سخنراني دكتر خليل عليمحمدزاده
“همايش مهارتهاي سبك زندگي”
مركز تحقيقات سبك زندگي، 19 آبان 1394
دانشگاه علوم پزشكي آزاد اسلامي واحد تهران
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض سلام دارم و تشكر از حوصلهاي كه به خرج داديد. به آقاي دكتر مقدم نيا دست مريزاد عرض ميكنم، رياست محترم مركز تحقيقات سبك زندگي كه زحمت تشكيل اين جلسه را كشيدهاند. همچنين سركار خانم دكتر اسلامي كه تلاشهاي شايستهاي دارند. به نوبهي خودم از سخنان مهمان عاليقدر آقاي دكتر محسن ميرابي استفاده كردم. همچنين بحثهايي كه آقاي دكتر افتخار اردبيلي ايراد نمودند. برداشت بنده اين است كه سبك زندگي در همهي لحظات زندگي تاثيرگذار است. هم متن زندگي و هم حتي حواشي زندگي را سبك زندگي ميسازد.
به همين دليل پرداختن به سبك زندگي بسيار مهم است. سالمسازي اين سبك، ايرانيسازي اين سبك و اسلاميسازي اين سبك به ويژه در عصر كنوني امري لازم و ضروري است. ما از رهگذر اين همايشها بايد رغبت پيدا كنيم و انگيزه در خود ايجاد كنيم، تا سبك زندگيمان را مرور كنيم. به اين معني كه اگر برخي عادات مان نادرست است، آنها را درست كنيم. اگر بخشي از عادات مان درست است، بر آنها اصرار و پافشاري كنيم. يعني شغلمان را، خانهمان را، اجتماعمان را، تحصيلمان را، خانوادهمان را و هر آن چيزي كه در اختيار داريم؛ زمان را، جواني را، فرصتها را، قوتها را، مقابله با ضعفها و تهديدها را، همه را براساس سبك درست مديريت كنيم. مثلاً اگر كسي هستيم كه به نظم اهميت نميدهيم. صبح كه بيدار ميشويم، تختخواب خود را مرتب نميكنيم، حالا با شركت در اين همايش از فردا آدم ديگري بشويم. خود را متعهد بدانيم كه پس از بيدار شدن از خواب تختخواب خود را مرتب كنيم. از همين يك كار ساده و كوچك نتيجه خواهيم گرفت. هم در طول روز و هم عصر يا شب كه به خانه ميآئيم، از ديدن تختخواب مرتب خود، حس خوبي خواهيم داشت. انرژي براي كارهاي ديگرمان خواهيم گرفت.
اگر در زندگي عادي خودمان، هر چيزي را سرجايش نميگذاريم، مثلاً كتاب را ميخوانيم و به قفسه كتاب برنميگردانيم، لباس جديد ميپوشيم، ولي لباس قبلي را در جاي خودش قرار نميدهيم و همينطور بقيه چيزها. يا داخل كيفمان همه چيز درهم و بهم ريخته است. در اين امور سازماندهي داشته باشيم. اگر خود را به اين كارها عادت دهيم. يعني عادت كنيم كه هر چيزي را در جاي خود قرار دهيم. تاثيرات اين كارها را خواهيم ديد. يكي از چيزهايي كه ما را از برنامههاي خودمان بازميدارد، اين است كه صبح زود به جاي اينكه برنامه آن روز را يا روزهاي آتي را مرور كنيم، تازه توان، وقت، انرژي و ذهنمان معطوف به انجام كارهاي روز قبل باشد. مثلاً مجله و روزنامههايي كه روز قبل خواندهايم، هنوز جمع نكردهايم. ظرفهاي ديشب را هنوز نشستهايم، لباسهايي كه امروز بايد بپوشيم، از قبل آماده نكردهايم. وقتي ما يك يا چند روز از برنامه عقب هستيم، يعني براي امروز و فردايمان برنامه نداريم. صبح زود بلند شديم بجاي اينكه وقت مان را صرف ورزش، خانواده و خوردن يك صبحانهي خوب دسته جمعي بكنيم، تازه بايد صرف انجام كارهاي به جا مانده از روز قبل كنيم. عادتهاي بد كه مي گويم، اينها هستند. يك سبك زندگي خوب بايد اين عادتهاي بد را از ما بگيرد. به ظاهر ساده و پيش پا افتادهاند، ولي دقت در اينها، ديدمان را به خودمان، اطرافمان و زندگيمان تغيير خواهد داد.
