اشاره: 12 آبان ماه سال جاری مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان بار دیگر و برای چندمین بار، مسئله مهم جوانی جمعیت در کشور را مطرح کردند. ایشان فرمودند: «سیاستی وجود دارد که این نعمت را از ملّت ایران سلب کند؛ نعمت وجود جوانان انبوه و فراوان را. نتیجهی این مسئلهی تحدید نسل، ده سال دیگر، پانزده سال دیگر این خواهد بود که شما دیگر کشور را متراکم از نسل جوان مشاهده نخواهید کرد؛ و اینکه بنده این همه تکرار میکنم، تأکید میکنم، هشدار میدهم، به خاطر این است. بعضی از خطرات و اقدامات خطرناک هست که اثر آن بعد از ده سال، بیست سال ظاهر خواهد شد، آن وقتی که دیگر کاری هم نمیشود کرد. البتّه مسئولین محترم به بنده قول دادهاند که با جدّیّت این مسئله را دنبال کنند، مشکلات را برطرف کنند، که انشاءالله همین کار را هم باید بکنند و خواهند کرد؛ [ما هم] تعقیب میکنیم موضوع را». در این راستا فرصتی پیش آمد که پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد مقاومتی(مقاومتی نیوز) خدمت دکتر خلیل علی محمدزاده پزشک و دانشیار دانشگاه رسیده و برخی سوالات خود را با او در میان بگذارد. کسی که به خاطر فعالیت های آموزشی و پژوهشی و تالیفات در این زمینه، جایزه ملی جمعیت «ایران جوان بمان» را داراست و در کارنامه اش، انتخاب به عنوان استاد نمونه دانشگاه و مسئولیت های گوناگون از جمله معاون مرکز سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت به چشم می خورد.
1) محوري ترين دليل وضعيت جمعيتي فعلي چيست؟ چرا جمعيت كشور به سمت پيري و كاهش حركت ميكند؟
شهرنشيني، سياستهاي تحديد نسل و از همه مهمتر تغيير سبك زندگي، نرخ باروري كل (TFR) را كاهش داده است. همه این عوامل می توانند نسبت به هم ایجاد هم افزایی هم داشته باشند. ميانگين نرخ باروري كل در جهان نزدیک به 2.5 فرزند است ولي اين شاخص براي ايران در حال حاضر 1.8 است. ايران براي از بين بردن شكاف بين TFR و ميزان باروري جانشيني، بايد تولدها را حداقل 15 درصد افزايش دهد. درصد افراد بالاتر از 60 يا 65 سال يا جمعيت سالمندي، نتيجهي افزایش اميد به زندگي، بهتر شدن وضعیت آموزش و مراقبتهاي بهداشتي لازم در كشور است. اما چرا اين درصد براي ايران افزايش يافته و همچنان رو به ازدياد خواهد بود؟ یکی از دلایل مهم آن، میزان پايين تولدها و كاهش جمعيت زير 15 سال در کشور است. به عبارتي درصد جمعيت سالمند بيشتر در كشورها را تنها با تولدهاي بيشتر ميتوان کاهش داد. ايران جزء سه كشور اول جهان است كه به سرعت به سمت سالمندي ميرود.
2) آمار واقعي سقط جنين در كشورمان چقدر است؟ سقط جنين غيرقانوني چه بخشي از اين آمار را تشكيل ميدهد؟
آمار واقعي سقط جنين در كشور را هيچ كس به درستي نميداند که چند صد هزار است . حتي آمار مسئولين وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز تخميني است ولي عجالتاً عرض كنم سقط جنین در کشور به اندازهاي زياد هست كه به عنوان يك معضل اساسي باید به آن پرداخته شود و باید براي آن، يك برنامه راهبردي جامع تدوين كرد و به اجرا و ارزيابي استراتژيك آن نشست. سقط جنين انواع مختلف دارد. سقط جنينهاي خودبخودي، ناخواسته و درماني پروتكلهاي مربوط به خود را دارند و علل و عوامل آنها و تشخيص، درمان و مراقبتهای مربوط به آن ها در این چارچوب ها قابل بررسي، تحليل و انجام است. مراد شما اينجا سقط جنينهاي خودخواسته است كه خارج از عرف، قانون و موازين شرعي رخ می دهد و متاسفانه در جامعه شيوع فراوانی دارد و نظارت چنداني هم از سوي دستگاههاي مرتبط روي آنها نيست.
