آخرین نوشته ها
خانه / آموزشی / سازمان و مدیریت بهداشت و درمان ایران / بهداشت عمومی و عدالت اجتماعی

بهداشت عمومی و عدالت اجتماعی

موضوع بحث بهداشت عمومی به طور کلی ارتقا و حفظ سلامتی مردم است. فی المثل براساس تعریف موسسه طب (institute of medicine) بهداشت عمومی چیزی است که «ما، به عنوان جامعه، به طور جمعی انجام می دهیم تا شرایطی را فراهم کنیم که مردم در آن سالم زندگی کنند». اغلب، اما نه همیشه، این مساله مستلزم دخالت دولت است.

به عنوان مثال، در آمریکا سازمان هایی نظیر مراکز پیشگیری و کنترل بیماری ها، سرپرستی دارو و غذا، آژانس کنترل محیطی و آژانس کنترل مصرف در امر بهداشت عمومی دخیل است. همچنین فعالیت برای ارتقا و حفظ سلامتی عمومی گاه در سطح جهانی نیز به چشم می خورد؛ به عنوان نمونه می توان به فعالیت های سازمان بهداشت جهانی (World Health Organization) اشاره کرد.

۲ دیدگاه عمده درباره اخلاق بهداشت عمومی وجود دارد. یک دیدگاه، مبنای اساسی اخلاق بهداشت عمومی را دستورالعملی در جهت افزایش رفاه می داند؛ بنابراین، این دیدگاه بهداشت را جزئی از رفاه می داند و چالش اخلاقی اصلی بهداشت عمومی از این دیدگاه برقراری تعادل میان آزادی های شخصی و پیشبرد وضعیت بهداشت جامعه خواهد بود. دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که مساله اساسی بهداشت عمومی را عدالت اجتماعی می داند. اگرچه برقراری تعادل میان آزادی افراد و ارتقای بهداشت عمومی از دغدغه های این دیدگاه به حساب می آید، آنچه اساسی تر است و این دغدغه نیز ذیل آن تعریف می شود، تعهدی وسیع تر به سطح بهداشتی کافی و مطمئن برای همه و محدود کردن نابرابری هاست. بنابراین، این رویکرد به اخلاق بهداشت عمومی، ارتباط عمیقی با مسائلی وسیع تر نظیر عدالت اجتماعی و فقر دارد.

راه مشخصی برای تمایز نهادن میان اخلاق بهداشت عمومی و اخلاق مربوط به سایر حوزه های مرتبط وجود ندارد. اگرچه اغلب همه این موارد ذیل عنوان کلی اخلاق زیست شناسی طبقه بندی می شود، گاهی از این عنوان برای تمایز نهادن میان سایر حوزه های اخلاق زیستی و پزشکی در برابر اخلاق بهداشت عمومی یا اخلاق زیستی مربوط به حوزه های عمومی استفاده می شود. بنابراین، هر رویکردی که به اخلاق بهداشت عمومی داشته باشیم، یک سوال اساسی باقی می ماند: تمایز میان اخلاق بهداشت عمومی و سایر حوزه های اخلاق زیستی چیست؟ برای یافتن پاسخ، باید به ماهیت بهداشت عمومی توجه کنیم.

بهداشت عمومی ۴ مشخصه اساسی دارد که بخش عمده موضوعات اساسی اخلاق بهداشت عمومی را مشخص می کند: (۱) امری عمومی یا جمعی است، (۲) بهبود آن نیازمند تمرکزی خاص بر پیشگیری است، (۳) بهبود آن اغلب نیازمند دخالت دولت است و (۴) مستلزم رویکردی نتیجه محور است. در ادامه در مورد هر ۴ خصیصه بحث خواهیم کرد.

اولا، در بهداشت عمومی دغدغه اساسی جمعیت است، نه افراد. بهداشت عمومی ذاتا مساله ای جمعی و گروهی است و در آن منافع یک فرد نمی تواند از منافع همه افراد جامعه متمایز باشد؛ هرچند در برخی مواقع منافع به برخی زیرگروه های جامعه می رسد. همین نکته، باعث بروز مسائلی در باب عدالت می شود که اخلاق بهداشت عمومی باید به آنها پاسخ گوید: بهداشت عمومی برای چه کسانی است؟ بهداشت چه کسانی برای ما مهم است و تا چه حد مجازیم از افراد بخواهیم که برای رسیدن به آن از برخی منافع خود چشم پوشی کنند؟ و چرا بهداشت عمومی ارزش تلاش برای رسیدن به آن را دارد؟ آیا تفاوتی بین بهداشت عمومی و بهداشت مردم وجود دارد؟ هر پاسخی به این پرسش ها باید این حقیقت را نیز در نظر داشته باشد که ملاک و معیارهای بهداشت عمومی اغلب مبتنی بر چشم انداز منافع افراد است.

