حاکمیت بالینی و ممیزی بالینی
دکترخلیل علی محمدزاده
حاکمیت بالینی (به انگلیسی: Clinical governance)، اصطلاحی است که برای توصیف نوعی رویکرد طبقه بندی شده و برنامه ریزی شده (سیستماتیک)، به منظور حفظ کیفیت مراقبت از بیماران و بهبود این کیفیت در نظام سلامت، مورد استفاده قرار میگیرد. واژه حاکمیت بالینی در نظام سلامت به دنبال فاجعه بچههای بریستول در ۱۹۹۵ مصطلح شد که در آن متخصص بیهوشی دکتر استفان بولسین میزان بالای مرگ کودکان در جراحی قلب در بیمارستان سلطنتی بریستول را فاش ساخت. این پدیده، از آن پس بهطور بنیادین در نظام خدمات بهداشت ملی (بیمه خدمات درمانی)انگلستان مورد توجه دقیق قرار گرفت و مسائل مربوط به آن موشکافی شد، بهطوریکه تعریفی رسمی از آن به شرح ذیل، مورد پذیرش گسترده واقع شد:
-
- حاکمیت بالینی عبارت از چارچوبی است که در محدودهٔ آن، سازمانهای ارائه دهندهٔ خدمات درمانی موظف به پاسخگویی بهطور مستمر و بهبود و ارتقاء کیفیت خدمات خود هستند و لازم است ضمن حفظ استانداردهای بالای مراقبت از بیماران، به ایجاد محیطی بپردازند که در آن، مراقبتهای بالینی در برترین شکل خود به شکوفایی خواهد رسید.
تعریف بالا، سه ویژگی کلیدی و اساسی در نظر گرفته شده برای مفهوم حاکمیت بالینی را در بر گرفتهاست. این سه ویژگی عبارتند از:
قابل تصدیق بودن یا نمایان بودن استانداردهای بالای مراقبت،
مسئولیتپذیری و پاسخگویی شفاف در قبال این استانداردها،
و دستیابی به بهبودی و سلامت پویا و ثابت و پایدار.
مفهوم و محتوای این پدیده (حاکمیت بالینی)، دارای برخی شباهتها با مفهومی به مراتب وسیعتر و گستردهتر که با عنوان حاکمیت تعاونی ها شناخته میشود، میباشد. بر مبنای این مفهوم شرکتهای بزرگ، سازمانها، و سایر سیستمها و فرایندهای تولیدی و خدماتی، موظف به تضمین کیفیت پاسخگویی و إعمال مدیریت مناسب در عملیات سازمانی و ارائه خدمات خویش میباشند. با این حال حاکمیت بالینی تنها با سازمانها و مؤسساتی مربوط است که به امور بهداشتی و مراقبتهای اجتماعی میپردازند، و تنها جنبههایی از چنین سازمانهای را تحت تأثیر قرار میدهد، که در ارتباط با ارائه خدمات به بیماران و مراقبت از آنها باشند، و با سایر فرایندهای کسب و کار این سازمانها که با مقوله مراقبت و ارائه خدمات درمانی به بیماران مربوط نباشند، ارتباطی ندارد. در این ارتباط مفهوم «حاکمیت بالینی» به منظور اشاره به وظایف سازمانها و مؤسسات ارائهکنندهٔ خدمات بهداشتی و سلامتی بحش، در عرصه حاکمیت تعاونیها و حاکمیت بالینی به وجود آمدهاست که به اداره امور شرکتها با بهره از این دو پدیده میپردازد.
تا قبل از سال ۱۹۹۹ میلادی، مسئولیتهای قانونی اصلی هیئت امنای سازمانهای بیمه خدمات درمانی در بریتانیا منحصر به اطمینان یافتن از مدیریت مناسب مالی در سازمانهای ارائه دهندهٔ خدمات و سطح قابل قبول ایمنی بیمار در این سازمانها بود و هیئت امناء تا به آن زمان هیچگونه وظیفه قانونی برای اطمینان از سطح خاصی از کیفیت در این موسسات بر عهده نداشت. در واقع تا آن زمان، حفظ و بهبود کیفیت مراقبتها از جملهٔ مسئولیتهای حرفهای مربوط به مشاغل بالینی در نظر گرفته میشد. اما از سال ۱۹۹۹ هیئت امنای مذکور، مسئولیت قانونی حفظ و ارتقاء کیفیت مراقبتهای بهداشتی و درمانی را به عهده گرفت و مسئولیت ارزیابی این خدمات نیز به وظایف قانونی دیگر آن افزوده شد. حاکمیت بالینی، مکانیزم یا روشی است که به منظور انجام این مسئولیت از آن بهره گرفته میشود.
