به گزارش جهان، همشهری در ویژه نامه نوروزی خود مینویسد؛ هوای تهران در چند ماه اخیر آنقدر آلوده بود که وقتی به وزیر بهداشت می گویم : آقای وزیر، اتاق شما عجب چشم انداز خوبی دارد می گوید: بله، همین طور است اما من به جای آن که از این چشم انداز لذت ببرم، غصه می خورم چون آلودگی هوا را بهتر و بیشتر از بقیه می بینم.
دکتر حسن قاضی زاده هاشمی، چشم پزشکی است که توانسته چشم های آسیب دیده و بی فروغ بسیاری از مردم را با تبحری خاص، درمان کند اما آیا او می تواند نگاه مسولان را نسبت به سلامت تغییر دهد و اصلاح کند تا چشمان آن ها هم دقیق تر، مشکلات مردم را در حوزه سلامت ببیند؟
با وزیر بهداشت در اتاق کارش در طبقه شانزدهم ساختمان مرکزی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در شهرک غرب، به گفت و گو نشستیم؛ گفت وگویی که شاید متفاوت باشد.
جنابعالی در دوره نوجوانی قرآن را نزد مرحوم حاج شیخ حسین مطهری آموختید، از آن موقع برای ما بگویید.
من آن موقع نوجوان نبودم؛ بچه بودم. قبل از دبستان بود. خانه ما با منزل مرحوم حاج شیخ حسین مطهری، پدر شهید مرتضی مطهری، ۳ خانه فاصله داشت. پدر من هم با آقای مطهری خیلی صمیمی و مأیوس بودند . بنابراین قرآن را از ایشان آموختم.
در دوران دفاع مقدس در چه عملیات هایی حضور داشتید؟
در چندین عملیات حضور داشتم. من از روز چهارم جنگ تا پایان دفاع مقدس در جبهه بودم. تا پایان جنگ، در قالب تیم های اضطراری می رفتم و لی تا سال ۶۲، حضور در جبهه جنگ، داوطلبانه و غیر پزشکی بود.
فرمودید از روز چهارم جنگ در جبهه حضور داشتید، ۳ روز قبل از آن کجا بودید؟ در راه بودید؟
( باخنده) بله ۳ روز اول جنگ هم جریان جالب و با مزه ای دارد. بچه های متقاضی را جمع کردیم و قرار شد یک عده ای بروند و یک عده ای بمانند دمکراتیک عمل می کردیم. قرعه کشی کردیم و اسم خودم را از داخل قرعه ها درآوردم. آن زمان یکی از دوستان را فرستاه بودم تا از بهمن شیر امکانات بیاورد. از آن جا به من زنگ زد و اطلاع داد که جنگ شده و بنابراین، من نخستین کسی بودم که در کل خراسان که با خبر شدم جنگ اتفاق افتاده است.
برای شما کدام عملیات خاطره انگیزتر است؟
من در عملیات مختلفی حضور داشتم اما محاصره سوسنگرد( محاصره دوم سوسنگرد) را هیچگاه فراموش نخواهم کرد. داستان شهید حسین علم الهدی، شهدای هویزه و اتفاق هایی که افتاد را حتما شینده اید. محاصره ای که برای همیشه در تاریخ جنگ ماندگار شد و از دل آن شهدای هویزه به یادگار و در خاطره ها و یادها ماندند. سوسنگرد، مسجد سوسنگرد، بستان و تنگه چزابه قطعات زیبایی از دوران دفاع مقدس هستند که طی آن انسان های بزرگی هم به شهادت رسیدند و هم به تعالی رسیدند. حدود ۸ ماه در سوسنگرد بودم.
کدام یک ا زهمرزمان شهیدتان را بیشتر یاد می کنید؟
همه آن ها را، زیاد هستند. همه آن ها خوب بودند اما شهیدان تقی رضوی، محمد طرح چی، صیاد شیرازی، حسین ناجیان، هاشم ساجدی، مهدی میرزایی و محمد فاضل را بیشتر از بقیه یاد می کنم.
از برادر شهیدتان کمتر صحبت کردید. هنگام شهادت چند سال داشتند؟
خیلی از خانواده های ایرانی شهید دادند، برادر من هم شهید شد. هنگام شهادت ۳۲ سال داشت. پزشک بود و از من هم سه سال کوچک تر.
جنابعالی، از طراحان مهندسی رزمی جهاد سازندگی بودید، از جهاد سازندگی بگویید و کارهایی که در آن زمان انجام می دادید.
انقلاب که شد دانشجویان ۲ گروه شدند؛ یک گروه جهادسازندگی را تشکیل دادند و عده دیگر که پرشورتر بودند سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب اسلامی را ایجاد کردند. من هم سراغ جهاد سازندگی و به روستاها رفتم. از درو کردن علف و گندم تا ساخت جاده و حمام و پل و این چیزها.
