بسم الله الرحمن الرحیم. سلام، درس هایت را خوانده ای؟ به تکالیف خود پرداخته ای؟ کتاب و جزوه و … را بسته ای؟ خود را در محضر خدا ببین . می خواهی امتحان دهی و ناظر فقط خداست. حالا ببینم امتحان بی نظارت دیگران را، خودت چگونه مدیریت می کنی؟! عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید. حالا آماده اید:
لطفا به سوالات زیر جواب دهید ( در قسمت نظردهی، به ترتیب و با قید نام و نام خانوادگی)
1) کامپیوتر و مباحث مربوط به مدیریت در چه سطحی از طبقه بندی سیستم ها قرار دارند؟
2) در سازمان، آنتروپی خوب است یا آنتروپی منفی؟ چرا؟
3) مدیریت از نظر سایمون، بارنارد و فالت چیست؟ (به ترتیب و به تفکیک بنویسید)
4) نظرات بارنارد و سایمون به کلاسیک ها نزدیک است و یا نئوکلاسیک ها؟ دلیل تان چیست؟
5) مدیریت ایرانی در دیدگاه عام از چه نظر به مدیریت امریکایی و یا ژاپنی شبیه است؟
تاریخ و ساعت پاسخ به سوالات فقط روز سه شنبه 22 آبان ماه از ساعت 6 تا 8 شب
1-کامپیوتر سطح سه،سطح سيستم های سايبرنتيک و مدیریت سطح هشت،سطح سازمان اجتماعی می باشد.
2-آنتروپی منفی،زیرا سیستم ها میل به بی نظمی دارند و برای انجام واکنش هایی برای مقابله با این وضعیت آنتروپی منفی لازم است.
3-سایمون:تصمیم گیری را محور اصلی مدیریت دانسته و معتقد است افراد با همکاری تصمیمات لازم را مطابق با اهداف سازمان اتخاذ می کند.بارنارد:سازمان را یک نظام همکاری می داند که در آن اختیارات از پایین با بالا تفویض می شود و افراد با ابزار ترغیب انگیزش برای انجام کار پیدا می کنند.فالت:مدیریت را دست یافتن به وحدت و یکپارچگی از طریق هماهنگی بین اجزامی دانسته که باید تضادها را سازنده کند.
4-نئوکلاسیک ها،زیرا بر جنبه های رفتاری و روانی انسان تاکید داشته و در نظرات در مورد کارگروهی،همکاری افراد،هماهنگی بین اجزا و انگیزش صحبت کرده اند.
5-مدیریت در ایران از نظر اینکه مسئولیت ها فردی،تصمیم گیری ها فردی،مدیریت از بالا به پایین ،کنترل رسمی ،ارزیابی و ارتقاء سریع و وجود بوروکراسی در سازمانها شبیه مدیریت امریکایی است ولی استخدام در ایران بلند مدت است که از این نظر شبیه تئوری z می باشد.
۱-کامپیوتر در سطح سیستمهای سایبرنتیک یا خود تنظیم مطرح شده ومدیریت در سطح سازمانهای اجتماعی
۲-آنتروپی منفی زیرا سیستمها با گذشت زمان میل به بی نظمی دارند و آنتروپی منفی واکنشهایی است که سیستم برای مقابله با آن نشان میدهد که زنده بماند و فرایندیست که از نابودی سیستم جلوگیری میکند
۳-سایمون مدیریت راتصمیم گیری میداند، بارنارد مدیریت را با نگرش رفتاری بررسی کرده و سازمان را نظام همکاری میداند،فالت هدف عمده مدیریت را دستیابی به وحدت و یکپارچگی میداندو وظیفه اصلی مدیریت راسازنده کردن تضادها و برخوردهاو محور اصلی وظایف را هماهنگی میداند
۴-نظرات سایمون به نیو کلاسیکها بیشتر شبیه است زیرا محدودیتهای ناشی از محرکها ارزشها ووفاداری افراد منشا میگیردمثل نیوکلاسیکها و نظرات بارناردنیز به نیوکلاسیکها شبیه است چون بهعوامل روانی و اجتماعی سازمانبیشتر اهمیت داده
۵-مدیریت ایرانی از نظراستخدام دایم العمرو ارتقاو ترفیع بطیی و توجه انسانی وکامل به فرد شبیه نظریه ژاپنی وار نظر تصمیم گیری فردی مسیولیت فردی وارزیابی سریع و کنترل رسمی و صریح وگرایش به تخصصهای جزیی شبیه نظریه آمریکایی میباشد
1) کامپیوتر سطح سیستم سایبرنتیک یا خود تنظیم و مباحث مربوط به مدیریت در سطح سازمانهای اجتماعی است.
2) آنتروپی منفی خوب است زیرا سیستم ها بر اثر گذشت زمان میل به بی نظمی و فروپاشی دارند،که سیستم ها برای مقابله با آن واکنشهایی نشان میدهند تا زنده بمانند که به آن آنتروپی منفی می گویند
3) سایمون مدیریت را تصمیم گیری می داند و این وظیفه را بهترین و اصیل ترین نقش مدیر قلمداد می کند. بارنارد معتقد است که وظایف از پایین به بالا تفویض شده و مدیر باید از روش ترغیب بعنوان ابزار انگیزش و اجبار بعنوان ابزار ترغیب استفاده کند و فالت هدف عمده مدیریت را دستیابی به وحدت دانسته و وظیفه اصلی آن را سازنده کردن تضادها و برخوردها، هماهنگی در شروع کار، و هماهنگی بصورت یک جریان مداوم می داند.
4) با مکاتب نئوکلاسیک. زیرا بارنارد به عوامل روانی و اجتماعی سازمان اهمیت بیشتری می دهد و سایمون نیز معتقد است که در نظریه اداری باید تصمیم گیری محور اصلی باشدو تصمیم گیری عقلانی نتیجه مستقیم مبانی حقایق و مبانی ارزش است.
5) مدیریت ایرانی در استخدام کوتاه مدت، تصمیم گیری ومسئولیت فردی و ارزیابی سریع به مدیریت امریکایی و در ارتقا و ترفیع بطئی و گرایش به کلی دان بودن و توجه انسانی و کامل به فرد به مدیریت ژاپنی شباهت دارد.