خانه / آموزشی / اصول و مبانی مدیریت / از دست دادن قدرت و کسب قدرت مولد (3)

از دست دادن قدرت و کسب قدرت مولد (3)

درآمدی بر تئوری های قدرت و سیاست

اشاره: آنچه در موضوع تئوری های قدرت و سیاست در این شماره و سایر نوشته ها خواهد آمد به کمک مقالاتی مانند درك نقش قدرت در فرايند تصميم گيري (جفري ففر) ، منبع قدرت اعضاي رده پايين سازمان هاي پيچيده ( ديويد مكانيك) ، رهبري در يك هرج و مرج سازمان يافته (مايكل كوهن و جيمز مارچ)، ضعف قدرت در حوزه اقتدار مديريت ( روزابت ماس كانتر) ، بهبود سازماني : يك ديدگاه سياسي ( آنتوني كاب و نيوتن مارگوليس) و مسابقه قدرت و بازيگران اين صحنه (هنري مينتز برگ) تدوین گردیده است. این مباحث در کتاب تئوری های سازمان: اسطوره ها ( شفریتز جی ام.، استیون اوت جی ) به تفضیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

قسمت سوم

از دست دادن قدرت و کسب قدرت مولد

  دکترخليل علي محمدزاده

جان كارتر (1977) ياد آور مي شود : «قدرت با ميزان وابستگي رابطه دارد و اعضاي سازمان كه در رده هاي پايين فعاليت مي كنند داراي سلاح هاي آتشين مي باشند و بدان وسيله ساير افراد را به خود وابسته مي نمايند. اين سلاح هاي آتشين عبارتند از: تخصص، ميزان تلاش و علاقه، جذابيت، محل و جايگاه در سازمان و ائتلاف ها و مقررات، يعني در سازمان برخي از افراد به سبب مهارت خاصي كه دارند و در محتواي سازماني داراي قدرت مي شوند، بسيار مشهور مي گردند، همة افراد آنها را مي شناسند و يا چنان به بدي شهرت مي يابند كه مورد تنفر همگان قرار مي گيرند.

بازيگر معروف فيلم M.A.S.H به نام «هاكي» و «تراپر» به گونه اي رفتار مي كنند كه اگر تخصص آنها در صحنة جنگ مورد نياز نبود، سال ها پيش به دادگاه نظامي احضار شده بودند.

مقاله ي «رهبري در يك هرج و مرج سازمان يافته» توسط كوهن و جيمز مارچ (1974) كه در كتاب «رهبري و ابهام»: رييس دانشكدة آمريكا ، به بررسي وضعيت دانشكده هاي آمريكا در سالهاي آخر دهه 1960 و سال هاي نخستين دهه 1970 مي پردازد. در اين سال ها رؤساي دانشگاه ها بيشتر نقش واسطه گري داشتند در صورتيكه كه قبل از آنها از يك سو نقش واسطه گري و از سوي ديگر نقش تحكم و حكمروايي ايفا مي كردند علت آنكه آنها از عبارت هرج و مرج سازمان يافته استفاده كردند، آن بود كه در سلسله مصاحبه هايي كه انجام دادند به اين نتيجه رسيدند كه دانشگاهها داراي هدفهاي نامطمئن بودند و از يك فن آوري آشنا، ولي نه چندان روشن استفاده مي كردند و درباره اينكه چه كسي به چه اموري رسيدگي مي كند، اطلاعات ناقصي داشتند. مطلب بسيار مهم و قابل ذكر ويژگي هاي رؤساي دانشگاه هاست كه دچار نوعي ابهام شده اند. آنها درمي يابند كه قدرتشان بسي كمتر از مقداري است كه باور دارند، براي اينكه ميزان اختيارات آنها، به صورت خودبه خود، مورد پذيرش قرار نمي گيرد و دادن شرح تفصيلي و لازم دربارة زندگي سازماني موجب مبهم شدن قدرت مي شود.

ابهام در قدرت يكي از چهار ابهام مهمي است كه در هرج و مرجي كه دامن گير رؤساي دانشگاه ها شده است، مورد بحث قرار مي گيرد. ابهام در هدف، تجربه و موفقيت. كوهن و مارچ سپس به تدابير اثر بخش به هنگام رهبري هرج و مرج سازمان يافته مي پردازند: «مي توان نقش رييس دانشگاه را براساس توانايي وي در حفظ و رابطة خلاق بين حماقت و عقلانيت مورد ارزيابي و سنجش قرار دارد.»

ماس كانتر(1979): مقاله ي«ضعف قدرت در حوزة اقتدار مديريت» مي گويد: براي اينكه سازمان در جهت هدف هاي خود گام بردارد قدرت مديريت اجرايي يك امر لازم و ضروري است. «او قدرت را معادل كارايي و توانايي بكار مي گيرد». او مي گويد: از طريق مطالعة شيوه يا خصوصيات مدير، توانايي وي را نمي توان در رهبري اثربخش سازمان پيش بيني كرد.

كانتر سه گروه از مقامات درون سازمان را معرفي مي كند كه به صورتي خاص در معرض از دست دادن قدرت (بي قدرت شدن) قرار دارند. سرپرستان ردة آخر، متخصصان ستادي و مديران ارشد اجرايي. قدرت مديران سطوح بسيار بالاي سازمان به خاطر انجام كارهايي كه نتايج منفي دارند افزايش مي يابد. ولي قدرت لازم براي انجام دادن كارهايي كه به نتايج مثبت مي انجامد، افزايش نمي يابد. در سازمان هاي بزرگ بي قدرتي (يا تصور از دست دادن قدرت و ناتوان شدن) مي تواند مسئله اي مهمتر از كسب و حفظ قدرت باشد.  همچنین رهبران از طريق تفويض اختيار به ديگران، در واقع، مي كوشند «قدرت مولد» بيشتري كسب نمايند (يعني قدرتي كه براي تأمين هدف هاي سازمان لازم است).

ادامه دارد

این مطالب را نیز ببینید!

قابل توجه دانشجویان؛ آدرس دهی دکترخلیل علی محمدزاده در مقالات

قابل توجه دانشجویان و همکاران: شیوه آدرس دهی در مقالات دانشگاهی به فارسی و انگلیسی، ...