Health Promoting Hospitals، مدلی توسعه یافته از بیمارستان های مدرن می باشند. این بیمارستان ها با ترمیم ساختارهای سازمانی و فرهنگی در پی پاسخگویی مطلوب به نیازهای جامعه هستند. در این مدل، بیمارستان تنها یک محل تشخیصی و درمانی نیست، بلکه محلی برای پیشگیری از بیماری ها و ارائه خدمات مشاوره و آموزش برای بیماران و کارکنان، مردم و جامعه می باشد. پرداختن به سیاست ها و استراتژی های ارتقای سلامت مرتبط با جامعه، مزایای رقابتی اینگونه بیمارستان ها را افزایش می دهد. رسالت HPH تغییر نگرش درمان محور به نگرش سلامت محور می باشد. در این بیمارستان ها ضمن ارتقاء کیفیت و شفافیت در عملکرد مالی، فرایندها و ساختار نیز به شکل مناسبی تغییر می یابند.
HPH تعریف جدیدی از ارتقای خدمات سلامت در بیمارستان های امروزی ست. لزوم این تعریف به این مسئله مهم بر می گردد که بیمارستان های سنتی که تنها به پیشگیری نوع دوم و سوم می پردازند، نتوانسته اند نقش خود را در تامین سلامت مردم و جامعه به نحو موثری انجام دهند. حتی در مواردی میزان مرگ و میر ها با وجود بیمارستان ها در جامعه افزایش یافته است، زیرا اصل کاهش در مرگ و میرها و افزایش امید به زندگی اغلب به عوامل اجتماعی – فرهنگی و بهبود سطح آموزش و بهداشت مربوط می شود. تاکید بر این مدل از بیمارستان ها در کشور ما که پیشگیری نوع اول و ارتقاء سلامت به نظام شبکه بهداشتی سپرده شده و در سطوح محیطی ساختار یافته، حائز اهمیت است، تا از این طریق، برنامه مشخص و مفیدی برای ارتقاء خدمات سلامت در بیمارستان ها تعبیه گردد.
بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت برای اولین بار در اجلاس جهانی ارتقاء سلامت در سال ۱۹۸۶ و توسط اداره منطقه اروپایی سازمان بهداشت جهانی مطرح شد. پس از آن نخستین مشاوره بین المللی در سال ۱۹۸۸ آغاز گردید. در سال بعد، این مدل به نام «سلامت و بیمارستان» در بیمارستان رادولف اشتیفتونگ در وین اتریش به صورت مشاوره ای شروع به کار نمود، که اینک بهترین بستر برای ارائه خدمات پیشگیری و ارتقاء سلامت (Health Promotion)، این بیمارستان ها می باشند. از سال ۱۳۹۳ به مدت ۴ سال و در ۲۰ بیمارستان همکار از ۱۱ کشور اروپایی، این مدل مورد آزمایش و پایش دقیق قرار گرفت و سرانجام وارد فاز توسعه ای شد و به دنبال آن شبکههای ملی و منطقهای ایجاد شدند و از آن زمان به بعد شبکههای ملی و منطقهای نقش مهمی در تقویت همکاری و تبادل تجربیات بین بیمارستانهای یک منطقه یا کشور ایفا میکنند. در حال حاضر شبکه بین المللی HPH بیش از ۷۰۰ عضو در سراسر جهان است. این شبکه با هدف بازآموزی موسسات درمانی و بهداشتی برای ادغام ارتقای بهداشت و آموزش، پیشگیری از بیماری و خدمات توانبخشی در تعداد زیادی از بیماران مزمن آغاز شد. از سال ۲۰۰۹ بیمارستان هایی در استرالیا، اتریش، بلژیک، برزیل، بلغارستان، کانادا، جمهوری چک، دانمارک، انگلستان، استونی، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، کره، لتونی، لیتوانی، ایرلند شمالی، نروژ، لهستان، روسیه، اسکاتلند، صربستان، سنگاپور، اسلواکی، اسلوونی، اسپانیا، سوئد، سوئیس، تایوان، و ایالات متحده آمریکا، به این جنبش جهانی پیوسته اند.
در ابتدای اجرای این پروژه بیمارستان ها بر مداخلات آموزش سلامت به بیماران و به میزان کمتری به کارکنان سلامتی متمرکز می شدند. در حالی که اکنون، تمرکز بیمارستانهای ارتقاء دهنده سلامت به موضوعات سازمانی و اجتماعی مانند تحول در فرهنگ سازمانی و نیز مسائل محیطی گسترش یافته است. این دیدگاه مبتنی بر توجه بیشتر بیمارستان ها به نیازهای مردم است؛ یعنی علاوه بر معیارهای فیزیولوژیک یا ارگانها، باید به تاثیرات پایدار و بلندمدت سلامت توجه شود. هم اکنون فلسفه این مدل از بیمارستان ها، بر پایه شواهد و روشهای محکمی است که بر حسب آن ارتقای سلامت به عنوان هسته اصلی در سازمان به حساب می آید. در این نظریه که اکنون به صورت یک مدل عملیاتی درآمده است، پذیرفته شده که راهبردها و راهکارهای ارائه کیفیت که بیشتر در بخش های بالینی بکار میروند، در مورد ارتقای سلامت نیز به کار گرفته شوند.
