معرفی اقتصاد سلامت :
علم اقتصاد چارچوبی برای تخصيص منابع کمياب جهت مصرف حال و آينده در راستای افزايش رفاه مصرف کنندگان ارائه می کند و اقتصاد سلامت هم شاخه ای است از علم اقتصاد. افزايش بسيار شديد هزينه های درمانی در تمام دنيا، اکثر دولتها و سازمان های ذيربط را وادار نموده است تا در مورد اين امر به تفکر بپردازند و اين خدمات را از ديدگاه اقتصادی مورد تجزيه وتحليل قرار دهند. از اين رو، زمينه خاصی به نام” اقتصاد سلامت ” پديدار شده است . اقتصاد سلامت رشته جديدی است ولی بدليل اهميت و تاثير زياد آن در مديريت بهينه و در فراهم نمودن ابزار و متدهای لازم برای برنامه ريزی و همچنين برنامه ها و طرح های بهداشتی درمانی آنچنان گسترش يافته که امروزه به يکی از مباحث مهم در محافل آکادميک و سطوح مديريتی و اجرايی تبديل شده است. اقتصاد سلامت با تکيه بر شيوهای علمی تخصصی منابع، ارتقاء بهره وری، برقراری عدالت و ارزيابی اقتصادی می تواند کمک شايانی به مديران و سياستگزاران بخش سلامت در دستيابی به اهداف متعالی تامين سلامت مردم جامعه نمايد. فولند اقتصاد سلامت را از ديدگاه کارايی تعريف می کند و بيان می کند که در واقع اقتصاد سلامت به ” مطالعه چگونگی تخصيص منابع به بخش بهداشت و توزيع آن بين فعاليت های مختلف در اين بخش” می پردازد (فولند و ديگران، [1] 2001، ص. 356).
اقتصاد سلامت ترجمه کلمه Health Economics می باشد که با عناوين مختلفی از قبيل اقتصاد بهداشت و درمان، اقتصاد بهداشت، اقتصاد سلامت در کشور ما معرفی شده است. ولی به نظر می رسد عبارت کامل تر و خلاصه تر همان اقتصاد سلامت باشد. اين رشته به عنوان يک زمينه (رشته ) کاربردی از علم اقتصاد محسوب می شود و اساسا ساختار نظری خود را از 4 حوزه سنتی اقتصاد،يعنی تأمين مالی و بيمه، سازمان صنعتی، نيروی کار و تأمين مالی عمومی ترسيم می کند 1( P. , 2001 , ( Handbook in Health Economics .در تعريف ديگری به نظر جامع تر ميباشد اقتصاد سلامت اين گونه تعريف شده است:” مطالعه وبررسی کميت، قيمت و ارزش منابع محدودی که برای بهداشت و درمان اختصاص می يابند و نحوه ترکيب اين منابع با هم برای توليد خدماتی معين بطوری که به بالاترين درجه بهره دهی و کارايی برسند” .
اقتصاد سلامت يکی از نمونههای کاربرد تئوری ها، مدل ها و تکنيک های تجربی اقتصادی برای تحليل تصميمگيری های اشخاص، ارائهدهندگان مراقبت های سلامت و دولت در مراقبت های بهداشتی و درمانی است. اقتصاد بهداشت شاخهای از علم اقتصاد است. ولی بکارگيری تئوری های اقتصادی استاندارد به تنهايی و بدون در نظر گرفتن شرايط ويژه آن، در بهداشت و درمان نمی تواند مفيد واقع شود. اساساً اقتصاد بهداشت بر تئوری های اقتصادی استوار است ولی مشخصاَ شامل تئوريهای توسعه يافته برای شناخت و درک رفتار بيماران،پزشکان و بيمارستان ها میباشد. همچنين تکنيک هايی را برای تسهيل تصميمگيری ها در تخصيص منابع بهداشت و درمان کشف و توسعه میدهد، اقتصاد بهداشت از ميان رشته ها و زمينههای تخصصی ظهور کرده است، و بر اساس اصول و مقررات مرتبط شامل اپيدميولوژی، فيزيولوژی، جامعه شناسی، تحقيق عمليات و رياضيات ترسيم شده است. همچنين ممکن است به عنوان يک بخش ضروری از مجموعه روشها و شيوههای تحليلی مورد استفاده در بهداشت و درمان باشد که معمولا از آن به عنوان پژوهش در خدمات بهداشتی و درمانی ياد میشود.