«حاکمیت بالینی» هیچ گونه ساختار مخصوص، سیستم یا فرایندی را برای حفظ و بهبود کیفیت مراقبت به نهاد و سازمان دیگری وانمی گذارد، و هیچ مقولهای در عرصه حفظ و بهبود کیفیت مراقبت وجود ندارد، جز اینکه مسئولیت مربوط بدان در مجموعه حاکمیت بالینی تعیین و طراحی شدهاست.
اجزای حاکمیت بالینی
حاکمیت بالینی از هفت محور زیر تشکیل شدهاست:
- آموزش و تعلیم
- ممیزی بالینی
- اثربخشی بالینی
- مدیریت کارکنان
- استفاده ازاطلاعات
- مدیریت خطر
- مشارکت بیماران و همراهان
ممیزی بالینی (Clinical Audit)
تعریف
ممیزی بالینی در حقیقت آنچه در سیستم در حال انجام است را به طور مرتب منعکس مي کند. از ديگر وظايف اين محور معرفي فعاليتها و واحدهاي برتر و عالي در سطح سازمان مي باشد. با اين وجود مميزي باليني بايد واقع گرايانه همراه با بررسي منابع مورد نياز باشد. در واقع مميزي باليني جنبه هاي مختلف طبابت فعلي اعم از تشخيص،درمان،مراقبت از بيماران و نحوه استفاده از منابع را مورد بررسي قرار داده و با استاندارد ها مقايسه مي کند و با شناسايي و رفع تفاوت ها و نقص ها در جهت انطباق انها با بهترين طبابت ممکن اقدام نمايد.اين استاندارد ها که جنبه هاي قابل سنجش مراقبت از بيمار را تعريف مي کنند بايد همواره مبتني بر شواهد باشند.
ساختار : مجموع منابعی است که سیستم را قادر به ارائه خدمت یا مراقبت درمانی میسازد.
فرایند : خود فرایند ارائه خدمات درمانی- مراقبتی و روشهای آن است.
نتیجه : اثر نهایی فعالیت های انجام شده بر سلامتی و کیفيت زندگي دريافت کنندگان خدمات
محور ممیزی بالینی: ممیزی بالینی چیست؟
ممیزی بالینی نوعی فرایند ارتقاء کیفیت است که در سال 1988 توسط مسئولین درمان به سازمان ملی خدمات بهداشتی بریتانیا معرفی شد.ممیزی بالینی،که تا قبل از اوایل دهه ی 1990 ممیزی پزشکی خوانده می شد،دز برگیرنده ی بررسی و نظارت بر مراقبت سلامت و اطمینان از اجرای آن به بهترین نحو ممکن است در حال حاضر ممیزی بالینی بخش ثابتی از دورنمای سازمان ملی خدمات بهداشتی بریتانیا و بخش کلیدی چهارچوب حاکمیت بالینی می باشد اخیراً نوعی تغییر رویکرد از حالت اختیاری ممیزی بالینی به اجباری شدن آن روی داده است.
مثال این تغییر رویکرد در سال 2005 در انجمن داروسازان بود که طی قراردادی بین اعضا فعالیت ممیزی بالینی به صورت اجباری قراردادی تعیین گردید هم اکنون از تمام متخصصین ارتقاء سلامت انتظار می رود تا در پروسه ی ممیزی بالینی شرکت داشته باشند و بزودی ممیزی بالینی به یک فعایت کلیدی ارتقاء کیفیت برای تایید پزشکان مبدل خواهد شد.
