مدیریت آموزشی به کاربرد مدیریت در محیطهای آموزشی اشاره دارد و از نظر ماهیت رشتهای زیرمجموعه مدیریت و علوم انسانی است.
ماهیت رشته مدیریت آموزشی
رشته مدیریت آموزشی(Educational Administration) یکی از حوزههای مطالعاتی دانش مدیریت است. علم مدیریت آموزشی(Educational Management)؛ مجموعهای منسجم از دانش حاصل از کاربرد روش علمی به منظور توصیف خصوصیات و تبیین عناصر سازمانی و روابط فیمابین آنها در سازمانهای آموزشی است. در این تعریف، عناصر سازمانی؛ متشکل از چهار سیستم بنیادی میباشند: الف-سیستم رفتاری (فرد، گروه، سازمان غیر رسمی و…) ب- سیستم ساختاری (ساختار سازمانی، اهداف رسمی، مقررات، سازمان رسمی و …) ج- سیستم تکنولوژیک (فرایندها و روش های تولید ستاندها، تجهیزات و …) د- سیستم محیطی (مشتریان و ارباب رجوع، رقبا، جامعه، دولت، تامین کنندگان منابع و …). علم مدیریت آموزشی، کارکردهای مدیریت در سازمان های آموزشی را بر تئوری و دانش علمی، مبتنی میسازد. کارکردهای مدیریت آموشی؛ شامل برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل در سازمان های آموزشی است. هدف مدیریت آموزشی؛ بهبود اثربخشی، بهره وری و کیفیت در سازمانهای آموزشی است. منظور از سازمان آموزشی؛ سازمانی است که به ارائه خدمات آموزشی میپردازد.
سازمان های آموزشی به دو دسته کلی تقسیم میشوند: الف – سازمانهای آموزشی صفی: این سازمانها بطور مستقیم به ارائه خدمات آموزشی میپردازند، مثل: مراکز آموزش ضمن خدمت کارکنان، مراکز سوادآموزی، مراکز آموزش و ترویج کشاورزی، دبیرستانها، آموزشگاههاو موسسات آموزش عالی. ب- سازمانهای آموزشی ستادی: این سازمانها با پشتیبانی از سازمانهای آموزشی صفی، امکان ارائه خدمات آموزشی را میسر میسازند و بر آنها نظارت دارند، مثل: ادارات آموزش و پرورش، وزارتخانه آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مراکز ستادی آموزش کارکنان، ادارات سواد آموزی و آموزش بزرگسالان، سازمان مرکزی دانشگاه. مهمترین زمینههای مطالعاتی دانش مدیریت آموزشی سه بخش عمده را دربر میگیرد: مدیریت آموزش عمومی، مدیریت آموزش کارکنان و مدیریت آموزش عالی.
رشته مدیریت آموزشی در دانشگاههای معتبر جهان در مقطع دکتری در سه گرایش ارائه میشود. آموزش و بهسازی منابع انسانی سیاستگذاری آموزشی رهبری آموزشی.
تاریخچه رشته مدیریت آموزشی
دانشگاه میشیگان نخستین دانشگاهی بود که در سال ۱۸۸۱ رشته مدیریت آموزشی در آن تاسیس شد . در این دانشگاه ویلیام هارولد پین(William H. Payne) دوره های مدیریت آموزشی را برای مدیران طراحی و اجرا نمود. اولین دوره دکتری مدیریت آموزشی نیز در سال ۱۹۰۵، توسط دانشگاه کلمبیا برگزار گردید و هشت نفر در این رشته درجه دکتری مدیریت آموزشی دریافت کردند که دو نفر از آنها، الوود کابرلی (Ellwood Patterson Cubberley) و جورج استرایر (George Drayton Strayer) ، به ترتیب در دانشگاه استنفورد و دانشگاه کلمبیا مشغول به کار شدند و در توسعه آموزش رشته مدیریت آموزشی ،خدمات ارزشمندی ارائه نمودند(۵).
