همایش مادران، پرچمداران جنگ نرم

متن سخنرانی دکترخلیل علی محمدزاده

عضو هیات علمی دانشگاه و مدیر کارگروه جمعیت و تعالی خانواده بسیج جامعه پزشکی

در همایش مادران، پرچمداران جنگ نرم

سالن همایش های دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، ۷ آذر ماه ۱۳۹۵

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت عزیزان حاضر در جلسه؛ اعضای پرافتخار بسیج جامعه پزشکی و مهمانان و مدعوین ارجمند و تبریک ایام مبارک سالگرد تشکیل بسیج مستضعفین.

نام و یاد و خاطر امام راحل، شهدا، آزادگان، جانبازان و رزمندگان جنگ تحمیلی را گرامی می‌داریم و از خداوند متعال توفیق می‌طلبیم که همواره در خط رهبری انقلاب اسلامی، حافظ دستاوردهای این نهضت عظیم حسینی باشیم.

تشکل بسیج روزی نهال نازکی بود، دشمنان می‌خواستند آن را از ریشه بزنند و ریشه آن را بسوزانند – چون هدف آنها از بین بردن انقلاب اسلامی بود – اما در سایه ایمان به خدا و اخلاص و بصیرت مردم و به ویژه جوانان پرشور و پای کار بسیج و اراده مصمم رهروان خط امام (ره) روز به روز این نهال تنومندتر شد. دشمنان اسلام در جنگی سخت، ۸ سال بسیج را زیر شدیدترین ضربات خود قرار دادند، در عرصه‌های مختلف آن را تحریف و تخریب کردند، اما بسیج با آگاهی و هوشیاری ایستاد و در دفاع از انقلاب و رهبری انقلاب و آرمان‌های انقلاب، یکپارچگی و انسجام و تک صدایی خود را به رخ دشمنان انقلاب کشید و لحظه‌ای هم و اندکی هم پا عقب نگذاشت. دشمن هنوز هم دست بردار نیست، همچنان به دنبال ریشه‌کنی بسیج است ولی آن نهال نازک، امروز یک درخت تناور است. یک شجره طیبه به معنای واقعی است. خداوند در آیه ۲۴ سوره ابراهیم می فرماید:

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ

آیا ندیدی چگونه خدا “کلمه طیبه” و گفتار پاکیزه را به درخت پاکیزه تشبیه کرده که ریشه آن در زمین ثابت و شاخه آن در آسمان است؟!

در ادامه آیه می فرماید:

تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ

هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می دهد و خداوند برای مردم مثل‌ها می‌ زند. شاید متذکر شوند و پند بگیرند.

امام عزیز در آخرین پیام خود در آستانه سالگرد بسیج مستضعفین در دوم آذر ماه ۱۳۶۷، بسیج را “شجره طیبه” توصیف کردند، فرمودند: بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد.

یا در همان پیام در فرازی دیگر در اهمیت جایگاه بسیج در جنگ نرم می فرمایند: اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد ماند والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.

در طی این سالها به اندازه‌ای که بسیج از نظر مدیریتی تقویت شده، به مقداری که بسیج ابزارها و فن‌آوری‌های بیشتری پیدا کرده، به میزانی که توان و گسترش و مهارت این تشکل و اعضای آن بیشتر شده، دشمنی دشمنان نیز بیشتر شده است. دشمن از بسیج و بسیجیان همواره سیلی خورده است بنابراین فکر کرده است که با طراحی جنگ نرم و تمرکز و سرمایه گذاری در آن، حالا می‌تواند شکست خود در جنگ سخت را جبران کند.

خواهران عزیز امروز هجمه دشمن در عرصه جنگ نرم بسیار گسترده و همه جانبه است. آنها به پیروزی در این جبهه سخت امید و دل بسته‌اند.

یکی از موضوعاتی که دست اندرکاران این همایش تکلیف کرده‌اند در این جلسه راجع به آن صحبت کنیم، جنگ نرم است. محور اول سخنان بنده در باره تفاوت‌های جنگ سخت و جنگ نرم است. مقام معظم رهبری در مقایسه این دو جنگ تعابیر جالبی بکار برده‌اند که من در مطلع بحث به آن ها اشاره می‌کنم.

می‌فرمایند: در جنگ سخت جسم‌ها به خاک و خون کشیده می‌شوند، روح‌ها پرواز می‌کنند به بهشت. مثال به روز برای جنگ سخت، شور و شوقی است که رزمندگان مدافع حرم برای جنگ با تروریست‌ها دارند و در دفاع از مظلومان و نبرد با ستمگران، سینه خود را آماج گلوله‌های دشمن می‌کنند.