“ممیزی بالینی یک فرایند ارتقاء کیفیت است که در جستجوی افزایش بازده خدمات درمانی از طریق بررسی جامع خدمات درمانی و مقایسه ی آنها با معیار های ممیزی موجود و اعمال تغییر می باشد. ابعاد ساختار، فرایند و بازده درمان انتخاب می شوند و به صورت جامع در مقایسه با معیار های ممیزی ارزیابی می شوند. و در جایی از سیستم که تغییرات مربوط اعمال می گردند(در سطح فرد،گروه یا کل سرویس)نیاز به نظارت در آینده دارند تا این تغییرات تثبیت شود” هرچند عبارت فوق تصیف دقیقی از ممیزی بالینی است نسبتا طولانی ست و به نظر نمی رسد بتواند توجه متخصصین بهداشت و سلامت را جلب کند تا در فرایند ممیزی بالینی شرکت کنند. بهمین دلیل مسئولین مشاوره و درمان در سال 1989 تعریف کوتاه تر وساده تری از این مفهوم ارائه کردند: “ممیزی بالینی “شامل ارتقاء کیفیت مراقبت از بیمار با توجه به وضعیت فعلی و تغییر ان در قسمتهای لازم می شود “ممیزی بالینی ” اساسا در بر گیرنده ی این موضوع است که بررسی کنیم آیا بهترین روش موجود دنبال می شود یا خیر و اطمینان از این که در جاهایی که نقصی در ارائه ی خدمات سلامت وجود دارد پیشرفت حاصل شود.
دانشجویان عزیز به منظور آشنایی با پژوهش های ممیزی بالینی، مقاله های زیر را مطالعه کنید.
URL: http://jhosp.tums.ac.ir/article-1-5438-fa.html
تبریزی جعفر صادق، پرتوی یگانه. ممیزی بالینی فرایند بهداشت دست پرستاران در یک بیمارستان دولتی در شهرتبریز. بیمارستان. ۱۳۹۴; ۱۴ (۲) :۲۳-۳۴
۲- دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز ، modirpy@yahoo.com
زمینه و هدف: رعایت بهداشت دست می تواند به صورت اثربخش عفونت های مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. شیوع عفونت در اثر رعایت نامناسب بهداشت دست منجر به افزایش مرگ و میرو هزینه ها خواهد شد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فرایند رعایت بهداشت دست پرستاران به روش ممیزی بالینی در یکی از بیمارستان های منتخب دولتی شهر تبریز صورت گرفت.
مواد و روشها : مطالعه حاضر از نوع مداخله ای به روش ممیزی بالینی در بخش های جراحی، زنان، داخلی و کودکان یکی از بیمارستان های دولتی منتخب شهر تبریز در سال 92_93 به مدت 7 ماه انجام گرفت. مطالعه با همکاری پرسنل پرستاری در تمامی شیفت های کاری(صبح، عصروشب) انجام گرفت. ابزار مطالعه چک لیست پایش عملکرد و مشاهده شستن دست می باشد. چک لیست با استفاده از دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی و دستورالعمل تهیه شده توسط وزارت بهداشت تدوین گردید.
نتایج : تعداد کل موقعیت های شستن دست قبل از مداخله 252 بود که با اجرای مداخلات، به 336 موقعیت افزایش یافت.نتایج حاصل از ممیزی بالینی فرایند فوق نشان می دهد که میزان کلی مطابقت با استاندارد بهداشت دست قبل از مداخله 59.94% بوده که بعد از اجرای مداخلات به 80.56% ارتقا یافت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ممیزی بالینی به عنوان یکی از روش های ارتقای کیفیت منجر به بهبود فرایند بهداشت دست می شود.
دریافت: ۱۳۹۳/۱۰/۱۵ | پذیرش: ۱۳۹۴/۳/۲۷ | انتشار: ۱۳۹۴/۵/۲۸
تمامی حقوق انتشار این اثر، متعلق به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی می باشد. 051
مقاله اصیل
ممیزی بالینی میزان انطباق درخواست گرافی گردن برای بیماران ترومایی با استاندارد های تصمیم گیری نکسوس و کانادایی
حمید کریمان، مصطفی علوی مقدم، ژاله رجوی، بتسابه مسجودی
بخش اورژانس، بیمارستان امام حسین، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بخش اورژانس، تهران، ایران.