مشهورترین اندیشمندان رشته مدیریت آموزشی ویلیام هارولد پین (William Harold pyne): او در سال ۱۸۷۵ برای اولین بار مدیریت در سازمانهای آموزشی را مورد بررسی قرارداد. از دیدگاه او، علوم اجتماعی، زمینه مناسبی برای مطالعه مدیریت آموزشی است. جان فرانکلین بابیت (John Franklin Bobbitt): بابیت مفاهیم و اصول مدیریت علمی را در سازمانهای آموزشی تبیین کرد. او از متفکران آیین کارایی در سیستمهای آموزشی است و براین اساس، یک مدل پنج مرحلهای در برنامه ریزی آموزش، پیشنهاد نمود. جس هومر نیولان (Jesse Homer Newlon): نیولان در سال ۱۹۳۴ اولین مدل نظری مدیریت آموزشی را با نام مدیریت آموزشی بعنوان خط مشی اجتماعی(Social Policy)ارائه نمود. او برای اولین بار مبانی علمی مدیریت آموزشی را تشریح نمودهاست. دانیل ادوارد گریفیتث (Daniel Edward Griffith): او با تالیف کتاب تئوری اداری، پیشگام جنبش تئوری در مدیریت آموزشی است. گریفیتث معتقد بود تحقیق در مدیریت آموزشی باید مبتنی بر تئوری و در جهت ایجاد تئوری باشد، او تئوری تصمیم گیری در سازمانهای آموزشی را طرح نمود. دونالد ویلاور (Donald John Willower): فعالیتهای علمی ویلاور بیشتر بر روشهای کنترل در سازمانهای آموزشی و روششناسی علمی و روش تحقیق در مدیریت آموزشی متمرکز بودهاست. کارل ویک (Karl Edward Weick): ویک تئوری پیوند سست(Loosely Coupled)در سازمانهای آموزشی را مطرح نمود. او در این تئوری، رابطه ضعیف نظارت بورورکراتیک با فعالیتهای آموزشی کارکنان آموزشی را مورد بررسی قرار دادهاست. جاکوب گتزلز (Jacob Warren Getzels): گتزلز با همکاری گیوبا (Egon G. Guba)، مهمترین تئوری در زمینه تبیین رفتار در سازمانهای آموزشی را ارائه داد. او در این تئوری، سازمانهای آموزشی را بعنوان سیستم اجتماعی(Social system)در نظر گرفتهاست. اندرو ویلیامز هالپین (Andrew Williams Halpin): هالپین در سال ۱۹۶۳ با همکاری دونالد کرافت (Donald B. Craft) مفهوم جو سازمانی(Organizational climate)را مطرح نمودند و پرسشنامه توصیف جو سازمانی(OCDQ) را بهمنظور اندازهگیری جو سازمانی مراکز آموزشی طراحی کردند. ویلیام ردین (William James Reddin): ردین، نظریه پرداز تئوری مفهوم سه بعدی سبک مدیریت (The 3-D Management Style Theory) برای نخستین بار، بعد اثر بخشی را به ابعاد وظیفه مداری و رابطه مداری افزود. منظور او از بعد اثربخشی، اشاره به عوامل موقعیتی در تعیین سبک مدیریت است. ردین از پیشگامان نظریه اقتضای در مدیریت است. از دیدگاه او، در سازمانهای آموزشی، بسته به موقعیت، سبکهای گوناگون مدیریت میتوانند اثر بخش یا غیر اثربخش باشند اثربخشی سبک رهبر ی وابسته به تناسب آن با عوامل موقعیتی است. او به منظور تشخیص سبک مدیریت، ازمون تشخیص سبک مدیریت(MSDT)را طراحی نمود. ماتیو مایلز (Matthew Bailey Miles): مایلز نظریه پرداز سلامت سازمانی(Organizational Health)در سازمانهای آموزشی است. او در سال ۱۹۶۹ضمن تبیین مفهوم سلامت سازمانی، پرسشنامه توصیف سلامت سازمانی (OHDQ) را طراحی نمود. از دیدگاه مایلز، سلامت سازمانی به دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقاء و گسترش توانایی خود برای سازش بیشتر، اشاره دارد. جان همفیل (John Knox Hemphill): همفیل، مفهوم رهبری در سازمانهای آموزشی را تبیین کرد و با همکاری هالپین، پرسشنامه توصیف رفتار رهبری (LBDQ) را طراحی نمود. توماس گرینفیلد (Thomas Barr Greenfield): گرینفیلد دیدگاه پدیدارشناسی و تفسیری را در مدیریت آموزشی مطرح نمودهاست. توماس سرجیوانی (Thomas Joseph Sergiovanni): سرجیوانی مدیریت آموزشی را از منظر اخلاق و قدرت مورد تحلیل قراردادهاست. وین هوی (Wayne Kolter Hoy): او از جمله دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است. هوی با همکاری سسیل میسکل (Cecil G. Miskel) ضمن تلاش در جهت توسعه تئوری سیستمهای اجتماعی در سازمانهای آموزشی، مدیریت آموزشی را بعنوان یک علم تجربی (Science) مورد توجه قرار دادهاست. ژوزف مورفی.(Joseph Murphy): مورفی از دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است او ضمن بررسی مبانی علمی مدیریت آموزشی، از دیدگاه پست مدرنیزم، مدیریت آموزشی را مورد بررسی قراردادهاست. ریچارد بیتس(Richard Joshua Bates): بیتس از نظریه پردازان تئوری انتقادی در مدیریت آموزشی است. او معتقد است مفهوم عدالت اجتماعی (Social justice) باید محور عمل مدیریت آموزشی قرار گیرد و بعنوان معیاری مهم در سیاستگذاری آموزشی به آن توجه شود. او مدیریت آموزشی را بعنوان عمل فرهنگی درنظر گرفته است. بیلی بلر(Billie Goode Blair): خانم بلر، در مورد نظریه آشوب (Chaos) در مدیریت آموزشی به تحقیق پرداخته است، او معتقد است نظریه آشوب میتواند بسیاری از پدیدههای مبهم و نامنظم در سازمانهای آموزشی را تبیین کند. یوجین سمیر(Eugenie Angele Samier): خانم سمیر، فرایندهای سیاسی موجود در سازمانهای آموزشی را مورد بررسی قرار داده و از منظر فلسفه سیاسی، ماهیت سازمانهای آموزشی و کارکردهای مدیریت آموزشی را تبیین نموده است. دیوید منسفیلد (David Mansfield): منسفیلد، از نظریه پردازان تئوری پیچیدگی (Complexity Theory)در رهبری آموزشی است. از دیدگاه وی، سازمانهای آموزشی سازمانهایی خودسازمان دهنده، پیچیده و غیر خطی هستند بنابراین، سبک مدیریت و رهبری در این سازمانها نیز باید مبتنی بر این ویژگیها باشد. کالین ویلیام ایورس (Colin William Evers): ایورس از فلاسفه مشهور و معاصر مدیریت آموزشی است. او مدیریت آموزشی را از منظر فلسفی مورد بررسی قرار داده و مفاهیمی همچون ارزش، اخلاق و ماهیت تئوری علمی در مدیریت آموزشی را تبیین نموده است. جو فریس (Joe Fris): فریس، از دیدگاه پارادایم کوانتومی (Quantum Paradigm)، مدیریت آموزشی را مورد تحلیل قرار داده، او بر مبنای پارادایم کوانتومی، استراتژیهای رهبری اثربخش در سازمانهای آموزشی، را کشف نموده است(۱)،(۲)،(۳). پل هوستون (Paul D. Houston): هوستون مفهوم رهبری معناگرا (Spiritual) در سازمانهای آموزشی را بیان کرده است. از دیدگاه او معنویت، تلاش برای یافتن معنا در زندگی است بطوریکه فرد در جستجوی آن، از تمایلات خودخواهانه و محصور شدن در سود و زیان شخصی فاصله میگیرد. هوستون