ایشان درباره جنگ نرم نیز می‌فرمایند: اگر دشمن در جنگ نرم غلبه کند، جسم‌ها پروار می‌شوند و سالم می‌مانند، ولی روح‌ها می‌روند به قعر جهنم.

پس جنگ نرم خطرناک‌تر و پیچیده‌تر و به ظاهر کم‌هزینه‌تر از جنگ سخت است و عرصه آن نیز گسترده تر است، فضای مجازی و شبهه افکنی‌ها و انکارهایی که از این طریق، نسبت به اسلام، قران، انقلاب، نظام اسلامی و معارف دینی روا می‌دارند، تنها یکی از هزاران عرصه در این جنگ است.

آن کسی که امروز آماده جنگ سخت با دشمن می‌شود، عرصه جنگ نرم دشمن را شناخته، عمق آن را فهمیده، فلذا برای نابودی دشمن در جنگ سخت نیز آماده شده است. ولی کار ما که روبرو و گاهاً گرفتار عرصه‌های و کمینگاه های مختلف جنگ نرم هستیم، بس دشوار است، بصیرت و فهم بالایی لازم داریم، باید از درون خود را تقویت کنیم. باید انگیزه‌های ایمانی خود را حفظ و ارتقاء دهیم. باید حلقه های معرفتی تشکیل دهیم. باید به یکدیگر در این میدان کمک کنیم. باید فرامین و رهنمودهای رهبری را هوشمندانه، عملیاتی کنیم.

یکی از تفاوت‌های اساسی جنگ نرم با جنگ سخت، روش تهاجم آن است. در جنگ سخت دشمن نظامی و امنیتی عمل می‌کند، بمباران می‌کند، موشک پرانی می‌کند. به خاک و خون می‌کشد. ویرانی به بار می‌آورد، تخریب می‌کند، خشونت می‌ورزد. در جنگ سخت عمل تا حدودی آشکار و عکس‌العمل نیز واضح است. جنگ است دیگر، سروصدا وجود دارد. مرتب انفجار رخ می دهد و هر بی خبری را هم، خبردار می کند. جهت دشمن، مسیر دشمن و جبهه دشمن معلوم است. ولی در تهدید نرم دشمن در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و سایر حوزه ها به تدریج نفوذ و یا ورود می‌کند و جان و روح انسانها را هدف قرار می‌دهد. جنگ نرم از روش القاء و اقناع بهره می‌گیرد و آرام، نامحسوس و کم سروصدا عمل می‌کند. به تعبیر مقام معظم رهبری جنگ نرم چون موریانه، به مرور و به تدریج مغز ستون را می خورد و خیمه را می اندازد.

یکی دیگر از تفاوت‌های جنگ نرم با جنگ سخت، نتایج و پیامدهای ناشی از آن است. در جنگ نرم پیامدها نیز نرم‌افزاری است. دشمن بر انتخاب‌ های ما تاثیر می‌گذارد. کاری می‌کند که ما تصمیم دلخواه او را بگیریم، دنبال آن است که الگوی رفتاری ما تغییر کند و هویت فرهنگی ما سلب شود. تهدید نرم معمولاً عکس‌العمل چندانی را برنمی‌انگیزاند.

هدف نهایی و مشترک دشمن در هر دو جنگ، فروپاشی یک نظام و یا تغییر اصول و رفتار و راهبردهای یک نظام است. اگر صحنه کنونی را بخوبی ببینیم، عمق جنگ نرمی که دشمن با ابزارها و امکانات خود و به شیوه‌های مختلف از طریق ماهواره‌ها و فضای مجازی و شبکه‌های داخلی و نفوذی خویش به راه انداخته است را به خوبی خواهیم دید.

یکی از اهدافی که دشمن در جنگ نرم دنبال می‌کند، تاثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه است، دنبال این است که اخبار را به شکلی هدفمند و کنترل شده، آن طور که خود می‌خواهد در بین مردم رواج دهد. البته این شیوه دیرینه‌ی نظام سلطه برای استحاله فرهنگی است.