اقتصاد سلامت به بازار مبادله خدمات سلامت و جنبه های اقتصادی در ارائه و دريافت خدمات از سوی مصرف کنندگان می پردازد و بر اين نکته تاکيد دارد که وقتی توافق متقابلی بين دريافت کننده و ار ائه دهنده خدمات سلامت وجود داشته باشد . در اين حالت هر دو طرف مبادله بيشترين سود را برده اند . معمولاً در شرايط حاد که سلامتی انسان در خطر است مردم حاضر می شوند که هر مبلغی را برای دريا فت مراقبت های پزشکی می پردازند . و مردم اکثراً نمی خواهند درگير تصميم گيری دشوار مبادله پول با سلامتی شوند .
مبادلات ما بين مراقبت های پزشکی و ديگر کالاها، بين گروه های متفاوت بيماران و انواع متفاوت مراقبت، مباحثی می باشند که رشته اقتصاد سلامت برای پاسخگوئی به آنها طراحی شده است. تضاد و تفاوت بين عقايد پزشکان و اقتصاددانان هميشه در زمينه کاری شان وجود داشته است . پزشکان می خواهند فارغ از مسائل مالی برای درمان بيماری تلاش نمايند اما اگر منابع کافی برای موارد درمانی در تمامی افراد وجود نداشته باشد، چه کسانی درمان می شوند . می توان بيان داشت که تا حدودی پزشکان به اقتصاد و اقتصاددانان به پزشکی توجه نمی کنند. هر کشوری با به کارگيری اقتصاد مدرن در صدد ارائه مراقبت های پزشکی و برنامه های وسيع بيمه سلامت برحسب تقاضای مردم می باشند . ولی متاسفانه در کشور ما علی رغم وجود پتانسيل های لازم و اهميت قابل توجه به کارگيری فنون اقتصادی در مديريت و برنامه ريزی های بخش سلامت ، کمبود منابع مطالعاتی کاربردی در اين زمينه محسوس است .
چرا يادگيری اقتصاد سلامت لازم است؟
اقتصاد يک علم اجتماعی است. توجه و تمرکز اصلی آن بر مطالعه رفتار و عوامل اقتصادی- اشخاص، بنگاهها، دولتها و ساير سازمانها – که مواجه با کميابی هستند میباشد. اساس تحليل اقتصادی معمولاً بر ملاحظات عمومی زير استوار است :
· منابع محدود است
· مصرف و استفاده از اين منابع نامحدود
تحليل های اقتصادی بر انتخاب وتصميم گيری ها درباره توليد و مصرف کالاهای اقتصادی تمرکز دارد که اين کالا، کالاها و خدماتی هستتد که نسبت به خواسته ها محدود میباشند.
اينکه چرا بايد اقتصاد سلامت را ياد بگيريم می تواند چندين دليل داشته باشد: نخست، سلامتی و به همين جهت مراقبتهای بهداشتی برای ما به عنوان يک فرد يا جامعه مهم است. در دسترس بودن مراقبت های بهداشتی و درمانی میتواند کيفيت زندگی را ارتقا بخشد، وضعيت سلامتی را حفظ نمايد. تحليل اقتصادی چهار چوب عقلانی سيستماتيک و منحصر به فردی را برای تحليل اهميت موضوعات اقتصادی در مراقبت های بهداشتی ارائه میکند و راه حلهای مفيدی را برای حل مسائل پيشنهاد میکند.