ضمن توجه دادن رهبران آموزشی به قدرت و سرمایه معنوی؛ هشت اصل رهبری معنوی – قصد، توجه، تشخیص استعدادها، قدردانی، نگریستن به تجربه به عنوان بخشی از بالندگی انسانی، دیدگاه کل گرا، باز و پذیرا بودن، اعتماد را مطرح میسازد. آر. ویلبورن کلاوس(R. Wilburn Clouse): رابرت ویلبورن کلاوس ضمن تشریح ماهیت کارآفرینی در مدیریت آموزشی، تئوری نقش (Role Theory) در سازمانهای آموزشی را تبیین نموده است. طبق این تئوری، هنجارهایی که توسط موقعیت اجتماعی تعیین میشود رفتار را تحت تاثیر قرار میدهند، انتظارات درونی و بیرونی متاثر از نقش اجتماعی میباشند و پاداش و تنبیه اجتماعی برای نفوذ بر رفتار نقش، مورد استفاده قرار میگیرد. تئوری نقش به تبیبن کار تیمی و بررسی عملکرد یادگیری گروهی میپردازد. از این تئوری در سه زمینه در مدیریت آموزشی یعنی برای حل تعارض نقش، برای تحلیل رفتار در سیستمهای اجتماعی و برای بررسی مبانی روابط بین فردی به کار گرفته شده است. اسپنسر مکسی (Spencer John Maxcy): مکسی از دیدگاه فلسفه زیبایی شناسی (Aesthetic)، به نقد زیبایی شناسانه رهبری آموزشی پرداخته است. زیبایی شناسی به احساس معنی ایجاد شده از ادراک حسی مرتبط است. در این دیدگاه، موضوعاتی از قبیل اینکه چگونه ایدهها و ایدهآلها ایجاد، بیان و منتقل میگردند و بر روابط بین فردی اثرگذارده و محیط سازمانی، آنها را تقویت میکند و اینکه در سازمان چگونه مرزها و محدودههای اخلاقی ایجاد و گسترش مییابد تبیین میگردد. نظریات مکسی توسط یوجین سمیر و ریچارد بیتس، توسعه و گسترش یافته است. ادوارد سالیس (Edward Sallis): سالیس از دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است تحقیقات و نظریات او بر مدیریت کیفیت در سازمانهای آموزشی متمرکز است. سالیس تلاش نموده بر اساس ویژگیهای محیطهای آموزشی، تفسیری نوین از TQM ارائه نماید(۴).
با نفوذترین نظریه پرداز علم مدیریت آموزشی
جاکوب وارن گتزلز (Jacob Warren Getzels) تاثیر گزارترین دانشمند مدیریت آموزشی است. او در سال ۱۹۱۲در بیالیستوک(Bialystok) لهستان متولد شد و در خردسالی به همراه خانواده به آمریکا مهاجرت نمود. گتزلز در سال ۱۹۵۱ دکترای خود را در رشته روابط اجتماعی(Social Relations) از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. او در همان سال به عضویت هیئت علمی دانشگاه شیکاگو پیوست و به عنوان استاد برجسته این دانشگاه فعالیتهای علمی خود را ادامه داد. گتزلز هم در زمینههای علمی و هم زمینههای اجرایی فعالیتهای ارزشمندی به انجام رساند و افتخارات بسیاری دریافت کرد از جمله در سال ۱۹۷۸ مدال نیکولاس موری باتلر (Nicholas Murray Butler) را از دانشگاه کلمبیا و در سال ۱۹۸۴ دکترای افتخار از دانشگاه هافسترا (Hofstra University) دریافت نمود. گتزلز پس از بیش از نیم قرن فعالیت علمی در سال ۲۰۰۱ در سن ۸۹ سالگی در هایدپارک(Hyde Park) شیکاگو درگذشت. گتزلز در تثبیت مدیریت آموزشی به عنوان یک رشته علمی و حیطه پژوهشی معتبر نقش بسیار مهمی ایفا نمود. او با همکاری اگون گوبا (Egon G. Guba)، مدل تئوری سیستمهای اجتماعی را ارائه نمود.