اغلب این نوع سقط ها توسط افراد غيرپزشك و پزشكنما و با استفاده از امكانات غيرقانوني و در مكانهاي غيراستاندارد به صورت پنهاني و نيمهآشكار انجام ميگيرد و اصولاً مطابق قوانین کشور این افراد بايد تحت پيگرد قانوني قرار گيرند، زیرا این نوع سقط ها در واقع سقط های جنایی هستند. بيهيچ ترديدي آمار سقط هاي خودخواسته بخش قابل توجهي از انواع سقط ها را تشكيل ميدهند. به دست آوردن اطلاعات اين نوع سقط ها در كشورهايي كه سقط غيرقانوني است، مشكل هست. در اين ارتباط با مطالعات مختلف، تخمينها و برآوردهايي با روشهاي آماري انجام ميگيرد كه بايد با مسئولين مربوطهاش در وزارتخانه در اين باره به بحث و گفت و گو بپردازيد.
3) سقط جنين غيرقانوني عمدتاً به چه دلايلي صورت ميگيرد؟ در چه مواردي سقط جنين را ميتوان به صورت قانوني و با دستور پزشك انجام داد؟
اين نوع سقط ها معمولاً به دنبال حاملگيهاي ناخواسته و به علل مختلف فرهنگي، رواني، اقتصادي، اخلاقي، اجتماعي و حتي احساسي رخ ميدهند. گاهي درخواست كنندگان سقط جنين های غيرقانوني ممكن است به دنبال يك بهانه و توجيه هم باشند مثلا بگویند؛ برای سلامت جسمي و روحي شان حاملگي خطرناك است و از اين قبيل موارد، بي شك سقط هاي ناسالم و غيرقانوني يكي از معضلات بهداشتي دنيا به حساب ميآيد. اين نوع از سقط، زنان را در معرض خطرات گوناگون، انواع ناتوانی ها و حتي مرگ قرار ميدهد.
سقط هاي قانوني ميتوانند به دلايل طبي (نجات جان مادر) و يا ناهنجارهاي جنيني انجام شوند. در هر صورت، موضوع بايد توسط 3 پزشك متخصص تشخيص داده و به تائيد پزشك قانوني برسد. اين نوع سقط ها با رضايت آگاهانه و كتبي مادر و در سن بارداري زير 19 هفته در مراكز درماني به صورت آشكار و با صدور مجوز قابل انجام است. میزان این سقط ها بسیار کمتر است.
4) برخي شنيدهها حاكي از انجام عملهاي عقيم سازي به صورت رايگان در برخي نقاط كشور است، آيا صحت دارد؟ نقش وزارت بهداشت در اين حوزه چيست؟
اين سوال را از وزارت مربوطه بايد پرسيد. تا آنجا كه مطلع هستم در بخش دولتي هميشه دستورالعملهايي در اين زمينه وجود داشته است. لكن با ابلاغ سياستهاي جمعيتي و در سالهاي اخير اين مسئله مورد توجه بيشتري قرار گرفته است. انجام روشهاي دائمي جلوگيري از بارداري (وازكتومي و توبكتومي) در افراد منوط به برخورداري از شرايطي است. لکن در گذشته با بی توجهی فراوان به این شرایط، روزگاری نزدیک به یک سوم پیشگیری از بارداری ها در کل کشور در سال از طریق همین روش های جراحی در زنان یا مردان بود. احراز اين شراط در بخش دولتي با كميتههاي مربوطه در دانشگاههاي علوم پزشكي و مراكز جامع سلامت است و روند آن، هم اکنون بسيار محدود شده است. البته لازم است اين شرايط مورد بازنگري و تدوين دوباره قرار گيرد.