یکی دیگر از اهداف جنگ نرم، تخریب و سیاه نمایی ارکان نظام و ارائه تصویری ناکارآمد از عملکرد نظام است. مرتب القاء می‌کنند که نظام اسلامی ناتوان است، اگر نظام در اداره کشور ناتوان است، پس این همه توانایی که از او سر می زند و در حفظ و اداره کشور موثر واقع می شود و ترفندهای داخلی و منطقه ای و حتی جهانی او را تحت تاثیر قرار می دهد، از کجا ناشی می شود. در جنگ نرم استحاله سیاسی یک هدف استراتژیک است که دشمن برای دستیابی به آن استراتژی هایی تدوین کرده است.

از سایر اهدافی که دشمن در جنگ نرم دنبال می‌کند، القای جو ناامنی و بی‌اعتمادی و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم و مسئولین است. مثلاً مطرح می‌کنند که اگر فلان کار را بکنید، سایه فقر و جنگ از کشور شما رخت برمی‌بندد. آنها می‌خواهند ما را وادار به تسلیم و عقب نشینی کنند.

اختلاف افکنی در صفوف مردم و مسئولین و بی‌تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور -مانند مسائل خانواده، مسائل منطقه و اندیشه های رهبری- و تبلیغات سیاه به روش‌ها و بهانه‌های گوناگون نیز از سایر اهدافی است که در تهدیدهای نرم دنبال می‌شود و شما برای هر کدام از این محورهایی که عرض شد، مثال‌ها و مصادیقی را سراغ دارید که با توجه به ضیق وقت من دیگر به جزئیات آنها نمی‌پردازم.

با توجه به عنوان همایش، بنده از این مقدمه و مقایسه‌ای که بین جنگ سخت و جنگ نرم مطرح شد، استفاده می‌کنم تا در محور دوم و آخر عرایضم به این سوال جواب دهم که چرا دشمن در جنگ نرم برای دختران، زنان و مادران جایگاه و اهمیت خاصی را قائل شده است؟

یکی از اهداف جنگ نرم دشمن، استحاله خانواده است. دشمن از وجود خانواده سالم که نقش تربیتی خود را در تقویت باورهای معنوی و مقابله با استحاله فرهنگی و سیاسی و اجتماعی به نحو موثر و بارزی ایفاء کند، در رنج و عذاب است و به طرق مختلف می‌کوشد خانواده را از مسیر درست و اصیل خود منحرف کند و کمیت و کیفیت خانواده را هدف قرار داده است. فرمانده جبهه‌های مبارزه با جنگ نرم در خانواده، معمولاً زن است. بنابراین یکی از اهداف تهدید نرم دشمنان این است که نقش همسری و نقش مادری و نقش تربیتی و سازنده زن در خانه و جامعه را تحقیر کنند و آن را تنزل دهند.

بخش عمده ای از  تلاش ها در جنگ نرم این است که هویت از زن مسلمان گرفته شود. از جمله اهداف شومی که در برنامه‌های ماهواره‌ای و شبکه های مجازی دنبال می‌کنند، به ابتذال کشاندن زن و جدایی او از خانواده و ایجاد تزلزل در خانواده و از این راه نابودی پایه های سلامت جامعه است. در جنگ نرم، دشمنان اسلام با تمام قوا و ابزارها و امکانات می‌کوشند که دیدگاه اسلام درباره زن در جامعه شنیده نشود و یا عقب مانده و کهنه معرفی شود و برعکس دیدگاه شکست خورده غرب درباره زن که بر اصالت لذت و دنیاگرایی و بی‌اخلاقی و بی‌بندوباری و فمنیسم استوار است، اشاعه یابد. دشمنان پیوسته تلاش می‌کنند زنان جامعه را به مقابله با دیدگاه اسلامی درباره زن تشویق کنند. آنها به وضوح می‌گویند: اگر بتوانیم زن را در جوامع اسلامی از عزت و کرامتی که اسلام برای او قائل شده، دور سازیم، و اگر بتوانیم خانواده را دچار دگرگونی کنیم، دیگر جامعه اسلامی، مردان بزرگی در آغوش پرمهر مادران پرورش نخواهد داد.