دوماً، اقتصاد سلامت سهم زيادی در اقتصاد کشور دارد. در امريکا هزينه ها (مخارج) در سال 1997 بيش از 1000 ميليارد دلار بوده و هم اکنون بيش از 15% توليد ناخالص داخلی ( GDP ) را شامل میشود. اين مقدار برای ايران در سال 2007 حدود 4/6% از توليد ناخالص ملّی بوده است. پيشبينی اداره ارزيابی ريسک و حق بيمه ( Actuary )در مرکز خدمات مديکير و مديکيد (2005) بر اين است که هزينه های بهداشتی و درمانی در سال2014 به بيش از 3600 دلار امريکا برسد. يعنی نزديک به يک پانزدهم از همه فعاليتهای اقتصادی امريکا را شامل میشود. محققان اداره تحقيقات اقتصاد ملی امريکا پيشبينی میکنند که در نهايت ممکن است که هزينه های بهداشتی و درمانی به 33% از GDP در اواسط قرن برسد. در انگلستان که مراقبتهای سلامت غالباً از مالياتهای عمومی تامين مالی میشود، هزينههای سلامت 17% از مخارج دولت را شامل میشود ( 2004 , Chote et al ) و مراقبتهای بهداشتی و درمانی کانون توجه اصلی و مديريت مالی اقتصاد است. در واقع مراقبتهای بهداشتی و درمانی يکی از اصلیترين عناصر هزينه، سرمايهگذاريها و اشتغال در هر اقتصاد پيشرفته است. بنابراين عملکرد اقتصادی سيستم سلامت شديداً به بهبود کل اقتصاد کشور مرتبط است.
سوماً ، تصميمات در زمينه چگونگی تامين مالی، و توليد و توزيع مراقبتهای بهداشتی و درمانی به شدت تحت تاثير محيط اقتصادی و محدوديتهای آن است. عکس العملهای محلی، ملی و جهانی نسبت به موضوع سلامتی با توجه به ديدگاهای اقتصادی و روشهای تحليل اقتصادی شکل میگيرند . يک دليل ديگر برای درک و يادگيری اقتصاد سلامت حتی در صورتی که خودتان به عنوان يک تحليلگر آنرا بکار نگيريد، آن است که شما قادر خواهيد شد به عنوان يک منتقد آگاه و مطلع، در بخشهای سياستگذاری و برنامه ريزی درگير شويد. همانطور که جان رابينسون بيان میکند : هدف از مطالعه اقتصاد آماده کردن يک مجموعه از پاسخها برای سئوالات اقتصادی نيست، بلکه هدف آن است که ياد بگيريم اقتصاددانان و برنامه ريزان مارا فريب ندهند. برای آنهايی که در بهداشت و درمان کار میکنند آشنايی با تئوريها و تحليلهای اقتصادی ضروری است اين کار هم برای فهم و درک مفهوم کار خود و هم بخاطر بهره وری، کارايی و ارزش پول که به طور فزايندهای در سيستمهای بهداشتی و درمانی مدرن تبديل به يک اصل میشود ضرورت دارد.
بنابر آنچه که گفته شد مراقبتهای بهداشتی و درمانی يک کالای اقتصادی است. منابعی که برای توليد مراقبتهای بهداشتی و درمانی استفاده میشود نظير منابع انسانی، سرمايه و مواد خام و اوليه محدود هستند. بسياری از اين منابع که برای توليد و مصرف مراقبتهای بهداشتی و درمانی استفاده میشوند میتواند برای موارد ديگر مورد استفاده قرار گيرند. خواستههای ما از مراقبتهای بهداشتی و درمانی درصورت نبود محدوديت در توانايی پرداخت پايانی ندارد. هيچ سيستم بهداشت و درمانی در هيچ جای دنيا نتوانسته برای ارضای همه خواستههای بهداشتی و درمانی مشتريان به اندازه کافی هزينه کند.