به طور خلاصه، طبق تئوری فوق، سازمان آموزشی یک سیستم اجتماعی است. این سیستم متشکل از دو بعد هنجاری(Nomothetic) و شخصی(Ideographic) است؛ بعد هنجاری از سه عنصر سازمان(Institution)، نقش(Role) و انتظارات(Expectation) و بعد شخصی نیز از سه عنصر فرد (Individual)، شخصیت(Personality) و نیازها-پیش آمادگی ها(Need-Disposition)تشکیل میگردد.
مدل سیستم های اجتماعی
در تئوری سیستمهای اجتماعی طبق رابطه (B = f(RxP رفتار سازمانی کارکنان، تابعی از نقش و شخصیت است. به عبارت دیگر، در سازمان، رفتار در نتیجه تعامل آمادگیها، انگیزهها و نیازهای شخصی فرد و وظایفی که از نقش و پست سازمانی او انتظار میرود، تعیین میشود. در این تئوری، اثربخشی، زمانی حاصل میگردد که رفتار سازمانی با انتظارات سازمانی همخوانی داشته باشد. هرگاه فرد دارای نیازها و انگیزهای متضادی باشد و یا ایفای نقش سازمانی مستلزم برآورده نمودن انتظارات متضادی باشد و یا بین ویژگیهای شخصی و نقش سازمانی فرد تعارض وجود داشته باشد اثربخشی کاهش مییابد. در مقابل، تناسب نقش سازمانی با ویژگیهای شخصی موجب افزایش رضایت فرد میگردد.
در تئوری سیستمهای اجتماعی، سه سبک مدیریت شناسایی شده است: الف- سبک هنجار مدار (تاکید بر بعد هنجاری و انتظارات سازمانی)، ب- سبک فرد مدار (تاکید بر بعد شخصی و انگیزها و نیازهای کارکنان)، ج- سبک موقعیتی (تاکید بر بعد هنجاری یا بعد شخصی به تناسب موقعیت و شرایط). نظریه گتزلز و گوبا در ارتقاء علمی رشته مدیریت آموزشی تاثیر بسیار مهمی داشته است به طوری که توسط سایر دانشمندان مدیریت آموزشی مورد توجه قرار گرفته و بسط یافته است.
مهمترین و تاثیر گذارترین آثار علمی گتزلز در حیطه رشته مدیریت آموزشی به شرح ذیل میباشد.
-Getzels, Jacob W. & Guba , Egon G. (1957). “Social Behavior and the Administrative Process”, School Riview, No. 65, pp. 423-441.
-Getzels, Jacob W. & Thelen , H. A. (1960). “The Classroom as A Unique Social System” , National Society for the Study of Education Yearbook , Part 2 , Vol. 59, Chicago , University of Chicago Press.