حكايت سنگريزه است. ريز و ناچيز است ولي اگر داخل جورابمان و كفشمان برود، ما را از راه رفتن باز خواهد داشت. ما حتماً بايد بايستيم، جوراب يا كفشمان را درآوريم و آن سنگريزه را از خود جدا كنيم. بنده يادم هست، 28 سال پيش كه ميخواستم در كنكور شركت كنم، قبل از اينكه براي كنكور پزشكي برنامهريزي كنم، يك ماه براي اين گذاشتم كه دو تا دندانم كه آسيب داشت را ترميم كنم، چون به تجربه ميديدم كه همين دو تا دندان كه گاهي درد ميكنند، در حين مطالعه بخشي از وقت مرا ميگيرند و انرژيم هدر ميرود.
در زندگي امروزي همه ما ورزش، تحرك و تفريحات سالم كم شده است. اينترنت، وايبر، واتسآپ، تلگرام و ابزارهايي از اين قبيل حتي با وجود بودن در ميان خانواده و اجتماع، ما را دچار تنهايي كرده، عادت به اين ابزارها نشاط و تحرك را از ما ميگيرد. و شما ميدانيد كم تحركي زمينهساز بيماريهاي قلبي – عروقي و ديابت است.
ما براي انجام برنامههاي روزانه خود به روحيه، شادابي و آرامش نياز داريم، تمرينات ورزشي يكي از اين برنامههاست. اگر در سبك زندگي خودمان ورزش نباشد، تمرينات ورزشي نباشد، خستگي، كم طاقتي و افسردگي به سراغمان خواهد آمد. يك زماني در خانهها تنها چيزي كه تحرك را از ما ميگرفت، كنترل تلويزيون براي عوض كردن كانالها بود ولي الان اين وسايل زياد شده، غالب اين وسايل هم براي خانمها اختراع شده است! در حال حاضر در كشور ما بيش از 50 درصد افراد به ويژه خانمها با چاقي مواجهند، 20 درصد مردم از فشار خون رنج ميبرند، 30 درصد چربي بالا دارند. بيش از 23 درصد فرمودند، افسردگي در مردم هست. اغلب اينها ريشه در سبك زندگي دارد. اگر سبك زندگيمان را عوض كنيم، اين بيماريها و به دنبال آن ميزان مرگ و ميرها كاهش خواهد يافت. اينكه فعاليت فيزيكيمان روز به روز كمتر ميشود، اينكه فستفودها جاي رژيم غذايي مناسب را گرفتهاند، اينكه براي پاكيزه نگه داشتن هوا كمتر تلاش ميكنيم، اينكه به سالمسازي محيط زيستمان بياعتناييهايي صورت ميگيرد، اينكه ناآرامي و ناامني در زندگيمان بيشتر شده، همه اينها عادات بد ما هستند. بدعادتيهايمان را بايد با عادات خوب جايگزين كنيم.