اگر ما بپذيريم که سلامتی يک کالای اقتصادی است، پيچيدگی های آن عميق تر و مباحث و تصميم گيريها در مورد آن شکل ديگری به خود میگيرد. با قبول مراقبتهای سلامت به عنوان يک کالای اقتصادی بايد در مورد مقدار و ترکيب مراقبتهای بهداشتی و درمانی که توليد و ارائه می شود، چگونگی پرداخت برای آن و نحوه توزيع آن تصميم گيری شود. عرضه مراقبتهای بهداشتی و درمانی محدوديت دارد برای توليد و عرضه مراقبتهای بهداشتی و درمانی بيشتر، بايد از چيزهای ديگر و کالاها و خدمات ديگری که امکان توليد داشتند بيشتر صرف نظر کنيم و بخاطر اينکه مراقبتهای بهداشتی و درمانی برای رفاه ما مهم تر است اين انتخاب تنش زاست.
هر عملی که توسط بيمار، ارائه کنندگان خدمات يا دولتها انجام میشود بايد اين نکته را در نظر بگيرد که استفاده از مراقبتهای بهداشتی ودرمانی مستلزم قربانی کردن ساير منافعی است که می توانست ديگران از آن لذت ببرند. همچنين مستلزم فدا کردن ساير استفادههای بالقوه از منابع استفاده شده برای ارائه اين مراقبتهاست(هزينه فرصت). مفهوم هزينه فرصت در قلب همه تحليلهای اقتصادی واقع شده است. وقتی اقتصاددانان به هزينهها اشاره میکنند منظورشان هزينه فرصت است نه هزينههای حسابداری. برای مثال هزينهها و منافع تصميمگيری جهت ساختن بتا اينترفرون برای درمان بيماران ms شامل ارزيابی منافع بيماران ms از آن درمان در مقايسه با منافع ممکن ناشی از استفاده از همان مقدار منابع برای درمان ساير بيماران که از بيماری ديگری رنج میبرند میباشد. بنابراين هر تصميمی که در خصوص استفاده از منابع عمومی گرفته می شود بايد اين نکته را در نظر بگيرد که اولا اولويت اصلی در استفاده از اين منابع چيست؟ يعنی در زمان تصميم گيری ما در سطح کلان کشور کداميک از اقدامات و مسائل در اولويت بالاتری قرار دارند آيا مسئله بهداشت و سلامتی در اولويت است؟ آيا امور مربوط به حمل و نقل اهميت بيشتری دارد؟ آيا مسائل امنيتی بيشتر در کشور برتری دارد و مسائلی از اين قبيل که جهت گيری اصلی کشور را برای ارتقا رفاه اجتماعی نشان می دهد. دوما در داخل سيستم کداميک از امور و فعاليت به نفع مردم می باشد و در اولويت قرار دارد؟ بعد از تصميم گيری در سطح کل کشور و الويت بندی امور، هريک از سازمان ها و وزارتخانه ها بايد اولويت ها را تعيين کنند و منابع را به آنها تخصيص نمايند. تخصيص منابع به يک برنامه و فعاليت يعنی عدم تخصيص آن به برنامه ديگر و اين همان هزينه فرصت می باشد. برای مثال برنامه پزشک خانواده يکی از برنامه هايی است که در سالهای اخير از طرف وزارتخانه اجرا می گردد. در سطح کلان کشور تخصيص اين برنامه عدم تخصيص آن منابع به ساير امور مثلاً راه سازی، پل سازی، احداث و تکميل کارخانه، ايجاد دانشگاه و غيره. همچنين در داخل سازمان و يا وزارت بهداشت تخصيص منابع به اين برنامه يعنی عدم تخصيص آن به احداث بيمارستان، هزينه های جاری، آموزش پزشکی، برنامه تحقيقاتی، تامين واکسن و غيره. اقتصادادان معمولاً بهترين امکان استفاده از منابع را هزينه فرصت آن می دانند.