-Getzels, Jacob W. ; Lipham, James M. & Campbell, Roald F. (1968). Educational administration As A Social Process, New York, Harper & Row
بنیانگذار رشته مدیریت آموزشی در ایران
دکتر محمد علی طوسی: رشته مدیریت آموزشی برای اولین بار در ایران در سال ۱۳۴۶ در دانشسرای عالی تهران تاسیس شد و به تدریج در سایر دانشگاههای کشور توسعه یافت. مرحوم دکتر طوسی در بنیانگذاری رشته مدیریت آموزشی در ایران نقشی اساسی بر عهده داشتهاند و پدر علم مدیریت آموزشی ایران محسوب میشوند. دکتر محمد علی طوسی در سال ۱۳۱۰ در شهرستان ملایر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن شهر و دبیرستانهای علمیه و دارالفنون تهران به پایان برد. دانشسرای عالی تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی، پذیرای او شد و در پایان این دوره، با کسب رتبه اول با استفاده از بورسیه دولتی در سال ۱۳۳۵ جهت ادامه تحصیل به ایالات متحده آمریکا اعزام گردید. وی ابتدا از کالج مرکزی میشیگان در رشته مدیریت موفق به اخذ درجه فوق لیسانس شد و سپس از دانشگاه ایالتی میشیگان، دکترای تخصصی خود را در رشته مدیریت آموزشی دریافت نمود. دکتر طوسی، در دوران دانشجویی در خارج از کشور، به دلیل لیاقت و استعداد خویش توانست در سمت معاونت آموزشی و اداری اداره آموزش و پرورش شهر اکوموس ایالت میشیگان، به کار پرداخته و تواناییهای یک ایرانی را به نمایش گذارد. دکتر طوسی در سال ۱۳۴۰ پس از فراغت از تحصیل به کشور بازگشت و در سمتهای مختلف از جمله عضو هیات علمی دانشگاه، رئیس دانشگاه، معاون آموزشی سازمان امور اداری و استخدامی کشور، و معاون وزیر در وزارت فرهنگ و آموزش عالی، فعالیت نمود. ایشان در سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۷ در دفتر مطالعات و طرح و برنامه وزارت آموزش و پرورش همراه با سایر بزرگان، منشاء خدمات بزرگی بودند. ارتباط دکتر با این وزارتخانه تا سالهای پایانی عمر پر برکت ایشان در قالب برگزاری سمینارهای متعددی برای مدیران آموزشی ادامه یافت.
دکتر طوسی در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد و به امر مشاوره مدیریت پرداخت. ایشان در طی نیم قرن تلاش علمی تا زمان وفات (۱۳۸۵)، همواره در امر تالیف و ترجمه، اهتمام کامل داشتند؛ از وی بیش از ۸۰ اثر علمی در قالب کتاب و مقالات نظری و پژوهشی در زمینههای مختلف علوم سازمان و مدیریت، باقیمانده است که بخشی از این آثار، ترجمه و بخش دیگر به صورت تألیف بوده است. نفوذ و تاثیرگذاری آثار علمی دکتر طوسی در آثار علمی سایر اساتید مدیریت آموزشی و پایان نامههای دانشجویان این رشته قابل مشاهده است، بگونهای که میتوان اذعان داشت اکثر اساتید و دانشجویان رشته مدیریت آموزشی و مدیران آموزشی بطور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر آثار علمی ایشان میباشند.
برخی از نخستین آثار علمی دکتر طوسی در زمینه مدیریت آموزشی، به شرح ذیل است:
سازمان فرهنگ و رهبری آن،(۱۳۴۲)، مجله تهران مصور. مدیریت و رهبری آموزشی،(۱۳۴۶)، اثر کیمبل وایلز، ترجمه محمد علی طوسی، تهران، انتشارات دانشگاه سپاهیان انقلاب. پژوهشی در باب نظرات روسا و مدیران کل آموزش و پرورش،(۱۳۴۹)، تهران، وزارت آموزش و پرورش، انستیتو آموزش برنامه ریزی و مدیریت. سازمان و اداره آموزش و پرورش در ایران و کشورهای مختلف جهان،(۱۳۵۲)، تهران، انتشارات کتابهای جیبی.
منابع
علاقه بند، علی (۱۳۸۴). مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی، تهران، انتشارات ارسباران.
هوی، وین؛ میسکل، سیسل (۱۳۸۵). تئوری، تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی، ترجمه میر محمد سید عباس زاده، انتشارات دانشگاه ارومیه.
Donmoyer، R; Imber، M. and Scheurich، J. (1995).The Knowledge Base in Educational Administration،State University of New Yurk Press،NY.
Makolandra, J. and et al. (2009). 21st Century Theories of Education Administration, Rice University, Houston, Texas.
Carr ,Carolyn S. and . Fulmer, Connie L. (2004); Educational Leadership: Knowing the Way, Showing the Way, Going the Way, Scarecrow Education, Rowman and Littelefield Group Inc.p.28