آنچه كه در حال حاضر مورد نگراني عميق است عدم توجه به اين شرايط در بخش خصوصي است. متاسفانه هم در مورد سقط و هم در مورد عوارض و عواقب چنين روشهايي، در سطح رسانهها آگاهي بخشي مناسب و چنداني صورت نميگيرد. به نظر بنده عمده ترين نقش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اين است كه نظارت بر دستورالعملهاي خود را در بخش غيردولتي، با جامعيت و دقت بيشتري پي گيري كند و بخش سلامت رسانهها و شبكههاي اجتماعي را با گزارشهاي مفيد در اين زمينهها فعال نمايد. مردم در باره خطرات این اعمال، اطلاعات ناچیزی دارند.
5) پيري جمعيت و كاهش جمعيت چه تاثيري بر آينده اقتصادي كشور خواهد داشت؟
ببينيد ما براي پيشرفت همه جانبه كشور به جوانان نياز داريم. جوان سالم، دانا، توانمند و ماهر براي اجتماع نعمت، ارزش افزوده سرمايه و ذخيره انباشته به حساب ميآيد. از جمله عوارض سوء باروري پائين، نيروي جوان كمتر، سالمندان بيشتر، درآمد بازنشستگي افزون تر، كمبود نيروي كار و صندوقهاي بيمه ورشكسته است. به باروري كمتر از اين منظر هم بايد نگريست كه میزان نوآوري را در جامعه كاهش و ژن نخبگي را تضعيف ميكند. زيرا ابتكار عملها، نوآوريها و خلاقيتها اغلب توسط جوانان صورت ميگيرد، به همين دليل بنگاههاي جديد فن آوري پيشرفته معمولاً به دنبال استخدام چنين جواناني هستند تا ارزش، تنوع و سهم محصولات و خدمات خود را در بازارهاي جهاني كه اکنون دیگر به شدت رقابتي است حفظ نموده و يا ارتقاء دهند. بنابراين آينده مطلوب كشور در همه عرصهها و از جمله حوزه اقتصاد كه ظرفيت عظيمي براي كار و تلاش دارد، به وجود انبوه و متراكم نسل جوان سرشار از نيرو، توان، اميد و انگيزه براي انجام كارها بسته است. بايد جوان را راه حل مشكلات جامعه ديد نه مشكل جامعه، به همين دليل چله دوم انقلاب در ايجاد تمدن نوين اسلامي نيز همچنان به نقش آفريني جوانان مومن، فهيم و انقلابي نياز مبرم دارد.
6) علوم پزشكي در كشورهاي ديگر چگونه به كمك مسله جمعيت ميآيد؟ از نظام سلامت و پزشكي ايران چه انتظاري ميتوان داشت؟
متاسفانه در گذشته و در سی سال اخیر، برنامهها به گونه اي پيش رفته كه تلقي اكثر مردم اين است كه علوم پزشكي با فرزندآوری میانه چندانی ندارد، تا جايي كه خانوادهها به يك يا دو بچه اكتفا کرده اند. در حالي كه علوم پزشكي به تامين، حفظ و ارتقاء سلامت جسمی، رواني، اجتماعي و معنوي جوامع نظر دارد و بايستي از همه ظرفيتهاي خود براي سلامتي و تندرستي خانوادهها با هر تعداد فرزند و با تناسب فرزندان، استفاده نمايد. انتظار از وزارت بهداشت اين است كه در همه زمينهها به وظايف مراقبتي و نظارتي خود به نحو احسن و قاطع عمل نمايد و به ويژه هشدارهاي جمعيتي را بسيار جدي تلقي كند و در فرهنگ سازي جامعه به خصوص در اصلاح سبك باروري و ساير ابعاد سبك زندگي سالم و ارتقاء سطح عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، تحرك درون بخشي و برون بخشي مناسبي را ساماندهي نمايد و شرایطی را فراهم بیاورد که مثل گذشته همه دستگاه های ذیربط را در موضوع کمیت و کیفیت جمعیت درگیر کند. زیرا 75 درصد رسالت وزارت بهداشت در بیرون از آن و در سطح جامعه مشهود است.