یکی دو سال بودم تا اینکه دانشگاه ها باز شد والبته جنگ هم همزمان شروع شد که رفتیم جبهه. یک بخش جنگ ارتش بود ومی دنید که رئیس جمهور آن زمان می خواست کلاسیک با دشمن مقابله کند در حالی که آن ارتش توان مقابله با یک دنیا را نداشت. بنابراین، مردم در قالب بسیج به میدان آمدندومهندسی آن هم یک مهندسی خاصی شد که مهندسی رزمی آن را هم جهاد سازندگی به عهده گرفت.
شنیدم پروژه نوآوران سلامت و رسیدگی به مردم مناطق محروم ادامه همان فعالیت های جهاد سازندگی شماست. همینطور است؟
بله، اگر منظور شما خیریه نوآوران باشد که ادامه همان کارهایی است که از قبل در قالب مهندسی رزمی جهاد سازندگی وجود داشته و سال هاست که شروع شده و همچنان ادامه خواهد شد.
مشکلات حوزه سلامت هم نیاز به مهندسی دارد ؛ نوعی مهندسی که نابسامانی های این حوزه را بسامان کند. با توجه به کمبود بودجه که همواره از آن سخن می گویید، قرار است چه کارهایی انجام شود و چگونه؟
کارها را شورع کردیم اما ۲ سال دیگر معلوم می شود که ما می توانیم نابسامنی های این بخش را سامان دهیم یا نه؟ قطعا ساماندهی حوزه سلامت و برطرف کردن مشکلات موجود هم جهاد می خواهد. نیاز به کمک همه داریم چرا که این حوزه مشکلات زیادی دارد که با یک تیم و یک نفر و یک مجموعه، طبیعی است که واقعاً حل نخواهد شد؛ همچنان که دولت های قوی دنیا در کشورهای مختلف هم نتوانستند مشکلات حوزه سلامت کشورهای خود را کامل برطرف کنند. اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که معضل اساسی دولت اوباما در آمریکا هم حوزه سلامت است به این شکل که یک دولت و یک حزب می آید و می رود به این دلیل که در سامان دادن به بخش سلامت ناکارآمد است به هر حال، نتیجه کارهای ما هم تا ۲ سال دیگر مشخص می شود، البته باید ببینیم همراهی دیگرانی که می توانند به این حوزه کمک کنند. چگونه است؟
مثلا بیمه ها و سازمان های بیمه گر؟ چون شما به دفعات در اظهارات خود از ضرورت حمایت بیمه ها و سازمان های بیمه گر سخن گفته اید؟
ما از همه کسانی که می توانند به حوزه سلامت کمک کنند، انتظار و توقع داریم، توقع ما از همه است. چون بیمه ها فقط بخش کوچکی از حوزه سلامت هستند. به اعتقاد من، در حوزه سلامت هستند. به اعتقاد من، د رحوزه سلامت، نگاه سیاستمداران خیلی مهم تر از رفتار بیمه هاست. برای حل مشکلات موجود، مهم این است که تولیت بخش سلامت را بپذیرند. به عبارت بهتر، قبول کنند که بخش سلامت«یک» فرمانده می خواهد و نمی شود کارهایش را پخش کند. اینکه مسئولیت را از یک جا بخواهند ولی اختیارات مورد نیاز را پخش کنند، شدنی نیست.
مجلس شورای اسلامی چطور؟ نمایندگان مجلس با شما همکاری داشته اند؟
عملکرد مجلس در رابطه با بخش سلامت خوب و راضی کننده است. به هر حال مجلس شورای اسلامی از نمایندگان آحاد مردم تشکیل شده است. بنابراین ، من اعتقاد دارم که باید تحت نظر مجلس شورای اسلامی کار کنیم و با نمایندگان مردم در مجلس رابطه خوبی هم داشته باشیم.
با این میزان بودجه که برای سال ۹۳ در نظر گرفته شده می توانید مشکلات موجود را برطرف کنید؟
بله حتما. مگر قبل از آن که بودجه کمتر از این بوده، کار انجام نشده است که بیاییم و بودجه را بهانه کنیم؟ اما حرف ما این است که اگر می خواهید فرمایش مقام معظم رهبری ، مبنی بر اینکه بیمار نباید غیر از درد و رنج بیماری درد دیگری داشته باشد ، محقق شود ، باید برای این حوزه هزینه کرد . باید منابع را خوب و به میزان کافی اختصاص بدهند . با کمتر از این میزان بودجه هم این بخش اداره شده است . بنابراین منطقی نیست که مدام بگویید کاری نمی توان کرد . مشکلات حوزه سلامت نیازمند بودجه کافی ، همکاری های بین بخشی و مدیریت واحد است . اینکه همه این مشکلات را نبینیم و فقط روی بودجه تمرکز کنیم درست نیست .