در بیانیه های مختلف سازمان بهداشت جهانی، ارتقاء سلامت مفهومی جامع و گسترده است، تا جایی که این واژه همه ی متن زندگی و لحظه لحظه های آن را در برمی گیرد. در منشور اوتاوای این سازمان، این واژه به عنوان روندی برای توانمندسازی افراد برای افزایش کنترل و بهبود سلامتی تعریف گردیده است. به عبارتی یک فرد یا گروه برای دستیابی به سلامت کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی باید توانایی شناسایی و درک آروزها و ارضای نیازها و تغییر و تعامل با محیط را داشته باشد. بنابراین سلامت به عنوان منبع زندگی روزمره درنظر گرفته می شود(نه به عنوان هدف زندگی). از این منظر سلامت مفهومی مثبت است که بر منابع اجتماعی و فردی همانند ظرفیت های فیزیکی تاکید می ورزد. لذا ارتقای سلامت فقط مسئولیت بخش سلامت نیست و شیوه زندگی سالم در همه ابعاد زندگی را تعقیب می کند. هم اکنون از طریق این بیمارستان ها تلاش در ترویج شیوه های مراقبت های بهداشتی سبز و سازگار با محیط زیست به رسمیت شناخته شده است.
در منشور اوتاوا چند حیطه فعالیتی به عنوان ابزارهای ارتقای سلامت مطرح شده است:
۱)ایجاد سیاست جامعه سالم: ارتقای سلامت پا را به فراتر از مراقبت های سلامتی می گذارد. این امر سلامت را وارد حیطه سیاستمداران نموده (در تمام بخش ها و تمام سطوح) و آنها را از نتایج سلامتی تصمیمات شان آگاه می نماید و آنها را در جهت قبول مسئولیت شان در سلامت جهت دهی می کند. سیاست ارتقای سلامت، موضوعات گوناگون ولی مکمل یکدیگر مانند وضع قانون، معیارهای مالی، مالیات و تغییرات سازمانی را با یکدیگر ادغام مینماید. سیاست ارتقای سلامت، نیازمند شناسایی موانع پذیرش سیاست جامعه سالم در نواحی ناسالم و اتخاذ راه هایی برای رفع این موانع است.
۲)ایجاد محیط های حمایتی سالم: جوامع ما پیچیده و به هم وابسته می باشند. سلامت نمی تواند از دیگر اهداف جدا باشد. ارتباط تنگاتنگ بین مردم و محیط اطراف شان، پایه رویکرد اجتماعی- اکولوژیکی به سلامت را تشکیل می دهد، بنابر این در هر راهبرد ارتقای سلامت باید به حفظ و نگهداری از محیط زیست و منابع طبیعی توجه داشت.
۳)افزایش توانایی عملکرد جامعه برای سلامت: توسعه جامعه برپایه منابع انسانی و مادی موجود در جامعه بنا نهاده شده است تا به تقویت خودیاری و حمایت اجتماعی و تدوین سیستم های قابل انعطاف، تقویت مشارکت عمومی و هدایت مسایل سلامتی بپردازد. این امر مهم، نیازمند دستیابی کامل و مداوم به اطلاعات و فرصتهای یادگیری سلامت و حمایتهای مالی است.
۴)توسعه مهارتهای فردی: ایجاد توانایی لازم برای افراد در طول زندگی، آماده سازی برای تمام مراحل آن و سازگاری با بیماری های مزمن و آسیب ها امری ضروری است. این امر را باید با ایجاد امکانات در مدارس، منازل، محلهای کار و جامعه امکانپذیر نمود.
۵)بازآموزی خدمات سلامتی: نقش بخش سلامت علاوه بر مسئولیت آن در تامین خدمات بالینی و درمانی باید در راستای ارتقای سلامت باشد. خدمات سلامتی باید طیف وسیعی از ضرورت ها را با توجه به نیازهای فرهنگی جامعه شامل شود. این ضرورت ها باید بین بخش سلامتی و اجزای وسیع تر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیط فیزیکی راهی باز نماید. همچنین بازآموزی خدمات سلامتی، نیازمند توجه بیشتر به پژوهش های مربوط به حوزه سلامتی و نیز تغییرات آموزش حرفهای را می طلبد. برای این منظور ۴۰ تا ۷۰ درصد بودجه سلامت، در اختیار بیمارستان ها قرار می گیرد، تا با استفاده از قابلیت های خود و با ایجادساختاری مناسب، نقش کیفی خود را در ارتقای سلامت مدیریت نماید.
