور بهبود آموزش به مادران در خصوص تغذیه با شیر مادر، طی ۶ هفته ۱۲% افزایش در تعداد مادرانی که نوزادشان را با شیر خود تغذیه می کردند، اتفاق افتاد.