شما چه دغدغه ها یا بهتر است بگویم چه آرزویی دارید ؟
دغدغه من این است که دولت بتواند آرزوهای مردم را هم در بعد داخلی و هم خارجی محقق کند و ما هم در حوزه سلامت در برطرف کردن مشکلات مردم موفق شویم .
اما آرزوی من در حوزه سلامت این است که برای پیشگیری از بیماری های غیرواگیر ، شبکه ای قوی در کشور راه اندازی کنیم . علاوه بر این ، در زمینه واکسن ، وابستگی به خارج را نه تنها قطع کنیم بلکه بتوانیم به جایگاه قبلی مان برسیم . همچنین بتوانیم در زمینه تولید دارو و فناوری های جدید فعالیت ها و کارهای مناسبی انجام دهیم .
یک سوال متفاوت ، نخستین بار که با آقای روحانی آشنا شدید کی و کجا بود ؟
من آقای روحانی را برای نخستین بار در سال ۶۲ و در قرارگاه خاتم الانبیاء ملاقات کردم و بعد رابطه دوستانه و صمیمانه ای شکل گرفت و که همچنان ادامه دارد .
اولین کسی که به شما اطلاع داد جزو گزینه پیشنهادی آقای روحانی برای تصدی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی هستید ، چه کسی بود ؟
خود آقای روحانی .
چطور ؟ یعنی آقای روحانی مستقیم و بدون واسطه پیشنهاد تصدی وزارت بهداشت را به جنابعالی دادند ؟
خب آقای روحانی در برخی موارد با من مشورت می کردند و بعد طی صحبت ها یک روز پیشنهاد تصدی وزارتخانه را به من دادند . البته من قبول نمی کردم ، اما زمان گذشت و به هر حال می بینید که من الان در خدمت شما هستم .
شما چشم پزشک هستید ولی خودتان عینک می زنید ؟
۸-۷ سال است که عینک می زنم ، قبل از این عینک نمی زدم . عینک من نتیجه پیرچشمی است . نزدیک بین هستم .
پیرچشمی ؟ شما که هنوز پیر نشده اید ؟
سن که بالا می رود ، افراد نزدیک را خوب نمی توانند ببینند چون تطابق آنها کاهش پیدا می کند و به تدریج از بین می رود که یا باید عینک بزنند و یا عمل جراحی کنند البته عمل های جراحی جدیدی ابداع شده است که با انجام آنها این مشکل تا حدی برطرف می شود .
شنیدم در بحث پیرچشمی ، جنابعالی جزو اولین ها بودید که اعمال جراحی مختلفی را ابداع کرده و انجام داده اید.
بله، همین طور است من در مدت ۲۵ سال گذشته در بحث پیرچشمی، اعمال جراحی مختلفی را انجام دادم. ۳ سال قبل هم جدیدترین نوع جراحی چشم را شروع کردیم.
این روش جدید چیست؟
در این روش، وسیله ای را در ضخامت قرنیه قرار می دهیم. اتفاقاً عمل چشمی است که طرفداران زیادی هم دارد. این عمل جراحی برای تعداد قابل توجهی از مردم در کشور انجام شده است.
آقای دکتر. با توجه به مشغله های کاری که به عنوان وزیر دارد، آیا هنوز به امر طبابت می پردازید؟
بله. روزهای جمعه اغلب از صبح تا غروب در اتاق عمل هستم. البته اگر برنامه سفر کاری نداشته باشم.
در بیمارستان نور یا فارابی؟
در بیمارستان نور. متأسفانه دیگر نتوانستم به بیمارستان فارابی بروم اما یکی از برنامه های من در سال آینده این است که ان شاءالله مجددا به بیمارستان فارابی هم بروم.
همسرتان چطور با این حجم کار شما کنار می آید؟
همسر من خانم دکتر لیلی کوچک زاده، خودشان متخصص کودکان و فوق تخصص خون وسرطان هستند و البته عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران هم هستند.
چند فرزند دارید و در حال حاضر چه می کنند؟
۳ فرزند داریم. دختر اول ما، فاطمه رزیدنت رشته روانپزشکی است. دختر دوم ما، مریم، فارغ التحصیل رشته پزشکی است و در حال حاضر برای دوره تخصص درس می خواند و فرزند سوم هم علیرضاست که کلاس سوم دبیرستان در رشته تجربی تحصیل می کند.
صبح ها معمولا چه ساعتی از منزل خارج می شوید و شب ها کی باز می گردید؟
صبح ها معمولاً قبل از ۷ چون اغلب جلساتمان ۷ شروع می شود و شب ها هم حدود ۱۱ شب به منزل باز می گردم.