۶)حرکت به سوی آینده: سلامت توسط افراد در محیط زندگی روزانه شان ایجاد می شود. سلامت توسط مراقبت از دیگران و خود فرد، توسط توانایی تصمیم گیری و داشتن کنترل بر شرایط زندگی فردی و با توجه به اینکه جامعه ای که یک نفر در آن زندگی می کند، شرایطی را ایجاد می کند که امکان دستیابی به سلامت را برای تمام اعضای آن جامعه ضمانت می نماید، فراهم می شود. افرادی که در توسعه استراتژی های ارتقای سلامت دخیل هستند باید این نکته را همواره به عنوان یک رهنمود در نظر بگیرند که مردان و زنان در هر مرحله از برنامه ریزی، به کارگیری و ارزیابی فعالیت های ارتقای سلامت باید سهم lمشخص خود را ایفا نمایند.
طبق چارچوب راهبردی سلامت برای همه، منشور ارتقای سلامت اتاوا، منشور اصلاح مراقبت های سلامتی Ljubljana و اعلامیه بیمارستان های ارتقا دهنده سلامت بوداپست، یک بیمارستان ارتقا دهنده سلامت باید:
– به ارتقای عزت نفس، حقوق انسانی و اخلاق حرفه ای بپردازد (با توجه به تفاوت های موجود در نیازها، ارزش ها و فرهنگ های گوناگون جمعیتی)
– نسبت به ارتقای کیفیت سلامت بیماران، کارکنان و خانواده های شان، حفظ محیط زیست و آگاهی از ظرفیت های تبدیل شدن به یک سازمان آموزشی آگاه باشد.
– به سلامت با رویکردی سیستمی و کل نگر توجه داشته باشد و تنها خدمات تشخیصی و درمانی مدنظر نباشد.
– بیمارستان به مرکزی برای تامین سلامت افراد تبدیل شود که به بهترین شکل ممکن به بیماران و خانواده های شان توجه نشان دهد و روند بهبودی و توانمندسازی بیماران را تسهیل بخشد.
– از منابع به طور موثر و مقرون به صرفه استفاده نماید و منابع را درجهت ارتقای سلامت اختصاص دهد.
– تا حد امکان ارتباط نزدیکی با دیگر سطوح سیستم مراقبت های سلامتی و جامعه برقرار نماید.
ملاحظات بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت
۱- توجه به دستاوردها: مانند پیامدهای بالینی، کیفیت زندگی، رضایت بیمار، حقوق بیمار و ….
۲- تعبیه ساختارها، اصلاح روندها و فرایندها با ایجاد این دستاوردها
۳- اجرای استانداردهایی مانند ارزیابی بیمار، سیاست مدیریت، اطلاعات بیمار و مداخلات مربوطه، ترویج یک محیط کاری سالم و همکاری و مشارکت مداوم.
۴- بهبود سلامت، توانمندسازی شهروندان فعال، حفاظت از محیط زیست، توسعه ظرفیت بهداشت عمومی و مدرن سازی سیستم های مراقبت های بهداشتی، به عنوان مولفه های ارتقاء سلامت در رسالت بیمارستان نام برده شود.
۵- بیمارستان باید دارای برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک باشد.
۶- ارتقاء سلامت باید در همه ساختارها سطح مشخص و قابل اجرایی داشته باشد.
۷- حاکمیت بالینی، اعتباربخشی و سایر دستورالعمل های کیفیت و تحول سازمانی باید به عنوان مکمل و پشتیبان، در برنامه ارتقاء سلامت ادغام شود.
۸- ایجاد جو سازمانی مثبت و زمینه های فرهنگی، فنی، آموزشی و اجتماعی لازم در جهت تحقق اهداف
۹- توجه و تاکید بر ذی نفعان داخلی و خارجی و برآورد نیازها، توقعات و انتظارت و بهره گیری از آنان برای ارتقاء سلامت مردم و جامعه
۱۰- بیمارستان های ارتقاء دهنده سلامت باید عملکرد مبتنی بر هدف پیدا کند.
۱۱- بیمارستان باید تبدیل به سازمان یادگیرنده شود.
-نادیده گرفته شدن ارتقاء سلامت در مراکز درمانی: اگرچه بیشتر پرسنل مدیریتی و کارکنان پیشنهاد می کنند که ضروری است بخشی از خدمات ارتقای سلامت در مراکز درمانی ارائه شود، اما هنگام برنامه ریزی فعالیت های روزانه، این امر نادیده گرفته می شود.
– دیدارلو علیرضا، شجاعی زاده داوود و احمدی بتول. ارتقای سلامت در بیمارستان ها، چالش های پیش روی سلامت کشور. کار سالم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۳۸۷٫
– سایت انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت ایران، شعبه شمالغرب، تاریخ دسترسی: ۱۰ آبان ماه ۱۳۹۴٫
انتشار یافته در شماره پاییز ۱۳۹۴، فصلنامه تخصصی اعتباربخشی سلامت