رشته ها و زمينه های تخصصی تری نيز از اقتصاد سلامت منشعب شده است که به صورت تخصصی تر به مطالعه زمينه مربوطه می پردازد مثل اقتصاد پزشکی، اقتصاد دارو و …. .به دلايلی از قبيل حجم زياد منابعی که در اين بخش ها جريان دارد گسترش اين گونه مطالعات با سرعت زيادی صورت می گيرد.
در کشورهای صنعتی اقتصاد دارو به عنوان يک زمينه کاربردی بسط و توسعه يافته و تعداد مطالعات چاپ شده به سرعت در حال افزايش است. شرکتهای دارويی علاقه بسياری به نشان دادن منافع اقتصادی و اجتماعی محصولات شان دارند زيرا اين کار موقعيت شان را در بازار بهبود می بخشد. دولتها و خريداران قبل از در دسترس قرار گرفتن يک داروی جديد، به طور فزاينده ای خواهان مدرکی دال بر هزينه – اثربخشی آن دارو بر داروهای موجود هستند. اگرچه پيشرفتهای روش شناسی چشمگيری رخ داده است، هنوز مشکلات جدی از نظر استفاده (و سوءاستفاده) و کيفيت مطالعاتی که با حمايت مالی صنايع دارويی انجام میشود، وجود دارد.
اقتصاد سلامت در ايران
سابقه مستندات، مدارک و مطالعاتی که در زمينه اقتصاد سلامت در کشور ما صورت می گيرد شايد به دو دهه نرسد. اين رشته به صورت رسمی اولين بار در سال 1380 در دانشکده مديريت و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی ايران سابق در مقطع ارشد با 4 نفر ظرفيت شروع به پذيرش دانشجو کرد. در سال 1384 دانشگاه شاهد به عنوان دومين دانشگاه در سطح کشور نيز مجوز پذيرش دانشجو را دريافت نمود. يکسال بعد دانشگاه علوم پزشکی تهران موفق به پذيرش دانشجو در اين رشته شد. سپس گسترش اين رشته محدود شد تا اينکه در سالهای اخير دانشگاه علوم پزشکی شيراز و کرمان نيز در اين رشته دانشجو می پذيرند. بطور کلی در حال حاضر تربيت دانشجويان اقتصاد سلامت در دانشگاههای زير صورت می گيرد:
دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده مديريت و اطلاع رسانی پزشکی مقطع ارشد و دکتری
دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده بهداشت مقطع ارشد و دکتری
دانشگاه شاهد مقطع ارشد
دانشگاه علوم پزشکی شيراز مقطع ارشد
دانشگاه علوم پزشکی کرمان مقطع ارشد
از آنجا ظرفيت های پذيرش هر سال تغيير می کند لذا از درج تعداد پذيرش صرفنظر می شود.
بازار کار اقتصاد سلامت
متخصصين اين رشته می تواند در رسته های مختلف فعاليت نمايند. در حال حاضر بيشتر فارغ التحصيلان اين رشته در رسته های آموزشی (به صورت هيات علمی) و پژوهشی مشغول به فعاليت هستند.
با توجه به ايجاد رديف شغلی در دانشگاهها، فارغ التحصيلان اين رشته می تواند در بخشهای مختلف دانشگاهها از قبيل بودجه و معاونت درمان فعاليت نمايند.ضمن اينکه امکان فعاليت به صورت پژوهشی در مراکز مختلف از جمله شرکتهای دارويی، مراکز پژوهشی و کميته های مختلف پژوهشی وجود دارد.
سازمانهای بيمه درمانی نيز از جمله زمينه های است که امکان فعاليت در آنها زياد است. علی هذا با توجه به نوپا بودن اين رشته و گسترش روز افزون آن و اهميت فزاينده اداره کارای مراکز مختلف بهداشتی و درمانی مخصوصا بعد از اجرای قانون هدفمند کردن يارانه ها زمينه های کاری متعددی در دانشگاهها فراهم شده است.
http://www.healtheconomics.ir