باید گفت کاهشی کردن جمعیت یک کشور، مانند دویدن در سرازیری، آسان است ولی افزودن بر جمعیت مثل راه رفتن در سربالایی، مشکل است. به ویژه آنکه در ارتباط با کاهش جمعیت بیش از یک ربع قرن که معادل یک دوره نسلی ست، فرهنگ سازی قوی صورت گرفته است. فرو ریختن بنای این فرهنگ غلط و اصلاح آن قطعا به یک عزم ملی و کوشش هدفمند به ویژه در میان نخبگان نیاز دارد.
7) سن مطلوب براي ازدواج و فرزندآوري چقدر است؟ آيا ميتوان به بهانه مسائل بهداشتي و سلامت، فرزندآوري را محدود نمود؟
هر كار و اقدامي زمان و شرايط مطلوب خاص خود را ميطلبد، ازدواج و فرزندآوريها هم از اين امر مستثني نيست، منتهي اگر كاري در زمان مناسب خود انجام نگرفت، به اين معني نيست كه در ساير زمان ها هم نباید انجام بگيرد. از ديدگاه بنده ازدواج و فرزندآوري با داشتن شرايط لازم، هر چه در سنين پايين تر (پس از 18 سالگي) صورت بگيرد، بهتر است. تعداد فرزندان براي هر خانواده نيز تابع يك سلسله شرايط، پشتيبانيها و توافقهاي زوجين است و شايد در شرايط مطلوب، ميانگين 3 تا 4 فرزند براي جامعه ضرورت داشته باشد. هر چقدر خانواده ها فرهنگ بالا، آرامش بيشتر و آسايش زیادتری در جامعه احساس کنند، گفت و گوها در اين ارتباط اثربخشي بيشتري خواهد داشت و مضرات کم فرزندی در وهله اول برای پدر و مادرها و در مرحله بعدی برای کشور بیشتر روشن خواهد شد.
8) آيا مرخصي زايمان در ايران اجرا ميشود؟ اجراي اين قانون تا چه حد ميتواند مادران را به فرزندآوري ترغيب نمايد؟
يكي از مشكلاتي كه در اغلب اوقات در کشور وجود دارد، اجراي ناقص يا عدم اجراي قوانين بعد از تصويب آن در مراجع ذيصلاح است. اين اشکال بايد رفع شود، البته در تصويب قوانين بايد به همه زواياي موضوع دقت و توجه داشت. در باره سوال شما بعد از افت و خيزهاي فراوان، گفته ميشود قانون جديد مرخصي زايمان براي زنان باردار شاغل كه تصميم به تغذیه کودک با شير خود دارند، در سال 98 اجرايي شده است. اين ادعا را ميتوان پس از گذشت حداقل يك سال از نظر همه بندهاي اين قانون در دستگاههاي مختلف دولتي و نيز بخش خصوصي مورد ارزيابي قرار داد. در اين قانون مرخصی مادر حائز شرایط 9 ماه است و يك مرخصي ده روزه براي پدر نوزاد هم در نظر گرفته شده است.
9) مرخصي زايمان در کشورهای دیگر به چه شکلی است؟
ميزان مرخصي زنان در كشورهاي مختلف از جمله مواردي است كه ميتوان مطالعه تطبيقي كرد و تا حدودي از طريق آن ميشود به اهميتي كه اين كشورها به “ميزان فرزند آوري”، “تحكيم بنيان خانواده”، “تربيت فرزند” و “نقش مادري” ميدهند، پي برد. در بررسيهایی كه بنده داشتم مدت مرخصي زايمان مادران در كشور سوئد 4 سال (16 ماه همراه با حقوق)، در كشور انگليس 62 هفته (39 هفته با حقوق) و در كشور آْلمان 14 هفته با حقوق كامل و 12 تا 14 ماه با 65 درصد حقوق، در كشور فرانسه 16 هفته مرخصي با حقوق و 3 سال مرخصي بدون حقوق ميباشد.