نویسنده مسئول: بتسابه مسجودی؛ ایران، تهران، میدان امام حسین، خیابان شهید مدنی، بیمارستان امام حسین، بخش اورژانس. تلفن: 11898001108105 ،پست الکترونیک: com.yahoo@masjoudi_drb*
تاریخ دریافت: تیرماه 0181
تاریخ پذیرش: شهریور 0181
خلاصه:
مقدمه: بررسی آسیب های ستون فقرات گردنی بخشی مهمی از ارزیابی بیماران ترومایی را به خود اختصاص می دهد. بر اساس منابع موجود بیش از 89 درصد از تصویر برداری های ستون فقرات گردنی یافته مثبتی به همراه نداشته است.
روش کار: در مطالعه ممیزی بالینی حاضر، به ارزیابی میزان انطباق درخواست های تصویربرداری گردن در بیماران مالتیپل ترومای مراجعه کننده به بخش اورژانس با معیارهای تصمیم گیری بالینی بر گرفته از دو مدل تایید شده نکسوس و کانادایی پرداخته شده است. در ابتدا طی یک مطالعه میدانی به میزان انطباق مذکور ارزیابی و در ادامه ضمن آنالیز نتایج مرحله اول و با توجه به میزان پایین انطباق اقدام به طراحی یک دوره آموزشی برای تمامی پزشکان مسوول رسیدگی به بیماران گردید. در نهایت نتایج قبل و بعد از آموزش با استفاده از نرم افزار آماری 21 SPSS مورد مقایسه قرار گرفت.
واژگان کلیدی: معیار های تصمیم گیری بالینی؛ رادیوگرافی؛ آسیب های ستون فقرات؛ سرویس اورژانس، بیمارستان؛ آسیب های گردن
اسلایدهای زیر را برای مطالعه بیشتر دانلود کنید.
http://www.nice.org.uk
جهت دريافت الگوي مميزي باليني ، نمونه هاي انجام شده و فرمت تدوين مميزي باليني فايل هاي زير را دانلود نماييد. |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
مميزي باليني (Clinical Audit):
مميزي باليني بخشي از پاسخگويي حرفه اي در حاكميت باليني محسوب مي شود. يعني ارائه دهندگان سطوح مختلف خدمات سلامت در برابر ارائه خدمات با كيفيت و ارتقا مستمر كيفيت آن خدمات، مسئول و پاسخگو هستند. مميزي باليني علاوه بر اينكه يكي از اجزاي حاكميت باليني است، از اجزاء ثابت هر مركز تعالي خدمات باليني نيز محسوب مي شود. اين اجزا با يكديگر در تعامل نزديك بوده بر هم تأثير دارند. به عنوان مثال از مميزي باليني به عنوان يكي از اجزا و اركان اصلي مديريت خطر نام برده مي شود، چرا كه مميزي باليني با ارتقاء كيفيت خدمات باليني موجب كاهش خطر و خطاهاي سيستم مي شود.در 1993 مديريت اجرايي نظام سلامت انگلستان مصوب نمود كه مميزي فرايندهاي پزشكي ، پرستاري و كليه مراقبتهاي درماني بايد در يك برنامه مميزي واحد ادغام شوند. بدين صورت و در سال 1993 مميزي باليني متولد شد و به فرايندي بين بخشي تبديل گشت.
اين فرايند چنين تعريف مي شود:
يك فرايند ارتقا كيفيت، كه با هدف ارتقاي كيفيت خدمات و مراقبتهاي ارائه شده به بيماران و بهبود نتايج حاصل از آن صورت مي گيرد و اين عمل را از طريق مرور نظام مند وضعيت موجود و تطابق آنها با استانداردهاي صريح و روشن و انجام مداخله و ايجاد تغيير به انجام مي رساند. يك تفاوت مهم ميان مميزي باليني و ساير انواع مميزي اين است كه ارائه دهندگان خدمات سلامت، مميزي باليني را از آن خود مي دانند (در حالت ايده ال)، آنها خودشان فرايند مميزي را انجام مي دهند، خودشان در مورد يافته هاي حاصل از آن بحث مي كنند و به نتيجه مي رسند، خودشان تغييرات را اعمال نموده و منجر به ارتقا كيفيت مي شوند. در حاليكه در ساير انواع مميزي، شخصي از بيرون مي آيد و سازمان را مميزي مي كند. توجه داشته باشيد كه انجام فرايند مميزي داخل يك مجموعه باليني، الزاما به معناي انجام يك پروژه مميزي باليني نيست.