چرا در جنگ نرم، مادر هدف قرار گرفته است؟ به خاطر اینکه نقش مادری، نقش برجسته و تربیتی است. از دامن زدن، مرد به معراج می‌رود. زن نخست معلم انسان است. مادر کارخانه انسان سازی است. مادر کانون احساسات و عواطف و محبت در خانواده است. مادر شخصیت کودکش را شکل می‌دهد. مادر نقش بی‌بدیلی در رشد و تعالی جامعه دارد. مادر فرزندان را ارشاد می‌کند. مادر فرزندان را رهبری می‌کند. مادر در مدیریت، رهبری و ارشاد اعضای خانواده، انسانی متحمل است. مادر مایه آرامش و امنیت خانواده است. این مادران و همسران شهیدان دفاع مقدس را ببینید که چه فرزندانی را در دامن خود پرورش دادند و چه زیبایی‌هایی را آفریدند و چگونه از گذشت و ایثار فرزندان آنها، امروز مدافعان حرم جوانه زده است. شهدای ما ستاره های فروزانی هستند که با رجوع به آن ها می شود، راه را پیدا کرد. در غبارآلودگی فتنه ها کافی ست به وصیت نامه آنها مراجعه کنیم، جهت حرکت و راه اصیل انقلاب را خواهیم شناخت، چون آن ها گوش شان و هوش شان و حواس شان همه به کانون رهبری بود، تا ببینند از آن کانون چه فرمانی می رسد. مادران انقلاب چنین فرزندانی را تربیت کرده اند.

در جنگ نرم دشمن به دنبال آن است؛ زن مادر نباشد. زن فرزند تربیت نکند. زن شوهرداری نکند. زن مکمل همسرش نباشد. زن در مرکز خانواده قرار نگیرد، حتی به تعداد فرزندآوری زن نیز حساسیت شدید دارند. در فرزندپروری او هم دخالت می کنند. به چه دلیل؟ چون اگر مادر پرچمدار مقابله با جنگ نرم شود، جنگ نرم دشمن به شکست سختی می‌انجامد.

جنگ نرم، کارکرد خانواده اسلامی را هدف قرار می‌دهد و برای این منظور اول می‌خواهد فرمانده خانه و خانواده را بزند. چون دشمن می‌داند نقش زن در حفظ بنیان خانواده و تربیت نسل و بیداری جامعه، نقش بالایی است. دشمن به تجربه دریافته است، اگر سبک زندگی ایرانی و اسلامی را تغییر دهد، سبک زندگی خانواده تغییر می‌کند و خانواده از مسیر اصیل خود منحرف می‌شود و در پی آن جامعه نیز از جاده اسلامیت و معنویت دور می‌شود. رتبه مادر در سبک زندگی خانواده، وزن و ضریب بالایی دارد.

به زعم بنده امروز زنان جامعه ایرانی، بیش از هر زمان دیگر مورد طمع دشمنان اسلام هستند. چون به برکت انقلاب اسلامی در عرصه‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی خیلی فعال و تاثیرگذارند. در دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس، عرصه‌های ورزشی، هنری و در تخصص های گوناگون و محیط های کسب و کار و کارآفرینی بحمدالله خانم‌های موفق و سرآمد فراوانند. دشمنان وقتی این همه زن مسلمان تحصیل کرده و موثر در پیشرفت جامعه اسلامی را می‌بینند، احساس خطر می‌کنند، فلذا بر حجم تهدیدات و توطئه‌های خود می‌افزایند.

من فکر می‌کنم خانم‌های جامعه ما به چنان سطح بالایی از تکامل علمی و معنوی رسیده‌اند که در هیات‌های اندیشه‌ورزی که مقام معظم رهبری به عنوان جایگزینی برای اتاق فکر غربی‌ها ذکر کرده اند، می‌توانند بنشینند، قوت‌ها و ضعف‌های درونی جامعه را ببیند، فرصت‌ها و تهدیدهای بیرونی را خوب بشناسند و با برنامه‌ریزی و ارائه راهکارهای مناسب، رسالت خود را در مقابله با جنگ نرم دشمنان که با تکیه بر زور و تزویر و پول و امکانات عظیم تبلیغی و عملیات پیشرفته رسانه‌ای دنبال می‌شود، به نحو مطلوبی انجام دهند و به راستی پرچمدار شایسته جامعه در نبرد خطرناک نرم جریان شیطانی بر علیه نظام اسلامی باشند.

از تصدیعی که دادم عذرخواهی می‌کنم. امید که خداوند متعال اسم ما را در دفتر زرین تشکیل بسیج، این لشکر مخلص خدا که پرورش یافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند، ثبت و ضبط نماید و ما را در دنیا و آخرت شرمنده شهیدان قرار ندهد و ما را قدردان مقام معظم رهبری و مجری و پی‌گیر فرامین ایشان قرار دهد. همه شما را به خداوند متعال می‌سپارم.