فرانسه، داشتن فرزند بيشتر را با افزايش قابل ملاحظه مزايا براي فرزند سوم تشويق ميكند. در مجارستان مرخصي زايمان 3 سال است كه 2 سال آن با حقوق ميباشد. دولت مجارستان در راستاي سياستهاي تشويقي مكانيسم انتخابات را به گونه اي تنظيم كرده كه زنان داراي فرزند، راي بيشتري دارند. دولت سوئد به ازاي هر كودك متولد شده، تا 16 سالگي به والدين كودك كمك هزينه پرداخت ميكند. در روسيه خانوادهها براي كودك اول و دوم مبلغي هديه ميگيرند ولي مزاياي داشتن كودك سوم و بيشتر بسيار با ارزش است.
10) به عنوان آخرین سوال؛ اخیرا وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته اند و در آن بر دستکاری آمار جمعیتی صحه گذاشته اند. لطفا در این رابطه هم توضیح دهید؟
بله، درست است. در گذشته یک عده ای به برخی پژوهشگرانی که به دنبال تبیین بیانات مقام معظم رهبری بودند، این افترا را می بستند که اینها به مقامات ارشد نظام آمار غلط داده اند و آن ها را نگران جمعیت آینده کشور ساخته اند. که این بزرگان چنین حرفهایی را مطرح می کنند. بنابر این با جعل آمار و پراکندن آن در سطوح جلسات مختلف تصمیم گیری، تلاش داشتند که وضعیت جمعیت کشور را مطلوب یا عادی نشان دهند، تا نگذارند سیاست های کلی جمعیت در کشور پا بگیرد. البته این اقدامات آن ها اگر چه در مرحله تصویب سیاست های کلی ناکام بوده، لکن در مرحله اجرای این سیاست ها متاسفانه موفق بوده است. تا جایی که به رغم ابلاغ سیاست ها در این عرصه برنامه و بودجه خاصی اختصاص نیافته است. اما نامه مهم وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خطاب به مقام معظم رهبری، که در سایر نامه های مرتبط ابعاد مهم دیگری نیز پیدا کرده است، برخی شاخص ها را شفافتر ساخت و به تبیین موضوع جمعیتی کمک شایان توجهی کرد. به عنوان مثال در آن نامه، TFR کشور 1.84 ذکر شده است و این با TFR ادعایی و جعلی 2.1 تفاوت فراوان دارد. این نکته درستی بود که با شهامت عنوان شد و حالا باید به سرعت با اصلاح برخی دستورالعمل ها و تدوین برخی دیگر و سایر اقدامات مناسب و ایجاد زمینه ها، ارتقای میزان باروری کل بیش از حد جایگزینی برای برخورداری از جمعیتی جوان، پویا و بالنده با برنامه ریزی متوازن پیگیری شود.
با تشکر از شما و پاسخ هایی دقیقی که به سوالات ما داشتید.
بنده هم از شما به خاطر توجهی که به تبیین رهنمودهای جمعیتی مقام معظم رهبری و این موضوعات دارید، سپاسگزارم.
1 دی ماه 1398
شناسه خبر: ۱۰۴۹۲۲۰۱ دی ۱۳۹۸ – ۱۵:۳۰دسته : فرهنگ و گفتمان, گفتگو
دکتر علی محمد زاده پزشک و فعال حوزه جمعیت ضمن اشاره به پایین بودن نرخ باروری در کشور گفت: افزایش ۱۵ درصدی میزان تولد یکی از اقداماتی است که باید برای بهبود نرخ باروری در دستورکار قرار بگیرد و جلوگیری از سقط جنین غیرقانونی در این زمینه الزامی است. سقط جنین خودبخودی، ناخواسته و درمانی به صورت قانونی و با رعایت پروتکل های لازم و با نظارت پزشکان متخصص انجام میشود؛ اما سقط جنین خودخواسته که به صورت غیرقانونی و در مراکز غیراستاندارد و توسط افراد غیرمتخصص انجام می شود، خطرات متعددی برای مادران در پی دارد.