چرخه انجام مميزي باليني:
در منابع مختلف اجزا و مراحل مختلف و بعضا متفاوتي براي انجام يك فرايند مميزي باليني ترسيم شده است. چرخه مميزي باليني مي تواند اين گونه توصيف شود:
- تعيين و تدوين استانداردها
- بررسي وضعيت موجود
- مقايسه نتايج با استانداردها
- انجام مداخله و تغيير عملكرد براساس نتايج مقايسه
- مميزي مجدد جهت حصول اطمينان از بهبود عملكرد
همان طور كه در چرخه مميزي باليني مشهود است، براي انجام مميزي باليني در مورد يك خدمت، استانداردهايي بايد تعيين و به توافق رسانده شوند و سپس وضعيت موجود با آنها مقايسه شده و اگر اختلافي وجود دارد، در صورت امكان با انجام يك مداخله اصلاح شود و نهايتا با انجام يك مميزي مجدد، از موفقيت مداخله انجام شده در ارتقاء كيفيت آن خدمت، اطمينان حاصل شود.
مراحل انجام مميزي باليني:
1- انتخاب موضوع و عنوان پروژه مميزي
پروژه هاي مميزي معمولا بايد بر روي موضوعاتي متمركز شوند كه بيشترين نتيجه را براي بيماران به همراه داشته باشند. مثلا بر روي پروسه ارائه مراقبت يا روشهاي درماني. چون منابع انجام مميزي محدود هستند، همه عناوين و موضوعات بايد به دقت انتخاب شوند و معيارهاي زير را داشته باشند:
- پيرامون يك مشكل مشخص و تعريف شده، باشند (كه معمولا از شكايات يا عوارض درمان منتج شده اند).
- تواتر زياد داشته باشند، خطرناك باشند يا هزينه زيادي به سيستم تحميل كنند.
- راهنماي باليني آنها در دسترس باشد
2- تشكيل تيم مميزي
مميزي ها مي توانند تك رشته اي (در حيطه كاري فقط پرستاران يا فقط پزشكان يا ……) يا چند رشته اي (با مشاركت بيش از يك رشته يا حرفه) باشند. اگر فرايندي كه شما قصد ارتقاي كيفيت آن را داريد اثراتي بر رشته ها يا حرفه هاي خارج از حيطه كاري شما دارد، حتما با صاحبان آن حرفه ها مشورت نماييد و مطمئن شويد كه آنها در مراحلي از فرايند شما درگير شده اند. به طور مثال اگر پروژه شما درمورد ارجاعات بيماران در سطوح مختلف نظام ارائه خدمات درماني است، مثلا ارجاع از مطب پزشك به بيمارستان، سعي كنيد تمام اين افراد را، حتي اگر از سازمانهاي مختلفي هستند در تيم مميزي تان وارد نماييد. در نظر داشته باشيد كه ترجيحا تعدادي از بيماراني كه اين مراحل را طي نموده اند (يا همراهان آنها) نيز در فعاليتهاي تيم درگير شوند يا حداقل نظرات آنها از طرق ديگري دريافت شده ودر اصلاح فرايندها لحاظ شود.
3- تعيين اهداف عيني واستانداردها
در مورد اينكه هدف كلي تان از انجام پروژه چيست، تصميم گيري نماييد و آن را در قالب يك عبارت كه به بهترين شكل هدف و نتيجه مورد نظر شما از انجام اين فرايند را بيان مي دارد بنويسيد يا سوالي مطرح نماييد كه انجام پروژه به شما پاسخ دهد، سپس مراحلی را كه بايد طي كنيد تا به اين هدف كلي برسيد، تعيين نموده و آنها را به صورت تعدادي كار يا جوانب مختلفي از كيفيت كه پروسه مميزي شما بايد بر آنها تمركز نمايد، بيان كنيد.