آشپزی بلدید و شده در این کار به همسرتان کمک کنید؟
آشپزی به معنایی که شما انتظار دارید نه، اما در کارهای خانه خیلی کمک می کنم. مخصوصاً در ۱۰ سال اول زندگی هر نوع کاری را انجام می دادم.( با خنده) می توانید از خانم من هم تأییدش را بگیرید. در آن زمان کاری نبوده که انجام نداده باشم اما بعدها که رفتم سراغ ادامه تحصیل و دوره های تخصص و فوق تخصص و بعد ابداع روش های جدید عمل جراحی و تحقیق و … به دلیل آن که مشغله های کاری فراوان داشتم و کمتر در خانه بودم، نمی توانستم مثل ۱۰ سال اول زندگی در خانه به همسرم کمک کنم. الان هم صبح خیلی زود از خانه بیرون می آیم و حدود ۱۱ شب هم به خانه باز می گردم. طبیعتاً وقت زیادی باقی نمی ماند.
خانواده پدری چه؟ به آن ها سر می زنید؟
مادرم در مشهد زندگی می کند. ۸۷ سال دارد و پنج شنبه اول اسفند هم خدمت ایشان می روم، چون مکه بودند و برگشتند. ما ابتدا در محله فکله آب ساکن بودیم و خودم در دبیرستان فردوسی مشهد تحصیل می کردم. اما الان مادرم در خیابان بزرگمهر مشهد ساکن هستند.
شما به فوتبال علاقه دارید؟ امشب بارسلونا بازی دارد، فکر می کنم حدود ساعت ۲۳ و ۱۵ دقیقه ، شما هم آن موقع منزل هستید، تماشا می کنید.؟
بله.
طرفدار چه تیمی هستید؟
الان که می دانید همه سیاستمداران می گویند طرفدار تیم میلی هستند ولی خب من که می دانم علاقه به چه تیمی دارم اما به کسی نمی گویم.
اما من شنیدم پرسپولیسی هستید؟
خب این هم از زرنگی خبرنگارهاست.
سینما هم می روید؟ آخرین فیلمی که رفتید چه فیلمی بود؟
بله به سینما علاقه دارم و معمولا خانوادگی هم به سینما می رویم. آخرین فیلمی هم که با خانواده رفتیم فیلم شیار ۱۴۳ بود.
چطور بود؟
بازی خانم مریلا زارعی تحسین برانگیز بود به طوری که به نظر من، بازی خوب و توانمندی خانم زارعی، افراد را تحت تأثیر قرار می داد؛ شکل واقعی یک مادر شهید که همه ما حتما دیده ایم و البته کارگردانی که توانسته بود چنین نقشی را از ایشان سازد.
آخرین رمان یا کتابی که خواندید؟
«دا» و « پایی که جا ماند» البته من به خواندن کتاب خیلی علاقه دارم. بیشتر کتاب های تاریخی را هم دوست دارم. رمان هم خب بیشتر مربوط به دوران دانشجویی بود که وقت بیشتری داشتیم.
موسیقی چطور؟ گوش می کنید؟ چون خراسانی ها معمولاً به موسیقی به ویژه سنتی و محلی علاقه زیادی دارند.
بله من هم دوست دارم اما اینکه وقت بگذارم خیر. چون واقعاً وقت ندارم.
در ماشین چطور، وقت نمی کنید؟
نه. قبلا که در ماشین لپ تاب دستم بود والان هم که برای پیگیری کارها مدام با تلفن صحبت می کنم و… در ضمن به نظرم بهترین موسیقی از نظر من شنیدن صدای آب و باد است.
پس اهل طبیعت و کوه هم هستید؟
بله کوه زیاد می رفتم و خیلی هم دوست دارم. چین کلاغ و بالای سد گلستان از ارتفاعات مورد علاقه ام بود چندین بار پیاده رفتم تا نیشابور و …
آقای دکتر هاشمی، من یک کلمه می گویم شما نخستین چیزی که به ذهن تان خطور کرد را بیان کنید.
اورژانس : کمبود اورژانس هوایی و درمانی
دارو : معضل همیشگی وزارت بهداشت
تحریم : ظلم و نابرابری
پزشک خانواده : موجود ناقص الخلقه
سرطان: دیگر درد بی درمان نیست. درد با درمانی که نباید از آن ترسید. آنقدرها هم که می گویند، خطرناک نیست.
بودجه سلامت: یکی از نیازهای حوزه سلامت.
بیمارستان میلاد: تأمین اجتماعی
جهان آرا : تکرارنشدنی، سمبل مقاومت
خبرنگار: همیشه پیدا. کسی که از هر دری می روی، هست
روزنامه همشهری: شهر تهران