ثانیا بهبود بهداشت عمومی مستلزم تعهد به پیشگیری از بیماری ها و جراحت هاست. البته، هرچند عمده مباحث درباره بهداشت عمومی بر جنبه پیشگیرانه آن تمرکز می کند، مراکز بهداشت عمومی نیز درگیر تشخیص و درمان بیماری هاست. در واقع، نظام های بهداشت ملی به تدریج این نکته را درمی یابد که هم باید دارای ساختارهای پیشگیرانه باشد و هم دارای خدمات درمانی. به هر حال، تعهد بهداشت عمومی به پیشگیری چالش های اخلاقی خاصی را پیش روی می نهد. بهبود یا کاهش ضرر یا جراحتی که هم اکنون وجود دارد به لحاظ اخلاقی ضروری تر به نظر می رسد تا پیشگیری از آن. علاوه بر این، هرچند هزینه های پیشگیری عموما مربوط به زمان حال است، منافع پیشگیری موفق در آینده بروز و ظهور می یابد و این معمولا تنها برای افرادی است که پیشاپیش نمی توان آنها را شناخت و همچنین تعداد آنها را تنها با احتمال می توان مشخص کرد. بنابراین، سیاست های پیشگیرانه پرسش هایی در این باب مطرح می سازد که ما چگونه باید در مورد آمارها و همچنین افراد ناشناخته فکر کنیم؟ و آیا بهداشتی که در آینده به دست می آید ارزشی کمتر از بهداشتی دارد که در زمان حال قابل دسترسی است؟

ثالثا همان طور که ذکر شد به دست آوردن نتایج مطلوب بهداشت عمومی نیازمند دخالت دولت است. بهداشت عمومی اغلب بیش از آن که بر اعمال فردی تکیه کند، مبتنی است بر نظم و سیاست عمومی. در چنین مسائلی، نظیر دیگر حوزه های سیاستگذاری عمومی، نیازمند مشخص کردن مسائلی در مورد عدالت، امنیت و دامنه محدودیت های قانونی اعمال و خدمات هستیم. این نکته، مسائل مربوط به عدالت در باب بهداشت عمومی را برجسته تر می سازد. همچنین پرسش هایی درباره موازنه میان آزادی فردی و اعمال اجباری درباره بهداشت عمومی مطرح می شود. در این زمینه است است که عموما نگرانی هایی درباره پدرسالاری (paternalism) مطرح می شود.

چهارم، بهداشت عمومی رویکردی کاملا نتیجه گرا دارد. ارتقای بهداشت عمومی به معنای تلاش برای افزایش سلامتی، و معمولا جلوگیری از نتایج بد بهداشتی است. همان طور که ذکر شد، در برخی مباحث اخلاق بهداشت عمومی چنین رویکرد نتیجه گرایی به عنوان توجیه اخلاقی و مبنای بهداشت عمومی در نظر گرفته می شود؛ بنابراین، مانند همه رویکردهای نتیجه گرا در برابر دغدغه های تکلیفی، نظیر توجه به حقوق افراد و رویکردهای عدالت محورانه قرار می گیرد. بنابراین، بهداشت عمومی باید به پرسش های سنتی که به واسطه تعهدات نتیجه گروانه خود با آنها روبه روست پاسخ دهد. البته کسانی که عدالت اجتماعی را مبنای اخلاقی بهداشت عمومی می دانند، می توانند با تکیه بر رویکرد خود به این پرسش ها پاسخ دهند.

این ۴ خصیصه ساختار مبنایی و رویکرد اخلاق بهداشت عمومی را شکل می دهد. بنابراین، اخلاق بهداشت عمومی عهده دار پاسخ به پرسش های متفاوت و متعددی است که به واسطه ۴ خصیصه ذکرشده به وجود می آید و همان طور که ذکر شد، این ۴ خصیصه در واقع موضوعات اساسی اخلاق بهداشت عمومی را شکل می دهد.

منبع: دایره‌المعارف فلسفی استنفورد / نویسندگان: راث فادن و سیرین شبایا / ترجمه و تلخیص : مهدی رعنائی

این مطالب را نیز ببینید!

شماره جدید نشریه فرهنگ و ارتقاء سلامت منتشر شد

دوره ۸، شماره ۱ – ( بهار ۱۴۰۳ ) برگشت به فهرست نسخه ها صفحه ...