استانداردهاي مميزي سطح قابل قبول كيفيت ارائه خدمت را مشخص نموده و با اهداف عيني پروژه مرتبط است. در تعريف هر استاندارد معمولا دو جز هدف (به معناي درصدي از افراد جمعيت مورد بررسي، كه حتما بايد خدمت مورد نظر را با كيفيت استاندارد دريافت كنند) و استثنا (مواردي كه با دلايل موجه ممكن است خدمت استاندارد را دريافت ننمايند) تعريف مي شود. استانداردها هميشه بايد بر مبناي در دسترس ترين و به روزترين شواهد و مدارك موجود نگارش شوند. هميشه ابتدا بايد به دنبال استانداردهايي بروید كه در سطح محلي يا كشوري در قالب گايدلاينهاي علمي مبتني بر شواهد، يا پروتوكلها موجود هستند و اگر استاندارد مشخصي در اين سطوح وجود ندارد خودتان بايد براي تعريف آنها اقدام نماييد. قبل از شروع هر فرايند مطمئن شويد كه در مورد استانداردها توافق جمعي و ناحيه اي وجود دارد.
4- انتخاب نمونه و نمونه گيري
نمونه بايد به قدري كوچك باشد كه بتوان به سرعت اطلاعات آن را جمع آوري نمود وبايد به اندازه اي بزرگ باشد كه نتايج آن قابليت تعميم به جمعيت هدف را داشته باشد.
5- طراحي روش جمع آوري داده ها و اجراي آن
فقط آن دسته از اطلاعات را جمع آوري نماييد كه براي بررسي وضعيت موجود و مقايسه با استاندارد، مورد نياز است. جمع آوري هر گونه اطلاعات اضافي به معناي هدر دادن زمان و انرژي بدون دريافت هر گونه فايده اضافه بوده وگاهي حتي با اصول اخلاقي نيز در تقابل است.
6- تجزيه وتحليل اطلاعات
همه داده هايي را كه به دست آورده ايد با هم يكي كنيد و نتايجتان را با استانداردها مقايسه نماييد. چقدر با استانداردها تطابق داشتند؟ چرا در بعضي موارد اينقدر فاصله با استاندارد وجود دارد؟
7- گزارش يافته ها و تهيه گزارش
نتايج حاصل از بررسي تان را براي همكاران ارائه دهيد ودر مورد روشهاي اصلاح آن به توافق برسيد. در انتهاي يك گزارش مميزي بايد نياز به ايجاد مداخله و تغيير، نوع آن و نياز به به روز سازي راهنماهاي باليني يا استانداردها مشخص شود. در نوشتن گزارش بايد آن قدر جزييات رعايت شوند كه مطمئن شويد اگر كس ديگري بخواهد با خواندن اين گزارش، آن پروسه را تكرار كند، خواهد توانست.
8- اعمال تغييرات و تكرار مميزي
اگر فرايند مميزي نشان داد كه كيفيت ارائه خدمات نياز به مداخله وارتقاء دارد، اعمال تغييرات مهم است.
جامعه حق دارد انتظار داشته باشد خدماتي كه دريافت مي كند مطابق با بهترين استانداردها باشد. توجه داشته باشيد كه هر تغييري منجر به ارتقا كيفيت نمي شود. تغيير را فقط براي اينكه تغييري داده باشيد اعمال نكنيد.
9- انتشار نتايج
معمولا پروژه هاي مميزي كارهاي خوبي هستند كه ديگران از دانستن آن بهره مي برند. پس ماحصل كارتان را در قالب يك مقاله، پوستر يا سخنراني در يك كنفرانس ارائه نماييد.
10- در نظر داشتن اخلاقيات
بر خلاف طرح هاي تحقيقاتي، در پروژه هاي مميزي باليني نيازي به تصويب طرح در كميته هاي اخلاق در پژوهش و كسب تاييديه اخلاقي وجود ندارد. ولي پروژه هاي مميزي باليني نيز بايد از ابتدا تا انتها در يك قالب كاملا اخلاقي، انجام و هدايت شوند.
نمونهاي از نتايج مميزي هاي باليني انجام شده در يكي از مراكز درماني كشور انگلستان درسال 1999 به شرح زير است:
– در بيماران ترومايي با معرفي پروتكل براي لوله گذاري ناي، 75% افزايش در لوله گذاري مناسب دربيماراني كه GCS كمتر از 8 دارند، ملاحظه شد.
– با بازبيني ترميم فتق ها و انجام روش lichtenstien، 6% كاهش در عود اتفاق افتاد.
– با آموزش دادن به ماماها به منظور بهبود آموزش به مادران در خصوص تغذيه با شير مادر، طي 6 هفته 12% افزايش در تعداد مادراني كه نوزادشان را با شير خود تغذيه مي كردند، اتفاق افتاد.