امروزه تاكيد سازمان بهداشت جهاني بر فعاليتهايي متمركز است كه شيوه زندگي افراد را اصلاح كند. مثلاً توصيه شده: اگر در آپارتمان زندگي ميكنيم تا طبقه اول از پله برويم و سپس از آسانسور استفاده كنيم. يا اگر از محلهمان خريد ميكنيم، مثلاً نون ميخريم، گوجهفرنگي ميخريم، حتيالامكان از خودرو استفاده نكنيم. بهتر است آخر هفته با خانواده به فضاي سبز و پيادهروي برويم. در بعضي كشورها، سرويسهاي حمل و نقل ادارات، كاركنان را يك كيلومتر پائينتر از اداره پياده ميكنند. محور توسعه و پيشرفت هر كشوري، انسان سالم، دانا و تواناست يعني انساني كه اول سلامت جسمي، روحي، معنوي و اجتماعي دارد و سپس انساني كه داراي دانش، بينش و معرفت است و انساني كه داراي تخصص و مهارت در انجام كارهاست.
امروزه سازمان بهداشت جهاني محيط هاي ارتقاء دهنده سلامت را مطرح ميكند. مثل مدارس ارتقاءدهنده سلامت، كارخانههاي ارتقاء دهنده سلامت، بيمارستانهاي ارتقاء دهنده سلامت (Health Promoting Hospital). يعني بيمارستانهاي امروزي فقط كارشان، ديگر تشخيص و درمان نباشد بلكه در آموزش، بهداشت و ارائه خدمات مراقبتهاي بهداشتي و پيشگيري از بيماريها كار كنند. يعني بيمارستانها هم بايد سازمان و سبك كارشان را تغيير دهند، چرا؟ براي اينكه مهمترين هدف، افزايش كيفيت روزهاي زندگي است. افزايش تختهاي بستري و بالا بردن ضريب اشغال تخت فقط در حد نياز قابل قبول است. هنر اين است كه ما بگوئيم با آموزش و تغيير سبك زندگي و مهارت افزايي درصدي را از بستري شدن نجات داديم. نگذاشتيم كه كار به جراحي بكشد، نه اينكه مرتب ببينيم كه مثلاً تعداد بيماران بستري شدهمان هر سال چند درصد افزايش دارد. هدف اين است كه آدمهاي سالم، چرخهاي توسعه علمي، فرهنگي و اقتصادي كشور را بچرخانند. نه اينكه آنقدر مريض توليد شود كه صرفا اقتصاد بيمارستان بچرخد؟!
يكي از وظايف اين بيمارستانها، اين است كه در عوامل اجتماعي موثر و تعيين كننده در سلامت كار كنند و از اين طريق سلامت بيماران، كاركنان و جامعه را ارتقاء دهند. حتي پيشنهاد شده كه بيمارستانها براي اين كارها، ساختار و سازمان خود را تغيير دهند. در اين بيمارستانها مراقبتهاي سبز سازگار با محيط زيست مطرح ميشود. سبك زندگي در طب ايراني و اسلامي ما از گذشته، در پيشگيري و درمان بيماريها مسئله مهمي بوده و مورد توجه بوده و هم اكنون ميبينيم در همه كشورها و به ويژه سازمان بهداشت جهاني به سبك زندگي توجه ويژهاي مبذول ميكنند. از سال 1986 بيمارستانهاي ارتقاءدهنده سلامت مطرح شده و حالا شبكه ملي، منطقهاي و جهاني آن شكل گرفته و تثبيت شده است. در حال حاضر سلامت در دنياي پيشرفته به اين مسير هدايت شده است. پس سبک زندگی در پیشگیری و درمان بیماری ها و افزایش توانمندی افراد جامعه نقش های مهمی ایفا می کند.
عرايضم طولاني شد، جمع بندي كنم: تغيير در سبك زندگي و اصلاح عادتهاي بد و روي آوردن به عادتهاي خوب مثل ورزش، رژيم غذايي مناسب، نظم در زندگي، داشتن برنامه، پشتكار و تحمل و نيز مثبت انديشي، خوشرويي و صدها مورد اثرگذار ديگر در زندگي و اجتناب از دهها مورد تهديدزا و خطرآفرين باعث خواهد شد كه ما زندگي بهتر، كيفيتر، كارآمدتر، اثربخشتر و بهرهورتري داشته باشيم. همهي شما را به خداي مهربان ميسپارم.