دکتر خلیل علی محمدزاده پزشک، دانشیار دانشگاه و فعال حوزه جمعیت، در گفتگو با مقاومتی نیوز به تبیین علل کاهش نرخ باروری پرداخت. وی گفت: شهرنشینی، سیاستهای تحدید نسل و از همه مهم تر تغییر سبک زندگی، نرخ باروری کل (TFR) را کاهش داده است.
افزایش ۱۵ درصدی میزان تولد در کشور لازمه بهبود نرخ باروری
وی ادامه داد: میانگین نرخ باروری در جهان نزدیک به ۲٫۵ فرزند است اما این شاخص برای ایران در حال حاضر ۱٫۸ است. ایران برای از بین بردن شکاف بین نرخ باروری و میزان باروری حد جانشینی، باید تولدها را حداقل ۱۵ درصد افزایش دهد.
این کارشناس جمعیت افزود: افزایش سهم سالمندان از جمعیت کشور را نتیجه افزایش امید به زندگی، بهتر شدن وضعیت آموزش و مراقبتهای بهداشتی لازم، میزان پایین تولدها و کاهش جمعیت زیر ۱۵ سال در کشور دانست و گفت: درصد جمعیت سالمند بیشتر در کشورها را تنها با تولدهای بیشتر میتوان کاهش داد. ایران جزء سه کشور اول جهان است که به سرعت به سمت پیری جمعیت میرود.
«سقط جنین غیرقانونی» یکی از معضلات بهداشتی در ایران و جهان
محمدزاده با اشاره به عدم وجود آمار دقیق از سقط جنین تصریح کرد: سقط جنین در کشور به اندازهای زیاد است که باید به عنوان یک معضل اساسی به آن پرداخته شود و تدوین یک برنامه جامع در این زمینه و اجرا و ارزیابی استراتژیک آن ضروری است.
وی افزود: سقط جنین انواع مختلفی دارد. سقط جنینهای خودبخودی، ناخواسته و درمانی، پروتکلهای مربوط به خود را دارند و علل و عوامل آنها و تشخیص، درمان و مراقبتهای مربوط به آن ها در این چارچوب ها قابل بررسی، تحلیل و انجام است. اما سقط جنینهای خودخواسته خارج از عرف، قانون و موازین شرعی رخ می دهد و در جامعه شیوع فراوانی دارد، اما نظارت موثری نیز از سوی دستگاههای مرتبط بر آن ها انجام نمی شود.
این کارشناس جمعیت ادامه داد: اغلب سقط جنین های خودخواسته توسط افراد غیرمتخصص، در مکان های غیراستاندارد و به صورت نیمه پنهانی انجام می شود. مطابق قوانین کشور، عاملان این کار باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. بی شک سقط های ناسالم و غیرقانونی یکی از معضلات بهداشتی دنیا به حساب میآید. این نوع از سقط جنین، زنان را در معرض خطرات گوناگون، انواع ناتوانی ها و حتی مرگ قرار میدهد.
شرایط انجام سقط جنین به صورت قانونی
محمدزاده در پایان با اشاره به اینکه سقط جنین قانونی میتواند به دلایل طبی (نجات جان مادر) و یا ناهنجاری های جنینی انجام شود، گفت: در هر صورت، موضوع باید توسط ۳ پزشک متخصص تشخیص داده شود و در نهایت به تایید پزشک قانونی برسد. این نوع سقط ها با رضایت آگاهانه و کتبی مادر و در سن بارداری زیر ۱۹ هفته در مراکز درمانی به صورت آشکار و با صدور مجوز قابل انجام است. میزان این سقط ها نسبت به موارد غیرقانونی بسیار کمتر است.